مذاکرات هستهای براساس بیاعتمادی ایران به آمریکا انجام شد، اکنون آنها ادعا میکنند که براساس اعتماد به ایران، امتیاز هم دادهاند!
مذاکرات و توافق هستهای اکنون به سرانجامی رسیده است که شاید نتوان برای آن آینده روشنی تصور کرد. این وضعیت به خاطر عملکرد آمریکا در مورد تعهداتی است که در قبال برجام برعهده دارد.
کاخ سفید پس از گذشت بیش از ۷ ماه هنوز در اجرای برجام کارشکنی میکند. این در حالی است که ایران به همه تعهدات خود پایبند بوده است. آمریکاییها از بستر مذاکرات و توافق هستهای با ایران چه چیزی میخواستند که برآورده نشده و درصدد «دبه» کردن آن هستند؟
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته است که توافقات صورت گرفته با ایران همچون هستهای و سایر عرصهها، براساس اعتماد صورت نگرفته است و در پی آن چند تحلیلگر آمریکایی که نظراتشان با توجه ویژه مقامات این کشور روبرو است، به دولت آمریکا توصیه کردهاند که اعتماد به ایران را متوقف کند.
درباره تحلیل و توصیه مایکل روبین تحلیلگر اندیشکده «امریکن اینترپرایز» این سوال پیش میآید که آیا آمریکا از اعتماد به ایران ضرر کرده است؟
جمهوری اسلامی ایران در جریان مذاکرات و توافق هستهای علاوه بر این که حسن نیت خود را ثابت کرده، نشان داده که قابل اعتمادترین کشوری است که میتوان روی آن حساب کرد.
اگر آمریکاییها اعتقاد دارند توافقات با ایران براساس اعتماد نیست، پس چگونه است که این بیاعتمادی به توافق هستهای میانجامد و ایران همچنان پایبندی خود را به تعهدات برجام حفظ کرده است؟
اگر ایران غیرقابل اعتماد بود، هیچگاه تعهدات خود را یکطرفه و یکجانبه اجرا نمیکرد.
مواضع پس از برجامی آمریکا دلخوری آنها را از تأثیری که از توافق هستهای انتظار داشتند، نشان میدهد. ایالات متحده، از برجام توقعات دیگری داشت.
نیاز آنها تنها به حل موضوع هستهای ایران نبود که به دروغ مطرح شده ایران در پی ساخت سلاح هستهای است، بلکه فراتر از آن است، برای همین ناخرسندی خود را نمیتوانند پنهان کنند.
توقع و انتظاری که آمریکا از برجام داشت، توقف برنامه هستهای ایران بود اما مهمترین هدف آنها، تغییر مواضع و سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال برخی مسائل داخلی و خارجی است.
کنار گذاشتن سیاستهای انقلابی، قطع حمایت از جبهه مقاومت اسلامی، به رسمیت شناختن رژیم جعلی اسرائیل، کنار گذاشتن دستاوردهای نظامی ـ دفاعی از جمله موشکی، پذیرفتن خواستههای غرب در موضوع حقوق بشر و در واقع استحاله جمهوری اسلامی ایران، خواستههایی است که آمریکا در پس برجام خواهان آن است.
امید آمریکا به این بود که میتواند در شرایط جدید این خواستهها را به کرسی بنشاند، تغییر مسیر ریل انقلاب اسلامی از انقلابیگری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن به بیتفاوتی نسبت به تحولات پیرامونی، گرایش مردم به سوی فرهنگ تجملگرایی و اشرافیگری که شاخصه لیبرال- سرمایهداری غربی است و در کل ایجاد یک ایران با عنوان جمهوری اسلامی اما بدون خاصیت، هدف آنهاست.
آمریکا تبعیت ایران را میخواهد، سرسختی جمهوری اسلامی ایران با سیاست انقلابیگری، کاخ سفید را عاجز کرده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی مذاکرات هستهای و برجام را یک تجربه میدانند و در این زمینه گفتهاند؛ «اگر طرف مقابل از کجتابیهای معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربهای برای ما میشود که خیلی خب، پس میشود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد، اما اگر دیدیم نه، این کجتابیهایی که همیشه از اینها دیدهایم باز هم وجود دارد و کجراهه دارند میروند، خب تجربه گذشته ما تقویت خواهد شد.»
ایشان در دیدار روز گذشته اعضای هیات دولت به به مناسبت هفته دولت انجام شد بار دیگر از تجربه برجام گفتند و با تأکید بر این که باید از بدحسابی آمریکاییها در قضیه برجام تجربه آموخت، خاطرنشان کردند؛ «این تجربه، به ما میآموزد که به وعدههای هیچ یک از دولتها در آمریکا نمیتوان اعتماد کرد و نباید در مقابل وعده آنها اقدام نقد انجام داد.»
تجربه مذاکره با آمریکا بر سر موضوع هستهای اکنون چراغ راه آینده است که بر سر موضوعات دیگر، با آمریکا مذاکره انجام نشود. دولتهای آمریکا هم تفاوتی با یکدیگر ندارند، ماهیت و سیاست آنها یکی است.
اکنون که بر سر برجام در مقابل وعده آمریکاییها اقدام نقد انجام دادهایم، پس از این نباید چنین تجربهای صورت گیرد.
سیاوش کاویانی