یکی از موضوعات مهم در حوزه اینترنت که این روزها هم خیلی درباره آن صحبت ميشود، موضوع شبکه ملی اطلاعات است.
آنچه پیشرو دارید بخش دوم گفتوگوی ما با روحالله مومننسب کارشناس فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. در این گفتوگو وضعیت اینترنت کشور، ویژگیهای شبکه ملی اطلاعات و موانع پیشروی آن را مورد بحث قرار دادهایم.
شبکه ملی اطلاعات چیست و قرارهست چه کار کند؟
اگر ما در یک جمله بخواهیم بگوییم ميگوییم شبکه ملی اطلاعات یعنی اینترنت سالم، سریع، امن و ارزان. یعنی شما اگر بخواهید سرعت، امنیت و کیفیت اینترنت را بالا را ببرید و قیمت آن را کاهش بدهید، چارهاي ندارید جز این که شبکه ملی اطلاعات را راه بیندازید. شبکه ملی اطلاعات یک سیستم پیشرفته مخابراتی و ارتباطاتی در دنیا است. یعنی از Cloud تا هر آنچه که به فضای مجازی مربوط ميشود و آخرین علم روز تکنولوژی در این شبکه ملی اطلاعات بستهبندی و جمعبندی شده است.
Cloud چیست؟
یعنی پردازش ابری. به این معنی که وقتی مثلا در شهر خودتان هستید دیگر نیاز نیست درخواست شما تا مرکز کشور برود و برگردد؛ از ابر اطلاعاتی شهر خودتان استفاده ميکنید. در این شرایط سرعت خیلی بالا ميرود یا CDN که در واقع همان delivery اطلاعات از روی شبکه است که وقتی یک نفر قبل از شما محتوا یا فیلم و تصویری را در سایتی دیده باشد دیگر لازم نیست شما برای دیدن همان محتوا از پهنای باند استفاده کنید. چون او دیده، روی شبکه قرار ميگیرد و شما از همان مشاهده ميتوانید استفاده کنید و در نتیجه سرعتتان خیلی افزایش پیدا ميکند. اتفاقی که الان در دیدن سایتها ميافتد در واقع استفاده از پهنای باند بینالمللی است. یعنی چی؟ یعنی این که شما وقتی ميخواهید یک سایتی را ببینید حتی یک سایت ایرانی مثلا سایت sanjash.org شما مجبورید به خاطر دیدن آن از گیتویت مخابرات یا مرکز گمرک اطلاعاتی کشور رد شوید، اطلاعاتتان برود آمریکا و از آنجا برگردد ایران که منطقی نیست. یعنی شما باید هزینه بیشتری بدهید و سرعت پایینتر، کیفیت پایینتر و امنیت پایینتر را قبول کنید. این اتفاقی است که الان روی بستر شبکههاي ما دارد ميافتد و همه چیز هم دست خودشان است، نگران لنگرهای کشتی هم باید باشیم، چون بالاخره این اطلاعات از همون کابلهاي زیردریایی (فیبرنوری زیر دریایی) رد ميشوند و هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد و اینترنت ما دچار مشکل بشود.
همین حرفهایی که به طنز گفته ميشود که پا روی سیم ميگذارند و...؟
بله دیگر. خیلی پاها ميتواند روی سیم برود. از این جا تا آمریکا خیلی از این اتفاقها ميتواند بیفتد. ما چارهاي نداریم جز اینکه شبکه داخلی خودمان را راه بیندازیم و این مختص به ما هم نیست. البته تقریبا ۴ سال پیش برنامه پنجم توسعه که تصویب شد، ماده ۴۶ برنامه پنجم توسعه وزارت ارتباطات را مکلف کرد که شبکه ملی اطلاعات را راه بیندازد. یعنی زمانی که ما اقدام کردیم حتی قبل از زمانی که اسنودنی به وجود بیاید و افشاگریهایی داشته باشد ما در ایران تدبیر داشتیم و الان کشورهایی مثل آلمان، برزیل، فرانسه، چین روسیه و خیلی کشورهای آمریکای جنوبی تصمیم گرفتند و حتی اتحادیه اروپا این را در دستور کار قرار داده که تا سال آینده میلادی شبکه ملی اطلاعات خودشان را راه بیندازند.
الان در اینترنت این اتفاق ميافتد که شما وقتی ميخواهید با من که در ایران هستم و در نزدیکی شما هستم ارتباط برقرار کنید انگار باید کد دو صفر یک آمریکا را بگیرید. بعد چه ميشود؟ سرعت، امنیت و کیفیت ميآید پایین، قیمت ميرود بالا؛ در واقع اگر در یک جمله بخواهیم بگوییم شبکه ملی اطلاعات یعنی اینترنت سالم، سریع، امن و ارزان.
البته اتفاقات دیگری هم بعد از ایجاد شبکه ملی اطلاعات ميافتد؛ مثلا ما در فضای مجازی صاحب مرز ميشویم. یعنی وقتی در رابطه با فضای مجازی صحبت ميکنیم دقیقا مشخص نیست کجا ایستادهایم و مرز کجاست و فرای آن مرز چه اتفاقاتی ميافتد. همانطوری که رهبر معظم انقلاب هم فرمودند و تاکید کردند که ما باید مرزهای فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و فکری داشته باشیم و علاوه بر آیات قرآن در قانون اساسی هم داریم که رئیسجمهور سوگند ميخورد که از مرزهای فرهنگی و اعتقادی کشور پاسداری کند. شاید خیلی از اشکالاتی که الان در این فضا پیش آمده به خاطر همین است که ما نمیدانیم مرز کجاست. یعنی ممکن است مثلا سراغ سایتها یا مجموعهها یا افرادی در این فضای مجازی برویم که ندانیم آن طرف مرز و مقابل ما ایستادهاند. یعنی ممکن است ما تانک جنگ نرم آمریکایی را به آغوش بکشیم و خیلی هم از آن استقبال کنیم، چون ظاهر زیبایی دارد بدون این که بفهمیم که این تانک برای جنگ با من آمده است.
شبکه ملی اطلاعات الان به کجا رسیده است؟ این که اشاره کردید در برنامه پنج ساله شروع شده الان در چه مرحلهاي است؟
ببینید متاسفانه بدنه وزارت ارتباطات خارج از چارچوب سیاستهاي کلان دارد رفتار ميکند و این هم هیچ ربطی به دولت فعلی ندارد.
یعنی از قبل این طور بوده است؟
بله. در دولتهاي مختلف از دولت پنجم و ششم بگیرید تا امروز تقریبا ميشود گفت هیچ اتفاق خاصی در وزارت ارتباطات نیفتاده، خودم عبارتم این است که فقط امضا عوض شده و هیچ تحولی در وزارت ارتباطات صورت نگرفته است.
در این حوزه؟
بله. در حوزه زیرساختهاي ارتباطی، شرکت ارتباطات زیرساخت ایجاد شد که در واقع وظیفهاش این است که زیرساختهای مخابراتی را داخلی و بومی کند که متاسفانه به ماموریت خودش عمل نکرد؛ فقط واردکننده پهنای باند است. سازمان فناوری اطلاعات ایجاد شد و وظیفهاش همین ایجاد شبکه ملی اطلاعات است که ميبینیم هیچ تحولی اتفاق نیفتاده است. افرادی در این وزارت ارتباطات هستند و تفکری در این وزارت خانه هست که این تفکر متاسفانه جلوی این شبکه ملی اطلاعات مقاومت ميکند. یکی از ایراداتی که اخیرا به وجود آمده و شاید حساسیت بیشتری ایجاد کرده این است که متاسفانه مدیریت و مسئولیت و ریاست شبکه ملی اطلاعات را به دست فردی که خودش از اولین مخالفان شبکه ملی اطلاعات است، سپرده اند.
وزارت ارتباطات متاسفانه تا این لحظه هیچ گزارشی از فرآیندی که اتفاق افتاده نداده و این باعث نگرانی است. یعنی شورای عالی فضای مجازی با ترکیبی که متشکل از مسئولان نهادهای مختلف و نخبگان این عرصه هستند ميگوید وزارت ارتباطات گزارش نداده و برنامهاي هم ندارد و حتی مدل مفهومی آن را ارائه نداده که بگوید من ميخواهم با این شبکه بعد از سه، چهار سال که قانون شده چه کار کنم. این وضعیت تا جایی پیش ميرود که دبیر شورای عالی فضای مجازی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی خطاب به وزارت ارتباطات ميگویند اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا بکنه ما شبکه ملی اطلاعات را به بخش خصوصی ميدهیم که البته اتفاق مبارکی است و به نظر من اثرات خوبی خواهد داشت. شاید اگر این کار را انجام بدهند حداقل از حالت فعلی خارج شود.
یک بحث دیگری که از طرف یکی از اعضای شورای عالی فضای مجازی مطرح شد اینکه« بدنه وزارت ارتباطات اعتقادی به این پروژه و شبکه ملی اطلاعات ندارد و اینکه از ساختار فعلی فروش اینترنت سود ميبرد.»
بله.
یعنی آنچه که جنابعالی گفتید اینترنت سالم، سریع، امن و ارزان؛ آن سه ویژگی یک طرف، ارزان بودنش یک طرف. این موضوع را باز ميکنید که ماجرا چیست؟
ببنیید البته به اعتقاد من مهمترین گره در همین نقطه است، وزارت ارتباطات پهنای باند ميفروشد؛ فروش پهنای باند یعنی چه؟ یعنی این که شما یک حجمی از پهنای باندی را که در داخل کشور تولید شده از خارج از کشور ميخرید که اجازه تبادل اطلاعات داشته باشید. مثلا من وقتی با شما ارتباط ميگیرم چند کیلو وات و چند مگ بین ما حجم اطلاعات جا به جا ميشود. این کیلو وات و مگها را کنار هم بگذاریم یک حجم ميشود. وقتی شما ميخواهید اینترنت بخرید ميگویید اینترنت با فلان سرعت و این میزان پهنای باند ميخواهم. این میزان پهنای باند یعنی همین که شما دارید پهنای باند را ميخرید. همان طوری که وزارت ارتباطات از واسطه خارجی خریده، آمریکا ما را تحریم کرده و ميگوید ما به شما مستقیما پهنای باند نمی فروشیم، ما مجبور شدیم ده کشور را در اطراف خودمان واسطه کنیم که هر کدام از این کشورها پهنای باند ميخرند و به سوئیچهاي داخل کشور انتقال ميدهند که وارد گیت وی یا گمرگ اطلاعاتی ميشود و شرکت ارتباطات زیرساخت آن را پخش ميکند به خرده فروشها و اینترنت به دست ما ميرسد.
یعنی بودجه وزارت ارتباطات به این موضوع ربط دارد؟
بله یعنی باید یک بودجهاي را محقق کنند که این بودجه را به این فروش پهنای باند وابسته کرده اند. یعنی مجبور هستند پهنای باندی را که خریدند و تعهد چندین ساله دارند که وارد کشور کنند داخل کشور مصرف کنند.
ما با چند تفکر در بدنه وزارت ارتباطات و بعضی از جاهای دیگر مواجه هستیم و یکی از آنها این است که به این سیستم وابستگی اقتصادی دارند. یعنی منافع عدهاي هم از نظر سازمانی هم از نظر فردی در این است که این بستر به همین شکل ادامه پیدا کند که اینترنت ميخریم به داخل کشور ميآوریم، توزیع ميکنیم و سود آن را برداریم. معتقدند همین چرخه باید ادامه پیدا کند و اسرار زیادی هم وجود دارد که اجازه بدهید بیشتر از این آن را باز نکنم؛ بالاخره شرکتهاي واسطهاي هستند و طبیعی است که مقاومتی در این زمینه بشود. در کنار این بحث، یک موضوع دیگر هم مطرح ميشود که عدهاي در حوزه علوم انسانی و گفتمان محتوا اعتقاد به خودکفایی و استقلال ندارند و این رفتار هم از همین تفکر نشات ميگیرد.
ميگویند ما نباید شبکه ملی اطلاعات داشته باشیم در حالی که در شبکه ملی اطلاعات لازم نیست اطلاعات ما برود تا کجای دنیا و برگردد. یکی از اسناد اسنودن نشان ميدهد که ۱۴ میلیارد بسته اطلاعاتی را در ماه از ما ميدزدند که منطق این رفت و برگشت معلوم نیست. اصلا چرا مردم ما باید هزینه این کابلها و این شرکتها و این مسیر رفت و برگشتها را بدهند. اینها سوالاتی است که بی جواب مانده است.
شما در صحبتهايتان به اینترنت سالم، سریع، امن و ارزان اشاره كرديد. اگر ممكن است در اين خصوص به يك جمعبندي برسيم و بعد به سوالات بعدی برسیم.
ببینید اولین انتظار و اولین بخش این ویژگیها سلامت اینترنت است، یعنی مردم انتظار دارند وقتی وارد یک فضایی ميشوند که دولت و حکومت در اختیار آنها گذاشته، خیالشان راحت باشد؛ این که محتوا آسیبی نمی رساند یا کمتر آسیبی به فرزندانشان و به اساس خانوادهشان ميرساند در صورتی که اینترنت فعلی به آن شکلی که وجود دارد وقبل از این که شبکه ملی اطلاعات راه بیفتد به سختی ميشود گفت که اینترنت بر اساس حداقل هایی باشد که خانوادهها از یک فضای سالم انتظار دارند ؛ مثلاً اجازه بدهید چند آمار برایتان بخوانم ببینید که وضع اینترنت جهانی به چه شکلی است . باید گفت این آمار را موسسه بین المللی خانواده امن که یک موسسه آمریکایی است داده است و در رابطه با فضای مجازی ميگوید که وضعیت به چه شکل است . بر اساس این آمار ۱۲ درصد سایتهاي جهان پرونوگرافی هستند من یک توضیح در رابطه با این کلمه بدهم پرونوگرافی به بالاترین سطح محتوای غیر اخلاقی ميگویند که در واقع این محتوا محتوای مخرب برای همه جوامع محسوب ميشود. ميگوید در هر سال، ۴۲۰ میلیون صفحه پرونوگرافی به اینترنت اضافه ميشود. ۸۹ درصد محتوای چت و نرم افزارهای چت، نرم افزارهایی که به صورت چت روم هستند به سمت غیر اخلاقی ميرود.
۸۹ درصد؟
۸۹ درصد نزدیک به ۹۰ درصد، بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر. محتواهای چت رومها و گفتگوهای اینترنتی متاسفانه در این فضا است.
این را هم مد نظر داشته باشید نتایج جستجوهای غیراخلاقی موتورهای جستجوگر هم خود عدد بسیار بالایی دارد. ۳۴ درصد از کاربران ناخواسته به صفحات غیراخلاقی پرونوگرافی ميرسند؛ یعنی شاید به دنبال چیز دیگری در اینترنت ميگردند ولی به صورت ناخواسته وارد این فضا ميشوند.
یعنی صفحه به شکل خودکار برایشان باز ميشود یا به شکل دیگری است؟
مثلاً در موتورهای جستجو دنبال یک کلمهاي ميگردد بعد اشتباه وارد این صفحات ميشود ارادهاي از طرف خودش نیست و دنبال چیز دیگری است.
البته همین مقدار هم بسیار زیاد است، ۳۴ درصد نزدیک به نصف است
بله، کاربران به طور متوسط برای اولین بار در یازده سالگی متاسفانه به صفحات غیراخلاقی ميرسند و این واقعاً نگران کننده است.
یعنی به صورت ارادی؟
بله حالا ارادی یا غیرارادی بالاخره راهنمایی ميشوند به این سمت. فضای اینترنت فعلی به این شکل است که افراد را به آن سمت هدایت ميکند، آمار بعدی واقعاً نگران کننده است. ۹۰ درصد کودکان ۸ تا ۱۶ سال وقتی چشم والدینشان را دور ميبینند به سمت این محتواها ميروند آن هم به این دلیل است که قبلاً در این فضا تحریک شدند و بعد دنبال این محتوای غیر اخلاقی ميروند که خیلی خطرناک است و نکته آخر هم این که بیش از ۱۲ میلیون نفر از کاربران اینترنت ایران بر اساس اعلام وزارت ارتباطات افراد زیر ۱۸ سال هستند و این یعنی خطر بالقوه و اینکه این کودکان و نوجوانان در واقع نیاز به حمایت جدی تری دارند؛ یعنی این فضا با همین وضعیت ميتواند بر اساس و بنیاد خانواده تاثیر منفی بسیار زیادی بگذارد وصدالبته روی کودکان تاثیری به مراتب بیشتر دارد.امروزه به سرعت این فضا توسط سایتهاي غیر اخلاقی در حال اشباع شدن است و این را بدانید که درآمد بسیار زیاد و عجیب و غریبی از این کار دارند چرا که یک کلیک در اینترنت ارزش افزوده دارد یعنی همین که شما وارد سایت ميشوید درواقع یک پهنای باند ایجاد ميکنید این پهنای باند رفت و آمد اطلاعات، برای آن شرکت و تمام این شرکتهاي واسطه درآمد دارد، بنابراین دلیلی است که بیننده راتحریک کنند، البته این در صورتی است که تنها از منظر اقتصادی به موضوع نگاه کنیم و بگوییم اینها دیدگاه فرهنگی ندارند که قطعاً دارند، اما مدل اقتصادیشان این است که هر چه ميتوانند بیشتر کاربر را درگیر کنند. پس تصاویر به روز، تصاویر لحظهاي، تصاویر آنلاین غیر اخلاقی اینقدر در این فضا زیاد است که افراد را متاسفانه به صورت خواسته یا ناخواسته به سمت اطلاعات نادرست ميکشاند. حالا این که چه کاری باید کنیم که اینترنت سالم داشته باشیم و اینترنتی باشد که بتوان به آن اطمینان کرد و در واقع استفاده مفید را برد بدون این که نگرانی که فرزندان ما به دام این باندهای خطرناک فساد بیفتند؛ که متاسفانه ميبینیم که در شبکههاي اجتماعی، مدلینگ و این مباحثی که فوق العاده برای ما مباحث نامناسبی است به سرعت در حال گسترش است، به این شکل که افرادیدست به کار شده اند وجوانان ما راشکار ميکنند، اعتقادم این است که باید در این رابطه تدابیری اندیشید .
وقتی که صحبت از سبک زندگی ایرانی اسلامی ميشود که یکی از موضوعات مهم این روزهای همه ی بخشها و نهادها مخصوصاً رسانهها است بیشتر ذهنها معطوف ميشودبه سمت نهادهایی مثلوزارت فرهنگ و ارشاد و اسلامی، مثلسازمان تبلیغات، صدا و سیما که یک بروز و ظهور اینچنینی دارند و بیشتر در حوزههاي فرهنگی هستند؛ با این آماری که بیان کردید ميشود گفت که وزارت ارتباطات نقش بسیار تعیین کنندهاي در حوزه سبک زندگی ایرانی -اسلامی و همان بحث شبکه ملی اطلاعات دارد.تا زمانی که این شبکه ملی اطلاعات راه بیفتد این تدابیری که اشاره ميکنیدباید اندیشیده شود چیست؟
شبکه ملی اطلاعات را نمی توان گفت که تنها بحث محتواست. شبکه ملی اطلاعات ابتدا باید یک زیرساختی را تدارک ببیند که این زیر ساخت تسهیل کننده انتشار محتوای مفید است؛ یعنی الان مزیت فضای مجازی در این راستاست که محتوای نامناسب و غیراخلاقی، متاسفانه منتشر شود؛ یعنی کار به جایی رسیده است که وب سایتهاي خبری هم به خاطر این که دیده شوند، چون در واقع آمار بازدیدشان به توجه موتور جستجوهایی مثل گوگلبستگی دارد ؛در نتیجه براساس استانداردهای آنها رفتار ميکنند؛ برای این که دیده شوند از کلید واژهها و کلمات غیر اخلاقی استفاده ميکنند.
در عناوین خبرها؟مثلاً فلان بازیگر در کجا و...
بله، یا مثلاً تصاویر استخر فلان، یک کلماتی را به کار ميبرند که جذاب باشد که البته فقط به این ختم نمی شود؛ چون الان موتور جستجوی گوگل راهکارهای جدیدش را ارائه اده و ميگوید من دیگر با این کلمات فریب نمی خورم، پس باید ترکیب محتوایی شما این کلمات را برساند؛ این ميشود رقابت در جهت شیطانی و منفی. یعنی این که مثلاً اگر یک نفر با محتوای غیر اخلاقی است، چه در تصاویر، چه در فیلم، چه در مطلب این را بالاتر نشان ميدهد. یکی دیگر بیشتر از آن و بالاتر نشان ميدهد. شما یک آزمایش ساده انجام دهید، هر کدام از حروف کیبورد را در جستجوی گوگل تایپ کنید و کلیک کنید حتماًدر صفحه نتیجه غیر اخلاقی و نامناسب ميبینید، پس این دارد آن فضایی که الان موجود است را تسهیل ميکند؛ چرا؟ چون زیر ساخت برای ما نیست ما مجبور هستیم از زیر ساخت غربی و آمریکایی استفاده کنیم که برای آن فرهنگ طراحی شده است ؛ همان فرهنگی که در سراشیبی سقوط است و انصافاً در برابر فرهنگ ما حرفی برای گفتن ندارد و قصد دارد ما را هم با خود همراه کند. توجه داشته باشیم این قطاری که ما از آن استفاده میکنیم قطارش برای او، ریلش و همه چیزش برای اوست، ما سرنشین این قطار هستیم به عنوان یک، مسافر، یک مستاجر چون در این فضا هیچ چیز را به نام ما نمیزنند، در شرایط فعلی از پهنای باند و سرور و نرم افزار و سختافزار هر چیزی را حتی دامین را و حتی آی پی را، باید اجاره کنید.
و خرید هم نداریم؟
خرید هم نداریم فقط اجاره، آن هم اجاره یک ماهه و یکساله. بعضیها ميگویند ابزار. مثل این ميماند که ما باید از تلفن چه استفادهاي کنیم؟ در صورتی که سیستم دیگر تفاوت پیدا کرده یعنی ابزار مسیر را تعیین ميکند، جهت را تعیین ميکند. هر جایی که دوست نداشت مسافرش را پیاده ميکند، پیاده ميکند یعنی در واقع حذف ميکند. ما نمونه اش را ميبینیم که هم شرکت گوگل و هم شرکت فیس بوک، شرکتهاي مطرح صهیونیستی آمریکایی به صورت رسمی یک صفحه ایجاد کرده اند به نام شفاف سازی. در این صفحه ميگویند ما این تعداد کاربر را حذف کرده ایم. بدون هیچ توضیحی. مثلاً فیس بوک ميگوید من ۱۱ هزار کاربر را در این بازه زمانی ۶ ماهه حذف کرده ام، یا گوگل ميگوید ۲۴ هزار نفر را حذف کردم، پس ببینید وقتی اینها به این راحتی ميتوانند حذف کنند ما نمی توانیم بگوییم ابزار، ابزار ماست حتی اگر آن ماشین هم به ما سواری بدهد تا آن جایی سواری ميدهد که به نفعش باشد. راننده که اوست، ماشین هم برای خودش است، جاده هم که خودش کشیده است.
یعنی نمی توانیم بگوییم که ما از اینها استفاده خوب ميکنیم؟ همین سایت هایی که اسم بردید گوگل یا فیسبوک؟
اگر دید خیلی کوتاه و سطح پایین داشته باشیم چرا ميگوییم من الان بین خودم و ۴ تا دوست اطرافم محتوای مناسبی مبادله ميکنم، در نتیجه خوب است، دستشان درد نکند، خدا خیرشان بدهد.
مثلاً در خبرها آمده بود که یک امام جمعهاي در واتس آپ منبر مجازی ایجاد کرده پس واتس آپ ميتواند فضای خوبی باشد.
می دانید که واتس آپ یک ابزار صهیونیستی است و متعلق به یک شرکتی در رژیم صهیونیستی. اجازه بدهید یک نمونه را برایتان بگویم. چند وقت پیش یک شرکت آمریکایی برای مساجدیکی از این کشورهای حاشیه خلیج فارس دستگاهی به رایگان نصب کرد. ميدانید دستگاه چه کار ميکند؟ دستگاه وضوگیر است.
یعنی چی؟
یعنی دست و پایشان را در آن ميگذارند و این دستگاه برایشان وضو ميگیرد. ميگوید من وضویت را هم ميگیرم برو نماز بخوان، یعنی نمازی که برای من خطر نداشته باشد . اصلاً مسجدت را هم ميسازم برو نمازت را بخوان. ما نباید اینقدر سطحی نگاه کنیم. این ابزارها چند مشکل دارند؛ یکی این که ما را به صورت حبابی فیلتر ميکند.موضوع فیلتر حبابی مربوط به من نیست.در دنیا در موردش تحقیق شده است و خود اینها خود این شرکتها این را اعلام کرده اند یعنی چه؟ یعنی شما وقتی وارد این فضا ميشوید به صورت خودآگاه و ناخودآگاه، اتوماتیک ميشود گفت حلقه اطرافیهاي شما کسانی ميشوند که مثل شما فکر ميکنند، یعنی شما اگر آدم مذهبی باشید، اطرافیهاي شما هم آدمهاي مذهبی تعریف ميشوند و کافی است که شما به یک نفر عکس العمل منفی نشان بدهید ميبینید این فرد از لیست اطرافیان شما حذف شده و وارد یک حلقه دیگر ميشود.به مرور زمان شما ميمانید و اطرافیانتان و آنها ميمانند و اطرافیانشان. چون مزیت زیر ساختی این نرم افزار متعلق به کسانی است که هیچ سنخیتی با فرهنگ و تمدن ما ندارند در نتیجه آن حباب نامناسبی که خودشان ترجیح ميدهند را مرتب بزرگتر ميکنند و حباب شما را کوچک تر ميکنند. این اتفاق هم ناگهانی نمی افتد که آدم متوجه شود؛ یعنی شما آن اوایل فکر ميکنید که حالا یک نفر رفت، دو نفر رفت، بعد آرام آرام ميبینید گروهتان خالی شد؛ چرا؟ چون شاید پیام شما، برای آن گروه جذابیت نداشته است.بعد شما ميبینید گروههای دیگر بزرگ و بزرگ تر ميشود و شما کوچک و کوچک تر ميشوید، به این ميگویند فیلترینگ حبابی. این یک مشکلش است؛ مشکل دیگرش این است که شما وقتی وارد این فضا ميشوید و شروع به فعالیت ميکنید، اگر فعالیت شما تاثیرگذار باشد و آن سیستم متوجه شود که فعالیت شما تاثیرگذار است، سیستم براحتی حذفتان ميکند؛ یعنی وقتی که شما ميخواهید بهره برداری کنید به یکباره ميبینید چیزی را که سرمایه گذاری کرده بودید و در واقع هویت مجازی شما محسوب ميشد، دیگر نیست؛ یعنی شما هیچ اختیار و ارادهاي دیگر ندارید. هیچ توضیحی هم به شما نمی دهند. سوم این که این ابزارها درآمد دارند، ما باید به این فکر کنیم که بالاخره به فکر توسعه کشورمان هستیم؛ فکر نکنیم این نرم افزارها رایگان است. شاید ظاهر رایگانی داشته باشند و تبلیغی نداشته باشند، منتهی هم تولید پهنای باندشان و هم همین کاربرها در واقع ارزش افزوده تولید ميکنند.این اپراتورهای تلفن همراه، همین الان هم خیلی دیگر تاثیر ندارند، در آینده بدتر از این هم ميشود؛یعنی در واقع فروش پالس در دنیا از دور خارج شده است در حالی که پالس هنوز در کشور ما فروخته ميشود. پالس که به اندازه چند کیلوبایت استفاده از اینترنت ميشود شما با طرف مقابلتان مکالمه داشته باشید این نرم افزارها آینده مخابرات کشور ما هستند، به همین سادگی، یعنی اگر ما به آنها توجه نکنیم نرم افزار با استفاده از برنامه هایی که از طریق گوشی به گوشی است، پی تی تی هایی که در گوشی نصب ميکنند و گوشی را به گوشی دیگر متصل ميکنند. از همین طریق دارند کاربرهای همین اپراتورهای مخابراتی ما را ميبرند. اگر اقتصادی هم نگاه کنیم باید به این فکر کنیم که یک ابزار خودمان تولید کنیم. ابزاری که ابزار ما باشد بعد در این ابزار سعی کنیم حتی کاربر از کشورهای دیگر بگیریمو به صورت بین المللی فکر کنیم و تجارت جهانی هم راه بیندازیم. به جای این که الان ما داریم ارز خارج ميکنیم. با استفاده از چنین نرم افزارهایی ارز وارد کنیم و اتفاقاً به کاهش تورم و افزایش کارآفرینی هم به نوعی کمک ميکند. من پیشنهادم این است که بخش اقتصادی یعنی افرادی که ميخواهند سرمایه گذاری کنند، روی این ابزارها سرمایه گذاری کنند. وزارت ارتباطات هم باید زیرساختهاي این کار را آماده کند.
می خواهم یک مثال دیگری بزنم در بحث قبلیاي که داشتیم برای افرادی که ميگویند ما از اینها استفاده خودمان را ميکنیم و استفاده خوب هم ميکنیم. یکی از روزنامهها گزارشی داشت با این عنوان " وایبر خوب، وایبر بد".قاعدتاً نویسنده گزارش نمیدانست که این شرکت وابسته به صهیونیستهاست و یک مدیری صهیونیستی هم دارد، اشاره کرده بود که وقتی ما ميتوانیم مثلاً در وایبر جنایات غزه را از طریق تصاویر به اشتراک بگذاریم، چه اشکالی دارد چرا از این نرم افزار استفاده نکنیم. یا مثلاً کسی که خودش خارج از کشور است و مادرش در ایران است یا بالعکس ميتواند از طریق این وایبر خانوادهاش را ببیند و بتوانند با همدیگر صحبت کنند که به ظاهر هم رایگان است که توضیح داده شد رایگان نیست. جمع بندی این گزارش این بود که وایبر ابزار خوبی است و این ما هستیم که بد هستیم یا بد ميشویم و با نگاههاي بدی که داریم این شبکه را هم خراب ميکنیم.
اینکه در آن گزارش به آن اشاره شده که این کاربر است که تعیین کننده است، نمی گویم غلط است، این موضوع درستی است، شما اگر زیر ساخت خوبی هم تدارک ببینید و کاربر، فرهنگ درستی نداشته باشد ممکن است در آن هم خطا کند و یک حالت قاعده هم پیدا کند، اما نکته قابل توجه در این است که چون کنترل کننده کسان دیگری هستند اراده رفتن به سمت نیمه شیطانی قضیه است. همین وایبری که اسم برده شد در بخش قبلی گفتیم که سرور آن، در خاک رژیم صهیونیستی است؛ یعنی شما با هر کلیکی که آمریکاییها ميگویند ۴ تا ۲۰ سنت ارزشگذاری کرده اند یعنی شما هر بار که انگشتتان را روی صفحه موبایلتان ميزنید، در واقع دارید یک پولی را به حساب رژیم صهیونیستی واریز ميکنید. رئیس این شرکت فردی است که افسر موساد و افسر ارتش اطلاعات رژیم صهیونیستی است و اصلاً این نرم افزار را با سفارش سازمان موساد به راه انداخته است و هنوز هم دفتر مرکزیاش آن جاست. پس این شهدا و کودکان شهیدی که ما متاسفانه دیدیم در فلسطین اشغالی سلاخی شدند، باور کنید خوب که بررسی کنیم ميبینیم هزینه این گلولههایی که به سینه این کودکان خورده ميشود را خود ما پرداختهایم.
این مبحث فقط مربوط به ایران نیست و ما در کشورهای مختلف جهان و از جمله آمریکا، انگلیس، آلمان و... این مبحث را داریم که معتقدند نباید محتوای نامناسب در اختیار کاربر قرار بگیرد مخصوصاً کاربری که آسیب پذیر است؛ مثلاً نخست وزیرانگلستان رسماً اعلام کرد که ما هر محتوایی که برای زیر۱۸ سال نامناسب است را برای تمام خانوادهها فیلتر و مسدود ميکنیم که این کار را هم کرد.
اما در داخل کشور این که بخواهیم بایستیم و تنها نظارهگر باشیم تا دشمن وارد کشور شود و آسیب خودش را برساند و بعد ما بخواهیم با فیلترینگ جلویش را بگیریم این اشتباه است، این قطعاً اشتباه است. بعضیها فکر ميکنند باید همه چیز را فیلتر کرد. من ميگویم نه این اتفاق نباید بیفتد. ما اگر شبکه ملی اطلاعات را راه بیندازیم، در واقع مرز پیدا ميکنیم. هویت ما در جهان به رسمیت شناخته ميشود و بعد این ما هستیم که آن چه را که به نفع مان است ميگیریم و از آنچه که زیان دارد جلوگیری میکنیم.
گفتوگو: فریبا پارسا