در مرحله اول انتخابات اصولگرایان در ۷۱ حوزه موفق به پیروزی در رقابت انتخاباتی شده و به مجلس راه یافتند اما در مقابل اصلاحطلبان تنها از ۳۷ حوزه انتخابیه در گام نخست به مجلس آینده رفتند.
با نزدیک شدن به زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تب و تاب تبلیغات در استانهایی که تکلیف کرسی نمایندگی آنها در مجلس هنوز روشن نشده داغتر شده است.
انتخاباتی که سرانجام ترکیب نهایی مجلس دهم را تعیین کرده و سکان قوه قانونگذاری کشور را به دست ۲۹۰ وکیل منتخب ملت خواهد داد تا برای چهار سال آینده مسئولیت قانونگذاری و نظارت را به عهده داشته باشند.
اگرچه این مرحله از انتخابات برای جریانات و گروههای سیاسی از حساسیت بالایی برخوردار است اما بدون شک مشقت رقابت و دلنگرانی از نتیجه آن بیش از همه برای جناحی خواهد بود که در مرحله اول موفق به پیروزی ولو نسبی نشده و نتوانسته است که حداکثر کرسیهای مجلس را از آن خود کند.
از فردای اعلام نتایج مرحله اول انتخابات در فضای سیاسی شاهد اعلام موضع جریانات حاضر در انتخابات بودیم که هریک خود را پیروز بلامنازع مرحله اول میدانست. این فضاسازیهای رسانهای تا جایی ادامه یافت که برخی فعالان سیاسی نه تنها از پیروزی قاطع خود سخن گفتند بلکه توفیق رقیب را هم بسیار حداقلی دانستند. اما تحلیل واقعیت نتایج انتخابات و برگزیدگان ملت کار دشواری نبوده و نیست، چراکه هریک از جریانات شناسنامه دار، لیست خود برای سراسر کشور را علنا اعلام کرده و تنها کافی است نتیجه هر حوزه را با فهرستهای موجود مقایسه کرد تا سهم هرکدام از رای مردم عیان شود.
براساس آنچه به عنوان نتیجه برگزاری انتخابات در مرحله اول از سوی وزارت کشور اعلام شده و مطابقت با فهرستهای انتخاباتی، ۹۱ اصلاحطلب توانستند وارد مجلس شوند این در حالی است که اصولگرایان ۹۶ کرسی مجلس را از آن خود کردند و ۳۴ صندلی هم به مستقلین رسید.
از سوی دیگر مستندات موجود حاکی از آن است که در مرحله دوم دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ۵۳ اصولگرا، ۳۸ اصلاحطلب و ۴۵ مستقل وارد عرصه رقابت خواهند شد. براین اساس در ۱۵ حوزه انتخاباتی در سراسر کشور رقابت بین جریان اصولگرا و اصلاحطلب، در ۱۳ حوزه انتخاباتی اصولگراها با مستقلین و در ۹ حوزه انتخاباتی نیز اصلاحطلبان با مستقلین رقابت خواهند کرد.
اصولگرایان در ۴ حوزه انتخاباتی بدون رقیب از جناح اصلاحطلب و یا مستقلین وارد مرحله دوم انتخابات شده و مستقلین هم در ۷ حوزه انتخاباتی در سراسر کشور به تنهایی بدون حضور اصولگرایان و اصلاحطلبان رقابت میکنند. این در حالی است که اصلاحطلبان در هیچ حوزه انتخاباتی به تنهایی پیشتاز نبوده و چارهای جز رقابت با اصولگرایان یا مستقلین ندارد.
با مروری اجمالی بر اعداد و ارقامی که در بالا ذکر شد، به سادگی میتوان به این مسئله پی برد که اگرچه تا اینجا هیچیک از جریانات سیاسی اکثریت مطلق را در اختیار ندارند اما کفه ترازو به نفع اصولگرایان سنگینی میکند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان و رسانههای پرشمار آنها تلاش میکنند با بزرگنمایی رای لیستی مردم تهران و انتخاب تمامی نامزدهای فهرست امید در این حوزه انتخابیه، آن را به سراسر کشور تعمیم داده و توفیق اصلاحات را کشوری جلوه دهند. یا به بیان دیگر اهمیت این یک حوزه انتخابیه را مساوی با تمامی حوزههای دیگر ایران اسلامی معرفی میکنند. اگرچه تردیدی در اهمیت حوزه انتخابیه پایتخت و جایگاه منتخبین آن در خانه ملت وجود ندارد، اما بدیهی است که تهران تمام ایران را شامل نمیشود درحالی که به نظر میرسد بزرگان اصلاحات و مشاوران رسانهای آنها یا تهران را تمام ایران تصور کردند و یا ارزش هر تک رای شهروند تهرانی را برابر با رای تمام جمعیت یک روستا یا شهرستان میدانند، این همان دلنگرانی سابقهدار از دسته بندی کردن شهروندان به درجه یک و درجه دو است.
اما باید بدون درنظر گرفتن مردم تهران به عنوان شهروند درجه یک در مقابل هموطنان ایرانی سایر استانها با عنوان شهروند درجه دو، بر تارک زمان هک کرد که تمام ملت ایران یک رنگ و یک دست بدون اینکه قوم یا گروهی خود را بر قومی دیگر برتر دانسته همواره پشتوانه عظیم نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه بوده و در مواقع حساس و تعیینکننده تصمیم قاطع و اثربخش خود را بدون واهمه از جریانات معاند داخلی و خارجی اتخاذ کرده است.
در همین زمینه این نکته قابل اشاره و تاکید است که براساس قانون اساسی نمایندگان مجلس جملگی با هم برابر بوده و هر یک تنها یک حق رای دارند بویژه که پس از تصویب اعتبارنامهشان در مجلس، بعنوان نماینده تمام ملت ایران تلقی شده و در همه مسائل ملی و منطقهای صلاحیت ورود و پیگیری را دارند.
همچنین لازم است که نگاهی آماری هم به حوزههای انتخابیه سراسر کشور داشته باشیم تا ببینیم هر یک از جریانات سیاسی براساس تقسیمبندی حوزههای انتخابیه چه توفیقی کسبب کردهاند. بر این اساس از بین ۲۰۱ حوزه انتخابیه در سراسر کشور، تکلیف ۱۴۶ حوزه در مرحله اول کاملا مشخص شده است که در برخی از آنها ترکیبی از اصلاحطلبان و اصولگرایان رای آورده اند اما در ۷۱ حوزه انتخابیه تنها اصولگرایان موفق به پیروزی در رقابت انتخاباتی در مرحله نخست شده و به مجلس راه یافتند و در مقابل اصلاحطلبان تنها از ۳۷ حوزه انتخابیه توانستند به مجلس آینده راه یابند.
اگرچه این ارقام شاید از نظر فعالان رسانهای اصلاحطلب دور مانده چراکه ترجیح این جریان تاکید بر رای آوری بین تهرانیها باشد اما این آمار نشان دهنده فراگیری اقبال به اصولگرایان در سراسر کشور است. امری که میتواند در مرحله دوم انتخابات نیز برای این جریان قابل اتکا بوده و از سوی دیگر دلنگرانی اصلاحطلبان را تشدید کند.
برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است چراکه تعیین کننده نهایی ترکیب مجلس قانون گذار برای چهار سال آینده، شهرها و روستاهایی هستند که هنوز منتخب خود را راهی مجلس نکرده اند.
براساس آمار منتشر شده از سوی وزارت کشور در این مرحله ۱۳۶ نفر کاندیدا برای تکیه بر ۶۸ کرسی مجلس در ۵۵ حوزه انتخابیه سراسر کشور با هم رقابت خواهند کرد.
این ارقام گویای آن است که موفقیت و پیروزی که بزرگان اصلاحات از آن سخن میگویند و بر لزوم تکرارش در مرحله دوم انتخابات تاکید و اصرار میکنند، بهرهای از واقعیت ندارد و تنها برای روحیه بخشی به اردوگاه اصلاحات است تا سرپوشی بر اختلافاتی باشد که هنوز مجلس دهم کار خود را آغاز نکرده، در میان آنها سر باز کرده است، اختلافاتی از جنس انتخاب رئیس مجلس، هیئت رئیسه و اعضا کمیسیونها. (مهر)