ابراهیم حاتمیکیا در مراسم بزرگداشت خود گفت: حاج قاسم محبت دارد که مرا میبیند من خاک پای او هستم واقعاً دلم میخواست که این جسارت را داشتم که میان این بچهها و رزمندهها باشم.
به گزارش فارس، ابراهیم حاتمیکیا در مراسم بزرگداشت خود اظهار داشت: تصور و پیشبینی نمیکردم مجلس اینگونه با وسعت باشد، فکر میکردم مجلس محدودی باشد اما خوب شد که از قبل نمیدانستم چرا که خوف مرا برمیداشت؛ الحمدلله، ممنونم از همه شما که وقت گذاشتهاید ما هم قدردان شماییم.
حاتمیکیا تصریح کرد: واقعیت این است که نمیتوانم بگویم؛ نباید چنین مراسمی برگزار شود چون من نفر اول و آخر برگزاری این نوع مراسم نخواهم بود ولی دیگرانی هم هستند که باید دیده شوند.
این کارگردان سینما ضمن بیان اینکه صبح امروز (ديروز) برای تحقیق جایی به سر میبرد و نیاز داشتم برای فیلم مستندم از هواپیمایی استفاده کنم توضیح داد: صبح امروز برای کاری به جایی رفته بودم نیاز داشتم صحنههایی را برای کار مستند از هواپیما ضبط کنم به مسئول آنجا گفتم برای این کار بودجه ندارم ولی آنقدر ارتباط دارم که اگر لازم باشد نامه بیاورم، حتی اسم آقای روحانی را هم گفتم و عرض کردم که اعتبار دارم و میتوانم از ایشان نامه بیاورم که هواپیما را در اختیارم قرار دهید. ایشان گفت هیچ نامهای نمیخواهیم همین که خودتان آمدید اعتبار محسوب میشود، این هواپیما در اختیار شما...
«دیدهبان هنر انقلاب» با بغض سخنانش را ادامه داد و گفت: نمیدانم چرا چند وقت است تصویر بچه افغانی که در سوریه میجنگد و داعش سرش را بریده از جلوی چشمم مدام عبور میکند، هر بار میآیم (بغض) ... خجالت میکشم (بغض)... که در سوریه نبودم و این نوجوان ... احساس میکنم عقب افتادهام زیرا در زمانی خود را پیشرو میدانستم وقتی جبهه آنقدر وسعت گرفت، میبینیم که خیلی عقب هستیم (بغض)... نه من کار زیادی نکردم.
این هنرمند انقلابی ضمن تقدیر از محبت سردار قاسم سلیمانی در نامهای که بعد از دیدن فیلم سینمایی «چ» منتشر شد، ابراز داشت: حاج قاسم محبت دارد که مرا میبیند من خاک پای او هستم واقعاً دلم میخواست که این جسارت را داشتم که میان این بچهها و رزمندهها باشم. وی افزود: یک وقتی میگفتم بچههای نیروی قدس چکار میکنند؟ آن روزگار تمام شده حالا ما سرداریم... حالا ما هستیم؛ بعد از جریان بوسنی این احساس را داشتم. وقتی داعشیها به میان آمدند موضوع خاورمیانه مطرح شد، آن روز دیدم که چقدر عقبیم و حرفهایی برای گفتن داریم و عالم سینمای ما با این حرفها غریب است.
کارگردان فیلم «چ» گفت: این موضوعاتی که گفتم مساله عالم سینمای ما نیست حتی مساله مسئول ما هم نیست که وارد این حوزه شود، ما همچنان گیر کوچهپسکوچههای تنگ هستیم که به این مساله میپردازیم ولی شرمم میآید از جشنواره فیلم فجر زیرا جای افتخار برای جمهوری اسلامی ایران ندارد که جشنوارهاش اینگونه باشد این موضوع سر را زیر برف کردن است.
حاتمیکیا با بیان اینکه مخاطب سخنانم آقای ایوبی نیست گفت: معتقدم مدیران از جمله آقای ایوبی مهمانند صحبت من با مسئولین اصلی این حوزه است. جمهوری اسلامی کجا و از این ارزشها و حرفها کجا؟ آن پاسدارانی که در سوریه شهید میشوند کجاست؟این حرفها کجاست؟ کجای منظومه هنر ایران این افراد جای می گیرند تا بتوانیم از آنها صحبت کنیم؟ شاید بچههای مستند بتوانند بخشی از حرفها را بزنند. این موضوعات مهم کجا جای می گیرد که باید درباره آن حرف بزنیم؟
حاتمیکیا به خاطرهای اشاره کرد و گفت: روزی یکی از بچهها دستش سرصحنه آسیب دید و فریاد زد من برای سینمایی دستم را از دست میدهم که ارزش ندارد . ایشان را به بیمارستان رسانیدیم خوشبختانه مشکلی نبود و آسیب جدی نبود بعد که وضعیت ایشان بهتر شد گفتم عزیزم اگر برای سینما آمدی و دستت آسیب دیده باختی! اگر برای ارزشی بزرگتر آمدی اگر جانت را هم بدهی اشکالی ندارد. من هم دلم می خواهد اگر سرصحنه بمیرم با این ارزش بمیرم نه صرفاً برای هنر سینما باشد.
وی در پایان گفت: خدا عاقبتمان را به خیر کند آقای شرفالدین دعا کنید در بستر نمیرم، دعا کنید عاقبت به خیر شویم.