پس از آن که دولت تدبیر و امید سکان پاستور را در دست گرفت تا با سیاستها و برنامههای خود کشور را اداره کند، جریانی به راه افتاد تا شرایط اقتصادی کشور بحرانی جلوه داده شود.
چنین رفتاری در حالی صورت میگرفت که دولت یک ماراتن سنگین به نام مذاکرات هستهای را در دستور کار خود داشت تا بتواند به واسطه حل این موضوع، مشکلات اقتصادی کشور را هم حل کند.
قطعاً و حتماً افکار عمومی به خاطر دارند که برخی از مسئولین دولت تدبیر و امید پس از روی کار آمدن، با سیاستهای شفافسازی و این که چیزی از مردم پنهان نیست، برخی مسائل را مطرح کردند و یا اقداماتی را صورت دادند که در همان زمان هم باعث شگفتی در داخل و البته هوشیاری و فرصتطلبی دشمنان هم شد.
جمله «خزانه خالی است» تیتر درشت بسیاری از روزنامهها و رسانههایی شد که با دولت پیشین زاویه زیادی داشتند. روزنامههای اصلاحطلب با آب و تاب به خالی بودن خزانه پرداختند و بهانهای برای هر چه بیشتر کوبیدن دولت قبلی یافتند. دریغ از این که چنین فشار رسانهای باعث سوءاستفاده دشمن میشود.
البته این پایان ماجرا نبود، چرا که پس از آن برخی دیگر از مقامات دولت تدبیر و امید دنبال کار را گرفتند و مسائل دیگری در همین زمینه مطرح کردند.
خالی بودن انبار کالاهای اساسی کشور موضوع دیگری بود که دولتمردان به آن پرداختند. این موضع از سوی مسئولین دولت پیشین پاسخ داده شد. حتی وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد با حضور در تلویزیون نسبت به ادعای خالی بودن خزانه با اسناد و مدارک، پاسخ داد.
مقامات دولت یازدهم گفتند زمانی که دولت را تحویل گرفتند، انبار کالاهای اساسی مانند خزانه خالی است، در حالی که همان زمان دولت اقدام به توزیع دو مرحله اقلام مورد نیاز به عنوان سبد کالا میان اقشار کم درآمد نمود که البته میدانید چه اتفاقی افتاد. اعلام چنین موضوعی از سوی مسئولین دولتی در واقع دل مردم را خالی کرد. آنهایی که توانایی خرید داشتند، فروشگاهها و مغازهها را هدف قرار دادند تا مایحتاج خود را در خانهها انبار کنند.
یکی دیگر از موضوعاتی که در زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به آن اشاره شد، ذخیره گندم کشور بود. یکی از مشاورین مرحوم آیت الله هاشمیرفسنجانی ادعا کرده بود که «زمانی که احمدینژاد دولت را تحویل داد به اندازه ۳ روز گندم ذخیره داشتیم.»
حتی مسئولین دولتی خبر از ذخیره گندم به مدت ۳ روز در یکی از استانها دادند.
چنین سخنان و مواضعی در آن مقطع چه پیامیرا در دل خود داشت؟ آیا نمیتوان گفت که احساس ضعف همراه با اعلان آن بود؟
فرض کنیم که همه آنچه که مقامات محترم دولت تدبیر و امید درباره کمبودها و کاستیهای دولتی که تحویل گرفتهاند درست میبود، آیا آشکار کردن آن نقاط ضعف و به انظار کشیدن آن میتوانست کمکی به حال شرایط کشور کند؟ در حالی که مسئولین و مقامات دولت پیشین با اسناد و مدارک سعی کردند تا به این سخنان و مواضع پاسخ دهند و نگرانیهای به وجود آمده را برطرف کنند.
آیا میتوان با وجود ذخیره گندم آن هم تنها برای ۳ روز به سرعت گندم کاشت، داشت، برداشت و یا وارد کرد؟ اما در همان مقطع که گفته شد ذخایر گندم برای سه روز است، مشکلی برای نانواییها پیش نیامد.
این مسائل و موضوعات را میتوان به همان مسئله احساس و اعلام ضعف مصداق داد.
رهبر معظم انقلاب اسلامیروز گذشته در دیدار دست اندرکاران راهیان نور، فرمودند؛ «اشتباه برخی در چالش بزرگ اقتصادی که کشور اکنون دچار آن است، این بود که در زمینه اقتصادی اظهار ضعف شد و دشمن دید که اینجا میتوان فشار آورد و فشار را زیاد کردند.»
اکنون نزدیک به ۴ سال از آن زمانی که گفته میشد خزانه خالی است و انبار کالاهای اساسی هم، یا ذخیره گندم تنها برای ۳ روز باقی مانده، گذشته است. توافق هستهای حاصل شده و بیش از یکسال از اجرای آن میگذرد، اما نتایج این توافق هنوز برای مردم محسوس نیست، پولهای ایران آزاد شد، فروش نفت افزایش یافته، هیاتهای اقتصادی و سیاسی خارجی زیادی به ایران آمدهاند، اما باز هم تنها تکیه گاه برای ایران اسلامی پافشاری بر روی نقاط قوت فراوانی است که در کشور وجود دارد. نقاط قوت ایران در زمان دفاع مقدس خود را نشان داد.
یکی از آن هیئتهای فرانسوی بود. وزیر خارجه همین کشور که در سخنان روز گذشته رهبر انقلاب هم به آن اشاره شد به خودش اجازه داد به قول رهبری رویش شد که بگوید «دولت ایران به این سفرها احتیاج دارد و مطمئنم که هیچ اعتراضی در جلسات هم نخواهیم شنید.»
فرمانده کل قوا در دیدار دست اندرکاران راهیان نور درباره ویژگیهای دوران دفاع مقدس فرمودند «ایران در روزهای آغاز جنگ به صورت بالفعل ضعیف بود زیرا نیروی منسجم و منظم و تجهیزات کافی وجود نداشت و برخی از تجهیزات هم هنوز ناشناخته بود و مهمتر این که ملت ایران تا آن زمان تجربه جنگ نداشت. نتیجه شرایط آن روز این شد که دشمن تا ۱۲ کیلومتری اهواز پیشروی کرد. اما با نهیب امام بزرگوار که یکی از معجزات دهر و از آیات بزرگ الهی بود، نیروهای مسلمان و انقلابی اعم از ارتش، سپاه و بسیج به میدان آمدند و ضمن استفاده از امکانات موجود، از نقاط قوت خود از جمله مدیریت و سازماندهی و ابتکار عمل به خوبی بهره گرفتند و با ایمان و شجاعت توانستند صحنه جنگ را دگرگون کنند.»
اگر اکنون سنگر و خاکریزهای جنگی که در منطقه علیه جبهه مقاومت اسلامی و ایران شکل گرفته صدها کیلومتر دورتر است، به خاطر بهره بردن از ظرفیتها و نقاط قوتی است که در دوران دفاع مقدس به دست آمد، این سنگر و خاکریز را در حوزه اقتصادی هم میتوان ساخت و از نزدیک شدن دشمن به ۱۲ کیلومتری اقتصاد کشور جلوگیری کرد.