شکست برجام، زنگ ناامیدی را برای اصلاح طلبان به صدا درآورده و حالا دیگر آنها مطمئن شدند که نمیتوانند از طریق روحانی به اهداف خود به منظور رسیدن به قدرت دست یابند.
از این رو برنامه تازه ای را تدارک دیدهاند که در مرحله اول آن جناح رقیب و منتقدین را مسئول شکست برجام و مهیا کردن شرایط برای استعفای روحانی معرفی کردند. به این ترتیب با اجرای این برنامه اصلاح طلبان مسئولیت اقدامات خود درقبال برجام و حمایت از روحانی را به گردن سایرین انداخته، به راحتی از روحانی عبور کرده و افکار عمومی را نسبت به عملکرد خود تلطیف میکنند.
همچنین در چنین شرایطی آنها میتوانند به راحتی برای حضور در انتخابات آتی مجلس فعالیت کرده و با کسب اکثریت در مجلس، حمایت مجلس را کسب و بعد از آن گامهای بعدی را برای انتخابات ریاست جمهوری بردارند.
اما این شانتاژخبری برای برخی از اصلاح طلبان تندورتازه ابتدای کار بوده وآنها تلاشهای مضاعفی را برای رسیدن به اهداف کلان خود آغاز کردهاند.
این گروه برنامه تازهای را ضمیمه برنامه خلع روحانی کرده و حالا با طرح «دولت موازی»، به دنبال اجرای برنامه خود و مقصرتراشی برای کلیه شکستهای دولت یازدهم و دوازهم هستند.
آنها در این جریان از مصاحبه با مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور نیز مدد گرفتهاند بطوری که اظهارات عباس عراقچی عضو تیم مذاکره کننده مبنی بر اینکه «دیپلماتها بدون دستورالعمل هیچ کاری انجام نمیدهند» و یا اظهارات محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه مبنی بر اجازه گرفتن از مقام معظم رهبری برای مذاکرات تازه با طرفهای اروپایی تیتریک بسیاری از رسانههای این جریان شد. هدف از این اقدام این بود که هرکاری که در مذاکرات انجام گرفته با نظری رهبری نظام بوده است!
مقصر جلوه دادن دولت موازی
اما دراجرای طرح «دولت موازی» این گروه با راهاندازی جریان رسانهای و استفاده از اصطلاحاتی چون «دولت موازی» یا «دولت پنهان» در گفتگوها و مطالب منتشره خود تلاش میکنند تا به شکل مستقیم نظام را مسئول شکست دولت معرفی کنند.
به بیان دیگر این جریانسازی تلاش میکند که برای تمام کمبودها و شکستهای دولت و اصلاحطلبان یک مقصّر فرضی تراشیده و به افکار عمومی تحمیل کند.
از جمله اخیراً «آذر منصوری»، از فعالان زن اصلاحطلب ادر بخشی از مصاحبه خود با گفته است: دستورکار دولت موازی، القای یأس و ناامیدی و ناکارآمد نشان دادن دولت است.
همچنین «محمدرضا خبّاز»، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در یادداشتی تأکید کرد که چیزی تحت عنوان «دولت پنهان» به دنبال استعفای رئیسجمهور روحانی است!
«هادی غفّاری»، چهره دیگر جریان خاص است که نیز در گفتگویی از «دولت در سایه» نام برده و اظهار کرده است: «دولت در سایه» یا «دولت پنهان» نیز همه حرکتهای دولت روحانی را رصد میکند.
او همچنین در این باره میافزاید: «دولت پنهان» بهدنبال تحول در مدیریت کشور نیست، بلکه بهدنبال حکومت کردن و اقتدارگرایی است. این دولت فیالنفسه بهدنبال قدرت است و به چیزی به جز این فکر نمیکند. رشد و تعالی جامعه هیچ جایگاهی در اندیشه دولت پنهان ندارد. منطق دولت پنهان نیز این است که «چرا او آری و من نه» و به بیان دیگر اگر قدرت در اختیار این افراد باشد هر اقدامی مباح است، اما اگر قدرت در اختیار دیگران باشد حتی اگر خیرترین اقدامات نیز صورت بگیرد، دارای اشکال است و باید از آن انتقاد کرد.
«سعید حجاریان»، از تئوریسینهای اصلاحات نیز در مصاحبه ای در این باره گفت: همه انتقادات متوجه دولت و رییس جمهور نیست. در واقع، اهرمهای قدرتی در ساختار سیاسی ما فعال هستند که ابتکار عمل را از دولت گرفتهاند و نه تنها پاسخگوی عملکردشان نیستند بلکه همواره در مقام منتقد قوه مجریه ظاهر میشوند. روحانی به چنین وضعیتی واقف است.....
همچنین «محمدرضا خبّاز»، از فعالان اصلاحطلب اخیراً طی یادداشتی با اسم بردن از چیزی به نام «دولت پنهان» نوشته است: دولت پنهان سعی دارد تا با کمک برخی نهادها، شرایط را بر دولت سخت کند تا روحانی خودش استعفا دهد!
وی میافزاید : روحانی به حول و قوه الهی با استقامتی که دارد بر مشکلات پیروز خواهد شد و البته اگر دولت در سایه دست از لجبازی بردارد، مشکلات مردم زودتر حل میشود. ولی اگر همچنان همان رفتاری را داشته باشند که آمریکا، اسرائیل و عربستان انجام میدهند، طبیعتا دیرتر به اهداف تعیین شده خواهیم رسید و مردم رنج بیشتری را متحمل میشوند.
مصطفی تاج زاده از سران و فعالان اصلاح طلب نیز در گفتگویی در این باره گفت : خوشبختانه اکثریت از نقش دولت پنهان آگاه شده اند. پیشنهاد میکنم سایتتان یک نظرسنجی کند و از مردم بپرسد چه کسانی در داخل کوشیدند برجام نافرجام شود و برای شکست آن برنامه ریختند؟ چه کسانی از روز اول تلاش کردند فضا دوباره علیه ایران امنیتی شود؟ مردم اینها را خوب میفهمند. اگر مشکل جامعه دولت بود که در تظاهرات دی فقط باید علیه دولت شعار میدادند. اما علیه کل سیستم شعار دادند. چون فکر میکردند دولت منتخب به تنهایی مقصر نیست. بلکه مقصر اصلی دولت پنهان است.
سوال افکارعمومی
این سخنان و فضا سازیها در حالی صورت میگیرد که شهواد بسیاری در افکارعمومی و مردم برای نفی چنین دیدگاههای وجوددارد.
از جمله این شهواد سوالی است که درباره فعالیتهای دولت پنهان مطرح میشود و آن این است که چرا دولت پنهان زمانی که دولت روحانی نامه تبریک مینوشت و یا اصلاحطلبان مردم را به جشن خیابانی از بابت برجام دعوت میکردند، فعالیتی نداشت و مانع این اقدامات نمیشد ؟
در عین حال رهبر معظم انقلاب بارها صراحتاً به عبور مذاکرهکنندگان از برخی خطوط قرمز اشاره کردند و این درحالی بود که هیچگاه به این سوال جواب داده نشد که هیچگاه مذاکره کنندگان در مورد عبور خود از خطوط قرمز نظام توضیحی نمیدهند تا مشخص شود که آیا آنها برای این اقدامات هم نظر رهبری را کسب کرده و در نتیجه آن شکست خوردهاند.
افکار عمومی به خوبی میداند که امضای برجام به اصرار رئیسجمهور و در راس برنامههای انتخاباتی او از اولین دوره ریاست جمهوری بود نه راهبرد کلان نظام.
روحانی بارها حل همه مشکلات کشور را به برجام گره زده و از تضمین های طرفهای برجامی برای اجرای کامل تعهدات سخن گفت و اگر حالا آنها بدعهدی کرده اند چطور میتوان این موضوع را به راهبردهای نظام مرتبط کرد.
اصرار کسانی تلاش میکنند تا مسئولیت شکست برجام به رهبری نظام منتسب کنند بارها در سخنان بسیاری از اصلاح طلبان منعکس شده و یادآور بسیاری از سخنانی است که در دوره اول ریاست جمهوری روحانی گفته میشد. در آن زمان تمام ناکارآمدیها و کاستیها نتیجه اقدامات دولت قبل بود و حالا تقصیر نظام.
طراحی برای فتنه تازه
اصلاح طلبان در سخنان خود شکل گیری دولت پنهان را در نتیجه آزاد نبودن انتخابات و نظارت استصوابی میدانند و اینگونه تبلیغ میکنند که این عوامل مانع انتخاب شایستهترین چهرهها برای اداره کشور شده و در نیتجه نیاز دارد تا با رشد آگاهی عمومی دولت پنهان مهار شود.
جالب آنجاست که افکار عمومی را تنها اهرم برای وارد آوردن فشار به حاکمیت عنوان کرده و اینگونه تبلیغ میکنند که افکار عمومی تا زمانی که در انتخابات بروز نیابد، قدرت عقب نشاندن حاکمیت را ندارد. در چنین جامعهای تقویت جامعه مدنی منوط به این است که اصلاح طلبان در دولت حضور یابند.
دراین میان بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که این طرح اصلاح طلبان تندور به سمت راه اندازی «فتنه اعتراض ظالمانه» در کف خیابانها پیش میرود.
به این طریق که آنها با ترویج فضای ناامیدی و یأس در کشور و تأکید تلویحی بر اینکه اوضاع کشور سامان نخواهد یافت، قصد دارند عامل تمام شکستهای دولت از جمله برجام و ناامیدی نسبت به آینده را همین «دولت موازی» یا دولت پنهان معرفی کرده و بعد از آن با تحریک افکار عمومی و نارضایی سازی گروههای از مردم، فتنه ای تازه را برای رسیدن به قدرت به راه بیاندازند.
طراحی این موضوع به گونه ای است که حتی به تازگی صحبتهایی از یک چهره اصلاحطلب درباره «حکومت بعد» نیز منتشر شده است.
هدف قراردادن سپاه و رهبری
در این میان اگرچه در این پروژه نامی از عوامل این به اصطلاح دولت پنهان و نقطه کانونی آن برده نمیشود اما بر همگان واضح و مبرهن است که تنها کسی که در ایران قدرتی بیش از رئیسجمهور دارد و میتواند ضمیر مرجع این دولت باشد، اصل نظام و جایگاه رهبری در ایران است. در حقیقت در طراحی این فتنه ، با سیاه نمایی و جریان سازی از یک سو علت اصلی مشکلات کشوراصل نظام اسلامی معرفی شد و از سوی دیگر قشر پایین و ضعیف را منتقد نظام معرفی و تاکید کنند که نظام باید به به مطالبات این قشر پاسخ دهد!
در اغتشاشات دی ماه ۹۶ نیز شاهد بودیم که موضوعاتی چون «اعتراض ظالمانه» و «انقلاب پابرهنگان و و کفشدارها» بودیم.
چنین رویکردی پیشتر نیز از سوی این گروه دنبال میشد. آنها بارها رهبری نظام و سپاه را مانع اقدامات دولت و مقصر در شکست برنامه های دولت معرفی کردند و حتی زمانی رهبری نظام را عامل اصلی ممانعت از انجام پروژهها و مذاکرات دولت خواندند.
روشنگری افکار عمومی
در این میان بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران سیاسی بر این باورند که لازم است تا پیش از اجرای فعال این پروژه افکار عمومی نسبت به اهداف این طرح مطلع شوند.
در این میان یادآوری فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد مذاکره با امریکا و امضای برجام و تدوین سند ۹ ماده ای در مورد برجام برای افکار عمومی ضروری است.
نباید فراموش کرد که رهبر انقلاب علیرغم حمایت های مدبرانه از تیم مذاکره کننده و تاکید بر وحدت ملی از همان روز اول نسبت به دستاوردهای احتمالی برجام ابراز تردید کردند و صراحتا اعلام داشتند که به مذاکرات بدبین هستند.
در عین حال ایشان با ضمن ارائه راهکار اقتصاد مقاومتی به دولت توصیه کردند که توجه خود را به جای خارج از مرزها به داخل کشور و ظرفیتهای ملی معطوف کند.