دیپلماسی جهان این روزها دوباره حول برجام و به ادعای برخی چگونگی تعامل و تقابل میان ایران و آمریکا میچرخد و در این میان تحولات مهمی همچون کشتار کودکان یمنی به دست سعودی، به خاک و خون کشیدن مردم فلسطین و اشغال سرزمینشان، وضعیت بحرانی مسلمانان میانمار و روزهای درد و رنج مردم افغانستان از ۱۷ سال حضور اشغالگران و آنچه این روزها در سودان و لیبی میگذرد به حاشیه رفتهاند.
اما در باب آنچه در حوزه برجامی روی میدهد آنچه نقش میانجی گرایانه گفته میشود پر رنگتر از سایر امور است آنچه که هایکو ماس وزیر خارجه آلمان به تهران سفر داشته و امروز نیز آبه شینزو نخستوزیر ژاپن به ایران میآید. در این میان صحبتهایی نیز درباره کانال مالی مشترک ایران و اروپا (اینستکس) صورت گرفته است. این روند در حالی صورت میگیرد که در اقدامی قابل توجه «مورگان اورتگاس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که تنها راهحل پایان بحران با ایران دستیابی به توافق هستهای جدید با تهران است. اورتاگوس گفت: تنها راهحل، یک توافق جدید و بهتر است تا تمامی جنبههای تهدیدی ایران را پوشش دهد. این تهدیدات، اساس دوازده درخواستی هستند که رئیسجمهور ترامپ و مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا از ایران دارند. ما آماده مذاکره هستیم؛ مقامات ایران باید حالا با ما تماس بگیرند!
وی همچنین در ادامه، تهدید کرد: هر شرکتی را - خواه در بخش نفتی یا غیرنفتی - که از فعالیتهای ایران حمایت مالی کند، تحریم میکنیم. این مواضع در حالی مطرح میشود که در باب آنها نکاتی چند قابل توجه است. مواضع مطرح شده نشان میدهد که آمریکا همچنان در توهم برتری جهانی و سلطه است و ادعای مذاکره صرفا یک ادعای ساختگی است. شروط ۱۲گانه یعنی اینکه آمریکا به دنبال مذاکره هستهای نیست بلکه همان براندازی است چنانکه انتهای این شروط تغییر ماهیت نظام مطرح شده است. نکته قابل توجه آنکه به اذعان جهانیان زبان تهدید و مذاکره سیاستی شکست خورده است چنانکه سناریوی جنگ و مذاکره که اخیرا مطرح شده بود سوخته شد اکنون این سوال مطرح است که آمریکایی که به برجام پایبند نبوده چگونه ادعای مذاکرهای جدید را میدهد؟
در تحلیل رفتاری آمریکا میتوان گفت که واشنگتن به دنبال القا شکست میانجیگری و مذاکراتی همچون سفر ماس و آبه تهران است تا تنها گزینه را مذاکره با آمریکا نشان دهد حال آنکه ایران تنها گزینه را مقاومت میداند. آمریکا تلاش دارد تا چنان القا سازد که نه میانجی گری و نه اینستکس نمیتواند دستاوردی داشته باشد تا با این اقدام از یکسو مسئولان ایران را گرفتار اشتباه محاسباتی تنها گزینه مذاکره است نماید و از سوی دیگر جهان را از به نتیجه نرسیدن روند برجامی، مایوس و تنها گزینه آنها را فشار بر ایران برای پذیرش زیادهخواهی آمریکا عنوان نماید حال آنکه ایران تاکید دارد که حاضر به عقبنشینی از مواضع خود نیست و با اجرای مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباب تعلیق گام به گام تعهدات برجامی پاسخ این رفتار آمریکا را میدهد.
مسئله دیگر آنکه ادعای تحریمی آمریکا در حالی مطرح میشود که جهان حاضر به اجرای زیادهخواهی ضد ایرانی آمریکا نیست چنانکه مقامات هندی طی روزهای گذشته تلاشهای وسیعی را برای از سرگیری واردات نفت از ایران آغاز کردهاند. اخیرا نیز سران روسیه و چین بر عدم پذیرش تحریمهای ایران گفتهاند.
نکته مهم دیگر که باید مورد توجه باشد آن است که رفتار آمریکا تحقیرسازی سایر کشورها است و اعضا برجام با اجرای تعهدات برجامی و سایر کشورها با روابط با ایران میتوانند پاسخ این زیادهخواهی را بدهند. آمریکا در حال ایجاد بدعتی خطرناک از سلطهگری است که ایران مقابل آن ایستاده و جهان با حمایت از ایران میتواند مقابل امریکا قرار گیرد.
اما در باب سفر امروز نخستوزیر ژاپن به ایران نیز این امر قابل توجه است که سفر آبه تهران بیش از هر چیز در چارچوب روابط دوجانبه است و نه میانجیگری. این واقعیتی انکارناپذیر است که آمریکا با محرومسازی ژاپن از توان نفتی ایران به دنبال وابستهسازی ژاپن و باج خواهی از آن است آمریکا با ادعای تحریم ایران در اصل به دنبال مقابله با توسعه اقتصادی ژاپن است که نفت ایران و ظرفیتهای عظیم ایران نقشی مهم در این توسعه دارد. در این میان ژاپن برای ایفای نقش میانجی باید رویکردی مستقل داشته و نه در چارچوب بازی آمریکا برای سوق دادن ایران به تسلیم شدن گام بردارد عامل تنشهای ایجاد شده در برجام آمریکا و بدعهدی اروپاست و ژاپن اگر به دنبال حل مشکل است باید به مقابله با این رفتارها بپردازد اقدام ژاپن باید در چارچوب تعهدپذیرسازی طرفها مقابل باشد نه سوق دادن ایران به اجرای تعهدات بدون تعهدپذیری طرفهای مقابل.
ژاپن باید به این مهم توجه داشته باشد که ایران بر اصل اجرای موصبه شورای عالی امنیت ملی در باب تعلیق گام به گام تعهدات برجامی تاکید و ژاپن حق درخواست لغو آن را ندارد و این طرفهای مقابل هستند که باید تغییر رفتار داشته و اجرای عملی برجام را اجرایی سازند. میانجیگری که براساس منطق مقابله با ناقضان برجام باشد میتواند به ارتقا جایگاه جهانی ژاپن منجر شود در این میان طرح مباحثی ورای برجام نظیر موشکی و منطقه که از سوی اروپاییها و آمریکا دائما مطرح میشود کمکی به حل مسئله نمیکند و آبه با رعایت این مسئله میتواند نقشی مثبت تر در روند ایفای نقش در معادلات سیاسی داشته باشد.
در این میان باید توجه داشت که سفر نخستوزیر ژاپن به تهران بیش از هرچیز برگرفته از دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی است که براساس اصل فرصت دادن به طرفهای مقابل برای بازنگری در رفتارشان پیش از بسته شدن پنجره دیپلماسی صورت میگرد چرا که مصوبه شورای عالی امنیت ملی در باب تعلیق گام به گام تعهدات برجامی آخرین فرصت برای طرفهای مقابل است و اگر این فرصت را به دلیل تعلل در اجرای تعهدات از دست بدهند دیگر نباید انتظاری از ایران و آینده برجام داشته باشند.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که رفتار آمریکایی فرستادن میانجی با ادعای مذاکره و همزمان تحریم میانجیگران برای نمایش بیاثر بودن میانجیگریها و معرفی خود به تنها راه باقی مانده است حال آنکه ملت ایران و نظام اسلامی تاکید دارند که هرگز گرفتار چنین اشتباه محاسباتی نشده و با اجرای مصوبه شورای امنیت ملی مبنی بر تعلیق گام به گام تعهدات برجامی پاسخ این سناریوی آمریکایی را میدهند.
نویسنده: قاسم غفوری