مسلمانان میانمار در شرایط بسیار وخیمی قرار دارند، قتل عام آنها که یک نسل کشی در عصر مدرن امروزی است، یک فاجعه انسانی است، سازمانها و نهادهای بینالمللی و کشورهای مدعی حقوق بشر تاکنون واکنشی از خود نشان ندادهاند که این فاجعه پایان یابد، بیانیه و اطلاعیههای اعتراضی راه به جایی نخواهد برد.
سالهاست که مسلمان کشی در برخی کشورها باب شده و میانمار نیز از این اقدام جنایتکارانه مستثنی نیست. اما جهان اسلام چرا برای این مردم فقیر و درمانده کاری انجام نمیدهد؟ آیا نمیتواند؟
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری اسلامی با آرمانهای آزادیخواهانه حتی برای انسانهایی که بی گناه کشته میشوند و یا تحت ظلم و ستم قرار دارند وظیفه خود میداند به یاری آنها بشتابد. یکی از اهداف انقلاب اسلامی ایران نه تنها دفاع از مسلمانان جهان بلکه دفاع از مظلومان و ستم دیدگان جهان است، این آرمان در سخنان حضرت امام خمینی(ره) بارها با تأکید بیان شده است.
ایران در بسیاری موارد به این وظیفه انسانی و دینی خود عمل کرده و در بحرانهایی که برای برخی مسلمانان و کشورهای اسلامی ایجاد شده با احساس مسئولیت ورود کرده و توانسته است تا دردها و آلام مسلمانان را تا اندازه زیادی تسکین دهد، اما این وظیفه هیچگاه نباید فراموش شود، چرا که انقلاب اسلامی ایران، اقتدار و توانمندیهای تاثیرگذار او به همین ویژگی بستگی دارد.
نخستین آرمان انقلاب اسلامی در دفاع از مردم مظلوم فلسطین مقابل رژیم اشغالگر و جنایتکار اسرائیل است که از همان ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون ادامه داشته است و تا آزادی سرزمینهای فلسطین هم ادامه خواهد داشت. این سردمداری و حمایتهای اسلامی و انسانی باید تقویت شود.
اکنون در گوشهای دیگر از دنیای پرتلاطم و پرآشوب، مسلمانان و انسانهایی تحت ستم رژیم حاکم میانمار قرار دارند که نیازمند اقدامات مؤثر از سوی کشورهای اسلامی و حتی جوامع دیگر است که وجهه آزادی خواهانه آنها باعث میشود تا به این موضوع ورود کنند.
در این میان ایران اسلامی وظیفه سنگین تری دارد، چرا که مسلمانان جهان، جمهوری اسلامی را به عنوان کشوری مستقل از جهان استکبار میشناسند و سابقه او را به خوبی میدانند، غفلت از موضوع کشتار مسلمانان میانمار به دست رژیم حاکم این کشور، باعث خواهد شد تا جایگاه اعتقادی و سیاسی ایران را دیگران به دست آورند.
وظیفه انسانی و اسلامی ایجاب میکند به موضوع مسلمانان میانمار جدی تر توجه شود، اما متأسفانه دیده میشود که دستگاه دیپلماسی و دیگر متولیان از این موضوع غفلت کرده است.
در حالی که برخی کشورهای مسلمان برای کمک رسانی و حتی تبلیغات رسانهای پیشقدم شده و برای کمک به مسلمانان میانمار اقدام کردهاند، اما دستگاه دیپلماسی و دولت محترم و حتی دیگر نهادها در این زمینه اقدام درخور توجهی نداشتهاند.
ترکیه که به خاطر دخالت مستقیم در امور سوریه و اقدام برای سرنگونی دولت قانونی این کشور و البته شکستهایی که در این اقدام متحمل شد، وجهه منطقهای و سیاسی خود را تخریب شده میبیند، برای کمک به مسلمانان میانمار پیشقدم شده و در نخستین اقدامی که انجام داد، همسر آقای اردوغان راهی بنگلادش شد تا با بازدید از اردوگاههای مرزی این کشور با میانمار با مسلمانان آواره میانماری ابراز همدردی کند و بخشی از کمک انسان دوستانه ترکیه را میان آنها تقسیم نماید.
رجب طیب اردوغان نیز اعلام کرد که ترکیه چندین تن کمکهای غذایی و دارویی را به بنگلادش ارسال خواهد کرد و با هماهنگیهای انجام شده با دولت بنگلادش این کمکها ادامه خواهد داشت.
در این که اقدام ترکیه، شخص رئیسجمهور و همسر او در کمکرسانی به مسلمانان میانمار قابل توجه و تقدیر است، شکی نیست، هر چند آنها از این کمکهای انسانی، اهداف سیاسی را هم پیگیری میکنند، اما جمهوری اسلامیایران در این میان کجای ماجرا قرار دارد؟
همسر رئیس جمهور ترکیه برای همدردی با مسلمانان میانمار به بنگلادش میرود، اما رئیس دستگاه دیپلماسی ایران به کنسرت موسیقی؟! کدام را میپسندید؟
سیاوش کاویانی