فرانسه اکنون کانون اخبار همه رسانههای دنیا قرار گرفته است، از این اتفاقات در هر کشوری ممکن است بیفتد، اما نوع برخورد رسانههای جهان و دولتها با چنین وقایعی متفاوت است.
کشورهای غربی خود با مشکلات فراوانی روبرو هستند، اما با این حال سعی دارند تا برای سرپوش گذاشتن به این مشکلات، در دیگر نقاط جهان بحران سازی کنند، به هر حال زمانی فرا میرسد که آتش زیر خاکستر بحران در کشورهای لیبرال سرمایه داری، شعله ور شود و دامن حاکمان آنها را نیز بگیرد.
شاید کسی تصور نکند که روش سرکوب در نوع حکومتهای مدعی دموکراسی شدید و سخت باشد و چنین برخوردهایی را تنها مختص کشورهایی بدانند که از نظر فرهنگ غربی جهان سومی هستند.
اکنون در فرانسه یک جنگ خیابانی علیه همان حکومتی آغاز شده است که برای دیگران نسخه تجویز میکند، نسخههایی که برای دیگران مسمون است، مشکلات عدیدهای که در کشورهای به اصطلاح پیشرفته دنیا که خود را متمدن و با فرهنگ میپندارند هر از گاهی به شکلی که اکنون در فرانسه دیده میشود بیرون میزند، بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در حکومتهای غربی موضوع تازه ای نیست، اما چنین کشورهایی با بحران سازیهای بیرونی به خاموش کردن بحرانهای درونی خود مبادرت کردهاند.
آمریکا که خود را کدخدا میپندارد، چند سال پیش با قیام ۹۹ درصدیها روبرو شد، این اعتراضات گسترده علیه سیاستهای اقتصادی لیبرال سرمایه داری حاکم در این کشور با سرکوب شدید، فعلا خاموش شده است، اما از جای دیگری بیرون زد، اعتراضات انگلیس، آلمان و اکنون فرانسه که به دیگر کشورهای اروپایی نیز سرایت کرده است، نتیجه همه بدیهایی است که در حق دیگر مردم جهان انجام دادهاند. ضرب المثل چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی، مصداق درستی است درباره رفتارهای بحران ساز و ضدامنیتی غرب علیه دیگر کشورهای جهان، خیام نیز یک رباعی دارد که قطعاً به گوشها و چشمها آشنا است، «بهرام که گور میگرفتی همه عمر ـ دیدی که چگونه گور بهرام گرفت.»
اروپا نوچه کدخدا است، کدخدایی که خود با مشکلات زیادی دست به گریان است، باید هم نوچههای او با مشکلات و معضلات بیشتری روبرو باشند.
با این اوصافی که از شرایط بغرنج کشورهای مدعی همچون فرانسه، انگلیس، آمریکا و ... دیده میشود چگونه میتوان برای حل مشکلات خود به چنین کشورهایی متوسل شد؟!
ایران برای حل موضوع هستهای که از سوی آمریکا و کشورهای غربی - اروپایی به دروغ یک خطر جهانی معرفی شده بود به مذاکره نشست، اما پس از امضای توافق همگان دیدند که چگونه این پیمان بین المللی نقض شد و ایالات متحده از آن بیرون آمد، و اکنون که اروپا خود را پایبند به برجام نشان میدهد، چگونه میتوان به کشورهایی اعتماد کرد که با مشکلات داخلی بسیاری روبرو هستند؟ آیا فرانسهای که توان اداره کشور خود را ندارد میتواند طرف قابل اطمینان برای مذاکره و گفت وگو باشد؟
بی ثباتیهای سیاسی و اقتصادی در فرانسه احتمال دارد گسترش یابد، یا این که با سرکوب سخت و خشن همراه باشد، یا دولت تن به خواسته مردم معترضی بدهد که نسبت به شرایط اقتصادی معترض هستند، اما این اعتراضات در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی همچون بلژیک و هلند خود جوش است، هیچ کشوری به تحریک آنها نپرداخته و هیچ عامل نفوذی در میان آنها نیست. مردم هستند که به خاطر عملکردهای غلط حاکمانشان باعث دشواری و سختی شدهاند، نه سفارتخانهای در این بحران نقش دارد و نه سران فتنهای که از سوی بیگانه حمایت شوند.
جمهوری اسلامی ایران کشوری مستقل است، استقلال خود را با هزینه زیادی به دست آورده است، به قیمت جنگ، تحریمهای اقتصادی، تهدیدات نظامی و فشارهای سیاسی؛ ایران در گلوی آمریکا و کشورهایی که نوچه ایالات متحده هستند گیر کرده است، خفگی به سراغ آنها آمده و باعث شده است تا پنهان کاریهای کشورهای لیبرال سرمایه داری غرب آشکار شود، اکنون مردم کشورهای غربی با وجود این که رسانههای چنین کشورهایی دروغ به خورد آنها میدهند و به فریب مردم خود میپردازند، پی به فریب حاکمیتی خود بردهاند، چنین اعتراضاتی شاید در مقطعی سرکوب و خاموش شود، اما همواره مستعد فوران خواهد بود.
غرب به دروغ ایران را در یک پروژه ایران هراسی، خطری برای صلح جهانی معرفی میکند، فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی را مانعی بر سر راه امنیت منطقه و جهان معرفی میکند و توانمندی موشکی ایران را ضد صلح و امنیت نشان میدهد، چرا در شرایطی که غرب با مشکلات زیادی روبرو است، در چنین زمانی باز هم موضوع موشکی ایران از سوی آمریکا رسانه ای میشود و همزمان سران کشورهای اروپایی همچون ماکرون رئیس جمهور فرانسه آشوب زده، از آن موضع آمریکا حمایت میکند؟ برای این که خط خبری رسانههای جهان و افکار عمومی ذره بین خود را از روی فرانسه بردارد و روی ایران متمرکز کند.
و اما اعتراضات فرانسه که با حضور مردم عادی این کشور آغاز شده است، هیچگاه از سوی مردم پایان نمییابد، اما فتنههایی که از سوی دشمنان ایران که فرانسه نیز در جمع این دشمنان قرار دارد، با حضور مردم و نقش آفرینی آنها جمع شد و از این پس نیز اگر بار دیگر فتنهای شکل بگیرد، مردم بساط آن را جمع خواهند کرد.
نویسنده: محمد صفری