راپورت نمره يک ـ عدليه طهران از بلاد خبر ميرسد که مريضخانههاي ممالک محروسه، طغيان کردهاند و رعاياي مسکين را به شديدترين وجه ممکن تاديب نموده و اسباب دلخوري خلايق را فراهم ميآورند. بنا بر راپورت رسيده اخيرا دو فقره رعيت در معيت چند کيسه زباله بيمارستاني (گمان ميرود صورت صحيح آن زباله مريضخانهاي باشد) در مزرعهاي رها شدهاند که البته پيش از سرکشيدن ريق رحمت توسط دهقانزادهاي نجات يافتهاند. فلذا اکيدا به تمامي اجزاي مريضخانههاي کل ممالک محروسه تذکر شديد داده ميشود که در صورت تکرار چنين واقعهاي، رعاياي بيپول را در حياط مريضخانه به حال خود رها کرده تا جان به جانآفرين تسليم کنند و اسباب آبروريزي مملکت را فراهم نسازند. همچنين ماموران خفيه در حوالي پيکرهاي نيمهجان اين رعايا چند شيلنگ و ابزار و آلات با «بلواي نرم» (احتمالا معادل فارسي کودتاي مخملي است ـ ديلماج ) يافتهاند که يحتمل متعلق به پيرزن براندازي موسوم به «ننجون» است که در بنگاه خبرپراکني مطبوعه سياست روز به امورات مبتذل اشتغال دارد و عندالزوم به شکل تحتالحفظ تحويل نظميه و عدليه خواهد گرديد. راپورت نمره دو ـ وزارت اشتغال و امور فعلهگري ميرزا عبدالرضا شيخالاسلامي (حفظهالله) ـ وزير اشتغال و امور فعلهگري ـ بلاد کفر موسوم به مملکت «سوئيس» را به عينه مشاهده نموده و مدعي شدهاند در سرتاسر آن بلاد کارخانه ساعتسازي يافت نميشود. فلذا قرار بر اين شده تا ايشان شخصا وارد ميدان شده و با اعطاي وجه دستي و وام خوداشتغالي (کذا در متن) جماعت بيکار را به توليد ساعتهاي دستساز و خانگي ترغيب نمايد. گويا رعاياي سوئيسي چندان به اهميت «وقت» آگاه نبوده و گمان ميرود طرح صادرات ساعتهاي ايراني به آن بلاد با شکست مواجه گردد. فلذا از حکومت مرکزي استدعا دارد ميرزا عبدالرضا خان را از اين تصميم منصرف نموده و در ازاي آن عملهجات سوئيسي را در مراکز موسوم به فني و حرفهاي تعليمات داده تا صنعت ساعتسازي در آن بلاد نيز همچون مملکت ما رونق يابد.