می خواستیم وسط فرمایشات برادر قالیباف "تک مضراب" بزنیم گفتند نمی شود. بعد آمدیم وسط صحبت های معاون رییس جمهور چند تا تکه بپرانیم باز هم تهدید کردند که چیزمان را – یعنی رشته ستون ننجون را – پاره می کنند. ناچار شدیم وسط حرفهای فائزه خانم بزنیم که بی خطر و بی ضررتر از سایر جاهاست.
خودتان بخوانید و قضاوت کنید.
فائزه هاشمی: خودشان خیانت می کنند بعد می گویند پرستو بود.
ننجون: البته بعضی ها می گویند پرستویی بود که با ارزن هم روپایی می زد.
فائزه هاشمی: من از زیر چادر شلوار جین یا كتانی سفید میپوشیدم كه برخی ایراد میگرفتند.
ننجون: به شما ایراد می گرفتند اما الباقی را ارشاد می کردند.
فائزه هاشمی: رئیس دانشگاه می گفت شما که اینطور لباس میپوشید دیگران هم میخواهند همین كار را بكنند.
ننجون: می خواستید بگویید شما غلط کردید دلتان بخواهد من دختر بابام.
فائزه هاشمی: فقط زمان اسبسواری مقنعه سر میكنم كه راحتتر است.
ننجون: یعنی موقع شترسواری چون دولا دولا نمی شود همان را هم سرتان نمیکنید؟
فائزه هاشمی: گاهی به جای تاکسی سوار خودرویی میشوید، ممکن است اتفاقات دیگری بیفتد.
یعنی فرق تاکسی و وسایل نقلیه دیگر را ندانیم و اشتباهی سوار بشویم؟ منظورتان این که نیست خدای ناکرده؟
فائزه هاشمی: اول این رابطه است و بعد این خانمها تبدیل به پرستو میشوند.
ننجون: ما در این قبیل امور اجازه نداریم حرفی بزنیم شما بگو ما لذتش را ببریم.
فائزه هاشمی: از این مجلس چیز درستی برای احیای حقوق زنان درنمیآید.
ننجون: عرض نکردم؟