مردم عراق در شرایطی قرار گرفته اند که آمریکاییها به خاک این کشور تجاوز میکنند و این وضعیت مستلزم بیداری مردمی است که سالها است در ناامنی به سر میبرند.
هواپیماهای متجاوز آمریکایی به پایگاه حزب الله عراق حمله کردند و دهها نفر از نیروهای این سازمان مردمی را به شهادت رسانده و دهها نفر دیگری را زخمی کردند، دلیل اصلی چنین وضعیتی در عراق به خاطر نبود اتحاد و انسجام میان مردم، دولت و همه گروهها و شخصیتهایی است که در شرایط کنونی این کشور به وظایف خود عمل نمیکنند.
دولت و پارلمان عراق به خاطر شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تحمیل شده به این کشور، قابلیتهای خود را از دست داده است، هر چند تا پیش از این نیز شرایط دولت و مجلس این کشور نامناسب بود. عراق از نبود یک دولت و حکومت کارآمد رنج میبرد و در کنار آن ناآگاهی مردم این کشور از شرایط به خاطر توجه به تبلیغات منفی است که از سوی آمریکا، رژیم سعودی و دیگر رژیمهای مداخله گر تزریق میشود. جنگ روانی موجود در عراق توانسته است تأثیر منفی خود را بر افکار عمومی بگذارد حال آن که همه مشکلات و گرفتاریهای عراق به خاطر دخالتهای آمریکا و دیگر رژیمهایی است که نمیخواهند این کشور امنیت و آرامش را تجربه کند. تاریخ درس عبرت است و این عبرت آموزی برای مردم عراق وجود نداشته، چرا که اگر خود دست به کار شده و حکومت دیکتاتوری و جنایتکار صدام را سرنگون کرده بودند، شرایط این کشور اکنون اینگونه نبود.
آمریکا خود را طلبکار مردم عراق میداند چرا که نقش اصلی را در سرنگونی صدام داشته به همین خاطر در همه امور این کشور دخالت و اعمال نفوذ میکند و برای برون رفت از چنین وضعیتی، تنها مردم این کشور هستند که میتوانند، شرایط را تغییر داده و مسیر درست را طی کنند.
فشارهایی که برای کناره گیری دولت عراق از سوی آمریکا و سعودیها به دولت قانونی این کشور وارد شد، هدفی جز نابودی عراق و تجزیه آن ندارد. آمریکا با بی ثبات کردن این کشور تلاش میکند، دولتی را در عراق حاکم کند که با او همسو باشد، دولتی دست نشانده که بتواند در پس آن، کشور مسلمان عراق را که دارای مؤلفههای ویژه از نظر مذهبی، اقتصادی و سیاسی است در دست گیرد. گمراهی مردم عراق از آنجا آشکار گشت که به جای برپایی تظاهرات علیه آمریکاییها و سعودیها، علیه جمهوری اسلامی ایران شعار دادند و به سفارت و کنسولگری ایران حمله کردند، در حالی که ایران اسلامی با وجودی که ۸ سال جنگ تحمیلی عراق دوران صدام را تحمل کرده بود، در کنار مردم عراق قرار داشت و در زمانی که میرفت داعش در این کشور حاکم شود، به یاری مردم مسلمان عراق شتافت و از وقوع فاجعه بزرگی جلوگیری کرد.
مردم عراق باید به یاد بیاورند زمانی که داعش به کشورشان حمله کرد و بخشهای زیادی از خاک آن را اشغال نمود و بغداد در آستانه سقوط قرار داشت، جمهوری اسلامی ایران بود که به کمک عراق رفت و توانست، خطر بزرگی را از سر مردم این کشور برچیند. یادآوری وقایعی که در عراق اتفاق افتاده و ناجی این کشور ایران بوده است، برای آن نیست که آنها را مدیون خود بنامیم و بدانیم، بلکه هشداری است برای آن که مردم عراق بیدار شوند و حق را از باطل تشخیص داده تا بتوانند به وضعیت حاکم در کشورشان پایان دهند. وضعیت عراق در شرایط بسیار خطرناکی قرار دارد، اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، اوضاع این کشور بسیار وخیم تر خواهد شد، سربرآوردن گروههای تروریستی همچون داعش اینبار شاید با پیروزی بر آنها همراه نخواهد بود، آنها کینه سنگینی از شکست در عراق دارند و در انتظار فرصتی هستند که انتقام بگیرند و این فرصت با دخالت آمریکا و رفتارهای ناخوشایند مردم این کشور برای این هدف در حال آماده سازی است. متأسفانه در جریان تحولات و اتفاقات عراق که با دخالتهای مستقیم آمریکا و سعودیها رقم خورده است، نقش روحانیت این کشور نتوانست از گسترش بحران جلوگیری کند، دلیل آن هم به خاطر دیدگاهی است که نسبت به حکومت و ورود روحانیت و مرجعیت به مباحث حکومتی و سیاسی وجود دارد.
در شرایطی که خواسته آمریکاییها و سعودیها استعفای دولت و حتی فروپاشی پارلمان این کشور است، توصیه مرجعیت به دولت برای استعفا باعث شد تا شرایط وخیم تر شود.
اکنون با حمله نظامیآمریکا به خاک عراق و هدف قرار دادن یکی از گروهها و سازمانهای نظامی مردم عراق (حزب الله عراق) تکلیف مردم این کشور روشن است، تنها راهی که برای عراقیها باقی مانده قیام علیه اشغالگری و مداخله آمریکا و سعودیها در این کشور است. آنها باید کار آمریکا را در عراق یکسره کنند تا روی خوش ببینند در غیر این صورت منتظر عواقب بی توجهی خود را به حقایق باید پرداخت کنند که بسیار سنگین خواهد بود.
نویسنده: محمد صفری