برجام، احیای برجام، بازگشت به برجام، پایان برجام، سرنوشت برجام، واژههایی هستند که طی هفتههای اخیر در ادبیات سیاسی و رسانهای جهان به چشم میخورد. در کنار اظهارات مقامات جمهوری اسلامی ایران و البته اعضای ۱+۵ در این باره و ابتکار مجلس شورای اسلامی در تصویب طرح لغو تحریمها در بازه زمانی یک ماهه و دو ماهه، نکته قابل توجه برخی اظهارات حاشیهای در باب برجام است. از یک سو بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیروز ادعا کرده است که اروپا باید به دنبال راهی برای بازگشت آمریکا به برجام باشد. البته همزمان با او تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) بیانیهای صادر و ایران را متهم به نقض برجام کرده و خواستار تعهدپذیر شدن ایران شدهاند. از سوی دیگر برخی کشورهای عربی نظیر سعودی و امارات ادعای لزوم اقدام غرب برای ورود این کشورها به مذاکرات برجام را مطرح کرده اند. این ادعاها در حالی مطرح میشود که در باب هر کدام از آنها نکاتی چند قابل توجه است. نخست آنکه در باب سخنان بورل میتوان گفت که جهانیان و حتی کشورهای اروپایی تاکید دارند که عامل تزلزل برجام آمریکا بوده است که از یک سو از برجام خارج شده و از سوی دیگر اروپا را به همراهی با خود علیه ایران و استمرار تحریمها سوق داده است.
دوم آنکه کشورهای عربی در حالی از اروپا میخواهند که آنها در مذاکرات برجام وارد سازند که تاریخ و شواهد گواه آن است که کشورهای غربی به ویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه محور و کانون اصلی بحرانهای منطقه هستند. آنان هستند که با تروریسم تحمیلی، اختلاف افکنی شیعه و سنی، حمایت از رژیم صهیونیستی و سوق دادن کشورهای منطقه به سازش با این رژیم، و ... زمینه ساز بحرانها و اختلافات متعدد در منطقه هستند. جمهوری اسلامی ایران طرح صلح هرمز را برای همگرایی کشورهای منطقه مطرح کرد. اما به دلیل دخالتهای کشورهای غربی عملا این رویکرد از سوی کشورهای منطقه صورت نگرفته است. با توجه به این حقایق به صراحت میتوان گفت که راهکارهای پیش روی اتحادیه اروپا و کشورهای عربی در قبال برجام مشخص است و صرفا نیازمند ارادهای برای تحقق آن است. اولا کشورهای اروپایی برای آوردن آمریکا به برجام باید بیاثر بودن یک جانبه گرایی و سیاست تحریمیآمریکا را در عمل نشان دهند. لغو تحریمهای ضدایرانی و حتی همگرای با جامعه جهانی برای تحریم آمریکا راهکار موثر برای بازگشت آمریکا به برجام خواهد بود. اروپا با سیاست بازی با کلمات مبنی بر لزوم بازگشت آمریکا به برجام و سیاست فشار و تحریم بر ایران برای آنچه بازگشت آمریکا مینامند نتیجهای جز تکرار روند اشتباه گذشته نخواهند داشت. دوم آنکه بحرانهای منطقه ریشه در رفتارهای غرب دارد لذا کشورهای عربی اگر واقعا به دنبال حل بحرانها هستند باید به جای همراهی با آمریکا در مسیر مقابله با آن گام بردارند. پایان دادن به روند سازش و رویکرد واقعی به حمایت از فلسطین، همگرایی با جبهه مقاومت در مبارزه با تروریسم، پایان دادن به جنگ یمن و پذیرش حقوق ملت این کشور برای تعیین سرنوشتشان، مقدمهای برای تحقق این مهم است. رویهای که حلقه تکمیلی آن را اجماع منطقهای برای اخراج بیگانگان از منطقه از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه و برچیدن پایگاههای نظامی آنها در کشورهای عربی تشکیل میدهد.بر این اساس تا زمانی که کشورهای اروپایی در مسیر مقابله با زیاده خواهی آمریکا قرار نگیرند و کشورهای منطقه نیز در چارچوب اخراج غرب از منطقه گام برندارند، بحران و ناامنی ادامه خواهد یافت و برجام نیز در همان روند نابودی پیش خواهد رفت. روندی که مسئولیت آن برعهده اروپایی است که همچنان برای خوش خدمتی به آمریکا و دشمنی با ایران و ایرانی به سیاست تحریم و زیاده خواهی ادامه میدهد و در حوزه منطقه نیز مسئولیت آن با کشورهای عربی است که به جای رویکرد صادقانه به طرحهای دوستانه جمهوری اسلامی برای اخراج بیگانگان از منطقه، به سیاست، بازی در زمین غرب ادامه داده و استمرار حضور مداخله آمیز آنها در منطقه را رقم میزنند.
نویسنده: قاسم غفوری