معاون پژوهشگاه زلزله در پي انتشار خبر پيش بيني زلزله در جنوب ايران توسط مجله نيوساينتيست با بيان اينكه پيش بيني زلزله بر اساس ابرها مورد استناد جوامع علمي نيست، گفت: در جنوب ايران هر ساله شاهد چندين زلزله در حد متوسط هستيم و اين امري طبيعي است. دكتر مهدي زارع با بيان اينكه اين پيش بيني با استفاده از وضعيت ابرها ارائه شده است، گفت: پيش بينيهايي كه بر اين اساس ارائه مي شود مورد توجه جوامع علمي زلزله شناسي دنيا نيست و به عنوان پيش نشانگرهاي علمي و استاندارد از آن ياد نمي شود. وي با تاكيد بر اينكه پيش نشانگرهاي آبهاي زير زميني و گاز "رادون" مي تواند گواهي بر وقوع زلزله باشد، افزود: اين دو پيش نشانگر مورد تاييد جوامع علمي دنيا هستند همان طور كه زلزله 17 فروردين ايتاليا در پي تغييرات گاز رادون در مركز ايتاليا به وقوع پيوست ولي پيش بيني زلزله بر اساس ابرها مورد تاييد نيست. زارع با تاكيد بر اينكه در جنوب ايران در منطقه زاگرس هر ساله شاهد چندين زلزله در حد متوسط هستيم، اظهار داشت: پيش بيني زلزله در حد متوسط در اين منطقه اهميتي ندارد چرا كه هميشه احتمال وقوع زلزله در اين منطقه وجود دارد. وي با اشاره به خبر منتشر شده از سوي مجله نيوساينتيست و انتشار اين خبر در سايتهاي خبري كشور گفت: با توجه به ويژگيهاي زمين شناسي اين منطقه همواره احتمال وقوع زلزله در اين منطقه مي رود در نتيجه تاييد و يا تكذيب اين پيش بيني كار مهمي تلقي نمي شود. پيش از اين مجله نيوساينتيست به نقل از يك پژوهشگر چيني اعلام كرد كه به تازگي ابرهاي غيرعادي در بالاي ايران ديده شده است. وي با توجه به اين ابرها پيش بيني كرده كه زلزله اي 5 تا 6 ريشتر در اواسط ماه ارديبهشت در جنوب ايران اتفاق مي افتد. طبق گفتههاي اين محقق محل و شدت زلزله مشخص شده ولي تشخيص زمان وقوع آن بسيار سخت است.اين زلزله شناس 64 ساله چيني كه نامش ژونگهائو شو است،در حال حاضر در كاليفرنياي آمريكا زندگي ميكند. وي همچنين اعتراف ميكند كه گاهي دچار خطا در پيش بيني شده است و آنرا ناشي از كامل و دقيق نبودن پايگاه دادههاي ماهواره اي و هواشناسي مي داند “ او در اين رابطه و براي رفع نگراني از احتمال بروز خطا در پيش بينيهاي آتي به متخصصين علوم فضايي و ماهواره اي و هواشناسان متوسل شده است. آقاي شو كه بخشي از هزينههاي تحقيقاتي خود را از كمكهاي مالي دخترش كه دانشجوي بورسيه دكتراي انستيتو تكنولوژي كاليفرنيا( كالتك ) ميباشد “ تامين ميكند “ در وب سايتش از علاقمندان درخواست كمك مالي كرده است. او كه زلزله شناس تجربي است اعتقاد دارد كه بر اساس تئوري دهيدراتاسيون و در اثر نيروي مقاومت اصطكاك سنگهاي ناحيه گسليده “ گرماي زيادي توليد ميشود كه باعث تبخير آبهاي بين منفذي سنگها و آب زيرزميني سفرههاي مجاور مي گردد. بخار آب حاصله در آسمان بالاي خط گسل ابري را تشكيل ميدهد كه بنام ابر زلزله ناميده ميشود و ميتوان از اين ابر بعنوان پيش قراول زلزله احتمالي ناشي از حركت گسل مورد بحث نام برده و زلزله را پيشگويي نمود. تئوري شكل گيري ابرهاي مذكوراز اين قرار است كه وقتي يك صخره عظيم، تحت اثر نيروهاي خارجي قرار گيرد، قطعات ضعيف آن شكسته شده و قطعات قوي آن ترك ميخورند لذا منجر به ايجاد علائمي ميگردد كه به پيش بيني زلزله كمك ميكند. همچنين افزايش فشار آب حفرهاي، باعث بالا آمدن سطح آب ميگردد و آب به تركها وارد ميشود. فشار و دماي بالا، به تبخير آب و نهايتا نشت آن با فشار از ميان شكاف گسلها منجر شده و برخورد بخار به هواي سرد به تشكيل ابر ميانجامد. طبق اطلاعات ثبت شده نخستين نمونه روش پيش بيني زلزله با ابرهابه 381 سال قبل در منطقه چرونيد واقع در يكي از استانهاي چين باز ميگردد: "هوا گرم و آفتابي بود... آسمان آبي و شفاف بود... ناگهان لكههاي سياه ابر كه همانند مار بسيار بلند بود تمام عرض آسمان را گرفت و زلزلهاي به بزرگي 7 ريشتر، در 25 اكتبر 1622 درمنطقه به وقوع پيوست." روش مورد بحث، چندي پيش در ژاپن و چين مورد استفاده قرار گرفت... بدين ترتيب در صبح 6 مارس1987، زلزلهاي پيش بيني گرديد كه فرداي آن روز به مورخ 7 مارس 1978 به قدرت 8.7 ريشتر به وقوع پيوست. پس از اين مورد، پيش بيني زلزله به وسيله اين ابرها، مدتي مورد استفاده قرار گرفت، اما از سال 1985 استفاده از آن منسوخ گرديد.اما در عصر حاضر اين شوبود كه حدود 16 سال از زندگي خود رادر جهت مطالعه برروي ابرهاي زلزله صرف نمود. شو ادعا ميكند كه نظريهاش تا 300 سال ديگر به اثبات خواهد رسيد و انسان به پيش بيني قاطع و كامل زلزله قادر خواهد گرديد. در روش پيش بيني او 5 مشخصه درمورد ابرهاي زلزله بيان شده است: 1- شكل گيري ابرهاي زلزله معمولابه طور بسيار ناگهاني حتي گاهي اوقات درچند ثانيه صورت ميپذيرد در حالي كه ابرهاي طبيعي كه درچارچوب هواشناسي ميگنجند اين گونه نيستند. 2- ابرهاي زلزله كار، بدليل فشار زيادي كه درحين خروج از زمين دارند، داراي يك شكل خاص ميباشند. مثلا بعضابه فرم چند خط موازي در يك امتداد بروز ميكنند.درصورتي كه ابرهاي طبيعي، داراي شكل و فرم تودهاي و حجيم هستند. 3- گاهي اوقات اين ابرها برخلاف جهت باد حركت ميكنند. مثلا در جولاي 1999يك رشته ابر به طول 800 كيلومتر برفراز هند و سريلانكا ديده ميشود كه نشان دهنده زلزلهاي به قدرت بيش از 7 ريشتر بود. شو پيش بيني كرد كه مركز زلزله بين ايران تا ايتاليا ميباشد چون شرايط جوي نامناسب از پيش بيني مركز دقيق زلزله جلوگيري ميكند. بالاخره در 17 آگوست 1999 زلزلهاي به قدرت 7.8 ريشتر در تركيه به وقوع ميپيوندد. 4- اگر هواي اطراف مركز زلزله سرد باشد اكثرا ابرها به صورت چند رشته موازي بوجود ميآيند. چون به محض خروج از زمين با هواي سرد برخورد ميكنند و ابر تشكيل ميدهند. اين ابرها توسط ماهواره ايندوكس در تاريخ 20 دسامبر 2003 از ايران گرفته شده است و زلزله ي بم در 25 دسامبر به وقوع ميپيوندد. 5- اگر يك توده ابر طبيعي در بالاي مركز زلزله قرار داشته باشد در ابتدا بخارهاي آب به علت گرمايي كه دارند باعث بوجود آمدن يك حفره بزرگ در داخل ابر طبيعي ميشوند. مثلا عكس زير از زلزله 1/6ريشتر ي افغانستان گرفته شده است. در اين موارد، علوم آب و هوايي نميتوانند علت بوجود آمدن اين تغييرات را توضيح دهند و اين نشان دهنده ي غيرطبيعي بودن ابرها ميباشد. به اعتقاد كارشناسان با وجود دلايل علمي و ادعاهاي آقاي شو،هيچ تضميني وجود ندارد كه پيش بيني هاي وي نزديك به واقعيت باشد. در بهترين حالت مي توان آن را يك نظريه و روش در حال تجربه تلقي كرد كه ارزش خبري آن در حد يك طرح آزمايشگاهي است، حتي اگر چه در برخي موارد پيش بيني هاي وي رنگ تحقق يافته است،اما اين بيشتر به بخت و تصادف شباهت دارد تا يك روش قابل اتكاي علمي. گروه اجتماعي