«دیوید ک.برلو» نویسنده، محقق و از نخستین کسانی که در ارتباطات مدرک دکتری گرفته است میگوید: «ارتباط برقرار کردن،یعنی جستوجوی یک پاسخ از سوی گیرنده، همگی منابع ارتباطی به این دلیل ارتباط برقرار میکنند که گیرندگان پیام آنها کاری یا چیزی را انجام دهند، چیزی را رد کنند یا چیزی را بپذیرند.»
تلویزیون بدون شک یکی از مهمترین ابزارهای انتقال پیام در عصر حاضر است که بزرگترین هدفش همان گرفتن پاسخ از بینندگانش است. از برنامههایی تلویزیون که در آن انتقال پیام پررنگ و صریح انتقال داده میشود برنامههای گفتوگومحور است. شاید مهمترین برنامه گفتوگومحور را بتوان گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور یا نخستوزیر کشورهای مختلف با خبرنگاران دانست. مصاحبهای که هر چقدر خبرنگار در آن آزادی عمل بیشتری برای ورود به مسائل چالشی داشته باشد به غیر از افزایش جذابیت آن برنامه، نشانه انتقادپذیری و سعهصدر بالای مصاحبه شوندگان است. در این میان جدای از محتوای شنیداری که در این نوع برنامهها تولید میشود، تصویر ارائه شده از شخصیت مصاحبهشونده در انتقال پیام بسیار موثر است. آنچنان که اگر به آن دقت نشود بیننده ممکن است ناخود آگاه برداشتی معکوس از گفتوگو داشته باشد.
در یک برنامه گفتوگومحور آن هم با شخصیتی برجسته که به صورت زنده پخش میشود نمیتوان برای انتقال پیام از حرکت دوربین و یا تغییر نورپردازی استفاده کرد. برای همین همه عناصری که در موقعیت مصاحبه وجود دارند و در قاب دوربین قرار گرفتهاند به کدهایی تبدیل میشوند که بر خوانش مخاطب اثر مستقیم دارند. غالب مصاحبههای صداوسیما از رئیسجمهور در محل نهاد ریاست جمهوری برگزار میشود برای همین دست مصاحبهشونده در چیدمان عناصری که قرار است مفهومی را برساند بازتر از مصاحبهکننده است و همین مسئله میتواند کفه ترازو را برای تیمی که قرار است پاسخگو باشد سنگینتر کند. با این حال مصاحبهکنندگان با اینکه شاید نتوانند چیدمان مورد نظرشان را پیاده کنند، ولی فرض بر این است که عنصر مهمی به نام نور و زاویه دوربین در اختیارشان قرار دارد.
نورپردازی یکسان و پرنور چه دلیلی داشت؟
آخرین مصاحبه تلویزیونی رئیسجمهور در فضایی پرنور برگزار شد. این نوع نورپردازی در حالی به اجرا درآمده بود که به غیر از پرچم کشورمان در عمق تصویر رئیسجمهور، عنصر غیرانسانی مهم دیگری که به نورپردازی برای دیده شدن احتیاج داشته باشد وجود نداشت. نور آنقدر یکسان و کنترل نشده بود که حتی گچبری اتاق را در پشت سر رئیسجمهور به یک عنصر برای دیده شدن تبدیل کرده بود!
ولی این نوع نورپردازی بر چه اساس و منطقی به اجرا درآمده بود؟ شاید بتوان ردپای تیم مصاحبهشونده را در این موضوع مشاهده کرد. نور یکی از نمادهای امید است و اینگونه نورپردازی وقتی در آستانه انتخابات هستیم میتواند معنای خاصی داشته باشد. همچنین نور یکسان احساسی از ثبات را به بیننده منتقل میکند. از طرف دیگر نورپردازی در اینگونه مصاحبهها میزان چالشی بودن گفتوگو را نشان دهد. وقتی نورپردازی به صورت موضعی اجرا گردد (مثلاً فقط بر روی سوژه متمرکز باشد)، توجه مخاطب بر روی مسائل مطرح شده بیشتر میشود. همچنین ممکن است به خاطر ایجاد فضایی نسبتاً رازگونه، مخاطب را در نوعی از تعلیق برای چالشی بزرگ که قرار است با مصاحبهشونده ایجاد شود نگه دارد. این موضوع سبب خواهد شد برای بیننده، شائبه بیرمق بودن مصاحبه و شنیدن حرفهای تکراری کمتر ایجاد شود. ژ
چرا صندلیهای رئیسجمهور با مصاحبهکنندگان یکسان نبود؟
موضوع دیگر در مصاحبه اخیر تفاوت صندلیهای سوالشونده با سوالکنندگان بود که قبلاً نیز اتفاق افتاده بود. چیزی که کمتر در گفتوگوهایی در این سطح دیده میشود. این تفاوت باعث میشود بیننده این ذهنیت را پیدا کند که مصاحبهشونده خود را در جایگاه بالاتری نسبت به مصاحبهکنندگان میبیند و تراز مصاحبهشونده با مصاحبهکننده در جایگاه برابری قرار ندارد. این تفکر شاید حتی در مصاحبهکننده هم این احساس را به وجود آورد با کسی به گفتوگو نشسته که هم ارز نیست و شاید باعث اضطرابش شود.
البته ممکن است برای این موضوع توجیهی مبنی بر نام صندلیها مطرح شود! صندلی رئیسجمهور در زبان عام به میهمان و صندلی مصاحبهشوندگان به میزبان معروف است. از این نظر شاید بتوان اینطور نتیجه گرفت که رئیسجمهور میخواهد این احساس در مخاطبان بوجود آید که او علاقهای به نگه داشتن این پست ندارد و در پاستور فقط یک میهمان است. با این حال این توجیه به خاطر عدم یکسان بودن نوع صندلیها نمیتواند درست باشد و ظاهر مکعب مانند صندلی رئیسجمهور باز هم احساس ثبات را القا میکند.
چرا مصاحبه کنندگان از زبان بدن بهره نبردند؟
موضوع دیگری که شاید اهمیت زیادی داشته باشد استفاده بسیار اندک از زبان بدن در مصاحبهشونده و مصاحبهکننده در مصاحبه بود به صورتی که در آن کمترین میزان حرکات دست وجود داشت. خبرنگاران هرگز سعی نکردند از زبان بدن برای بیان منظور خود استفاده کنند. استفاده از ابزار بدن برای بیان یک پیام، میتواند مخاطب را در مصاحبه در موضعی تدافعی قرار دهد و در قاب تلویزیون نیز تصویری از یک چالش را نمایش دهد. استفاده از زبان بدن همچنین میتواند باعث شود مخاطب خونسردی خود را از دست بدهد و در یک فضای واقعی سعهصدرش مورد امتحان قرار بگیرد.
چرا از بیش از یک خبرنگار برای مصاحبه استفاده شد؟
شاید سوالی که در مصاحبههای رئیسجمهور فعلی در تلویزیون پیش بیاید این است که چرا همواره بیشتر از یک خبرنگار برای مصاحبه به پاستور میروند؟
این موضوع میتواند دلایل زیادی داشته باشد، ولی پررنگتر از همه بازهم دور شدن از فضای چالشی است. خبرنگار بسیاری از سوالات خود را از دل جواب مصاحبهشونده بیرون میکشد ولی وقتی تعداد مصاحبه کنندگان زیاد میشود خبرنگار قدرت این کار را تا حدودی از دست میدهد. چراکه سوالات و دغدغههای مصاحبه کنندگان غالباً متفاوت است و فرصتی برای عمیق شدن در سوالات به وجود نمیآید. همچنین اینطور به نظر میرسد که تیم مصاحبهشونده علاقه دارند همواره یک خانوم در بین مصاحبهکنندگان وجود داشته باشد تا اهمیت فعالیت جامعه زنان را در دولت متبوعشان نشان دهند.
کافی است نگاهی به تصاویر مصاحبه روسای جمهور کشورهای مختلف نظیر امریکا یا روسیه بیندازیم. آن وقت بهتر متوجه میشویم که آنچه در مصاحبه اخیر رئیسجمهور اتفاق افتاد چه معنا و مفهومی داشت.
در نمونههای خارجی این گفتوگوها فاصله نزدیک بین مصاحبهشونده و مصاحبهکننده باعث میشود آنها تمرکز بیشتری روی هم داشته باشند.
نوع نورپردازی کلی یا موضعی مشخص میکند که آیا قرار است یک مصاحبه چالشی رخ بدهد یا خیر و طبیعتا به کمک نور این احساس به مخاطب القا میشود.
حتی در این مصاحبهها صندلیها یکسان است و مصاحبهکننده و مصاحبهشونده از حرکات بدن استفاده میکنند که برای بیننده احساسی از غیرتصنعی بودن رفتار طرفین ایجاد میشود.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که مصاحبه تلویزیونی رئیسجمهور یک مصاحبه کاملاً کنترل شده با کمترین میزان چالش بود و تیم مصاحبهشونده رضایت به هیچگونه ریسکی برای اتفاقات پیشبینی نشده نداده بود.(پویا)