آنهایی که اصرار دارند حل مشکلات داخلی کشور را به مذاکره با آمریکای دوران بایدن گره بزنند آیا از سیاستی که او علیه ایران در پیش دارد آگاه هستند؟
جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا که با وجود دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا شرایط دشواری را برای ورود به کاخ سفید در پیش دارد، قدیس پاک نیست که تصور کنیم او نجات دهنده ایران خواهد بود! بایدن اگر بتواند در دوران گذار قدرت آمریکا را از خطر فروپاشی نجات دهد، گار بزرگی انجام داده است. با این وجود بایدن نیز برای جمهوری اسلامی ایران برنامههایی دارد که از آن با نام ابزار هوشمندانه یاد کرده است. جو بایدن پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در یادداشتی که سی ان ان آن را منتشر کرد، نوشته بود؛ «راه هوشمندانهای برای فشار آوردن به ایران وجود دارد، کارزار فشار حداکثری برای ایران یک موهبت بود.»بایدن در دو وجه سیاست خود را علیه ایران بیان کرده است.نخست آن که چرا بایدن فشار حداکثری را یک موهبت برای ایران دانسته است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، فشارهای حداکثری علیه ایران گرچه فشارهای اقتصادی و افزایش قیمتها را در پی داشته که البته معلول اصلی آن را باید در داخل جستجو کرد اما همین فشارهای حداکثری باعث شد جمهوری اسلامی ایران اندکی به تولیدات داخلی بیشتر بپردازد و وابستگی شدید به درآمدهای نفتی را کاهش دهد.اگر در این زمینه تلاش بیشتری انجام شده بود، تأثیر فشارهای حداکثری به حداقل میرسید. بایدن اگر در سیاستهای خود تصمیم داشته باشد که فروش نفت ایران را با قیمت بسیار ارزان کنونی آزاد کند و حتی اجازه ورود درآمدهای نفتی را به ایران بدهد، شاکله جهش تولید تضعیف خواهد شد و باردیگر اقتصاد ایران صد در صد واردات محور میشود.اما مهمترین سیاست جو بایدن را باید در منطقه غرب آسیا جستجو کرد، همانجایی که کارزار نبرد ایران و همپیمانانش با آمریکا و اذناب او است.احتمال قریب به یقین سیاست هوشمندانهای که جو بایدن از آن علیه ایران نام برده است، تقویت گروههای تروریستی در منطقه و دیگر کشورهایی است که با جمهوری اسلامی ایران مرز دارند.
پروژه داعش در زمان اوباما شکل گرفت و توانست یک چالش بسیار جدی را در غرب آسیا به وجود آورد. بخشهای زیادی از خاک سوریه به اشغال این گروه تروریستی تحت حمایت مثلث غربی عبری عربی در آمد و تا عمق عراق پیش رفت و به نزدیکی مرزهای جمهوری اسلامی ایران رسید.
ورود جمهوری اسلامی ایران با فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به بحران غرب آسیا همه معادلات آمریکا و صهیونیستها را به هم ریخت و آنگونه که تصور کرده بودند، پیش نیامد.
شکستهای سنگین داعش در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ اتفاق افتاد، او سیاست فشار حداکثری را علیه ایران در پیش گرفت و در بحران غرب آسیا گرچه ژست مبارزه با تروریسم به خود گرفت اما با این وجود از سوریه عقب نشینی کرد.فشار حداکثری ترامپ علیه ایران به نتیجه نرسید و حتی در منطقه نیز آمریکا نتوانست برای ایران ناامنی ایجاد کند.اکنون جو بایدن با سیاست و انگیزه ایجاد ناامنی در جمهوری اسلامی در اندیشه اجرای همان فشارهای هوشمندی است که او نام برده است.بر اساس آنچه که از اظهارات و مواضع جو بایدن بر میآید،او قصد دارد تا با خیزش دوباره تروریستها در منطقه غرب آسیا و ایجاد هستههای تروریستی یک فضای ناامن برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند.این اندیشه و سیاست میتواند بار دیگر از سوریه و عراق آغاز شود و به دیگر کشورهای منطقه سرایت کند.
اعزام نیروهای تروریستی از سوریه به قفقاز در مناقشه قره باغ که از سوی ترکیه انجام شد و استقرار آنها در این منطقه همچنان مسئله مهمی است که حتی در طرح صلح روسیه برای جمهوری آذربایجان و ارمنستان تکلیف آن روشن نشده است.از سوی دیگر کشورهای همسایه شرقی ایران همچون افغانستان و پاکستان ظرفیت آن را دارند که تروریستهای تکفیری در آنها رشد کرده و نه تنها برای این کشورها دردسر ساز و ناامن کننده باشند، برای جمهوری اسلامی ایران نیز ایجاد ناامنی کنند.پر واضح است که اگر سیاست بایدن در این زمینه آغاز شود و شکل بگیرد، در صورت لغو تحریمهای هستهای که با بازگشت آمریکا به برجام اتفاق میافتد، در زمینه مسائل اقتصادی، ایران با مشکل روبرو خواهد شد.هزینههای درگیری با گروههای تروریستی برای ایران بالا خواهد رفت و چنین اتفاقی آرزوی آمریکا صهیونیستها و سعودیها است. برای جلوگیری از چنین اتفاقی باید کشورهای منطقه را نسبت به آن آگاه کرد و هشدار داد که اگر در مقابل حضور تروریستها در خاک خود هوشیار نباشند و با آنها مقابله نکنند،امنیت برای جمهوری اسلامی ایران خط قرمز است. هرکس از این خط قرمز عبور کند،با واکنش قاطع و سریع نیروهای مسلح روبرو خواهد شد. بهتر است پیش از آغاز چنین طرح احتمالی، اقدامات پیشگیرانه از سوی کشورهای پیرامون ایران آغاز شود تا از بروز هر اتفاقی جلوگیری شود. در غیر این صورت ابعاد آن گسترش خواهد یافت و آتشی است که دامن منطقه را خواهد گرفت.
نویسنده: محمد صفری