منتقد و مدرس سینما همزمان با خاتمه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر گفت: آنچه که امسال به عنوان ویترین سینمای کشور در معرض نگاه و قضاوت سینماگران، منتقدان، رسانهها و مخاطبان قرار گرفت یک فاجعه ملی در قالب جشنپاره فیلم فجر بود؛ بخش اعظم مسائل و مشکلاتی که سببساز بروز این فاجعه سینمایی، فرهنگی و ملی شد به دلیل ناکارآمدی و نگاه غلط و دیکتههای تحمیلی سیاسی و جناحی متولیان اشتباهی سینمای کشور و برگزارکنندگان این رویداد بود.
جبار آذین در گفتوگو با سینماپرس افزود: به علت تداوم اشتباهها و خطاها در گزینش رفاقتی مدیر سینمای کشور و دبیر جشنپاره فیلم فجر و گلچین شدن عواملی از بیرون و درون سینما و حوزههای سیاسی به عنوان هیأتهای انتخاب (انتصاب) و داوری (ناداوری) جشنپارهای شکل گرفت که از منظر ساختار هنری و سینمایی و فرهنگی و استانداردهای برگزاری جشنواره سینمایی دور بوده و تنها در جهت پز و سوءاستفاده سیاسی قرار گرفت.
وی ادامه داد: آنچه در قالب ساختار و محتوا در برگزاری این رویداد که به دلیل دوری از ارزشها و آرمانها و اهداف فرهنگی و اجتماعی از میثاقهای خود با مردم فاصله گرفته با هیچ معیار سینمایی، هنری و فرهنگی قابل تحلیل و بیان نیست چراکه آشفتگیها و سفارشها در معرفی فیلمها سیاسی بود نه فرهنگی و لذا برگزاری آن بر مبنای هیچ کدام از اصول سینمایی استوار نبود و روندی رو به فرسایش داشت.
این منتقد سینما سپس با بیان اینکه همین رویه در گزینش فیلمها و محتوا و مضامین آنها قابل اشاره است اظهار داشت: به دلیل غیرسینمایی بودن مسئولان سینما و نگاه صرفاً سیاسی و جناحی به این ابزار تجاری و فرهنگی در سالهای اخیر و به ویژه سالجاری تولید فیلم هایی باب شد که از فرهنگ جامعه فاصله داشته و اهدافی غیرمردمی و غیرفرهنگی را دنبال میکردند از همین زاویه تعداد کثیری از فیلمهای جشنپاره ۳۵ با آنکه عنوان اجتماعی را با خود یدک میکشیدند ولی عموماً آثاری تلخ، تباه و آیینهای از مناسبات نامناسب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به روایت کارگردانانهای آنها بودند.
وی تأکید کرد با آنکه در میان فیلمهای این دوره چند فیلم ارزشمند محتوایی، اجتماعی و دفاعمقدسی هم ارائه شده بود که بعضاً مورد تحسین و توجه قرار گرفتند ولی تعدادی از این آثار هم روایت شخصی فیلمسازان از برخی سوژههای تاریخی و اجتماعی بود که اگر حمایت ارگانی پشت آنها وجود نداشت نمیتوانستند ساخته شوند. یکی از ویژگیهای این دوره جشنواره گسترده بودن انتقادها و اعتراضها به غلطهای فراوان جشنپاره و انتخابهای سفارشی و فرمایشی آن بود به گونهای که انصراف بسیاری از سینماگران را از شرکت در آن و حتی حضور در بین نامزدها درپی داشت.
آذین خاطرنشان کرد: این وقایع نمایشگر رو به ویرانی رفتن ساختار و اهداف مدیریتی و اجرایی در تشکیلات سازمان سینمایی و اداره سینما و همچنین راهبری غلط آن و سپری شدن تاریخ مصرف جشنواره سابق فیلم فجر است که این همه گویای نیاز جامعه برای داشتن سینمای متعهد و جشنوارهای مردمی است؛ چیزهایی که در شرایط کنونی در شرف نابودی هستند و کلام آخر اینکه تمام آنچه که سازمان سینمایی و جشنپاره فرمایشی آن ارائه کردند یک واقعه تلخ فرهنگی و اجتماعی بوده و به عبارتی آوار ساختمان پلاسکوی سینمای ایران بر قامت اجتماعی کشور است.
این منتقد سینما تصریح کرد: جشنواره فیلم فجر پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به لحاظ تغییرات زیادی که در فرهنگ کشور شکل گرفته بود آغاز به کار کرد و هدف اصلیاش این بود که دستاوردهای نظام و انقلاب اسلامی را در هنر -صنعت سینما به تصویر کشیده و آن را به جهانیان عرضه کند اما متاسفانه پس از سالها رویه آن به شدت با تغییر مواجه شد و همین امر علت اصلی تولید فیلم هایی شد که رسما هیچ توجهی به اصل اساسی نظام و انقلاب ندارند. وی متذکر شد: من معتقدم تنها راه نجات، رشد و تعالی سینمای کشور این است که پدرخواندههای سینما که هنر هفتم ما را اینگونه به سمت سیاهی و تباهی کشاندهاند ساقط شوند و با جایگزین شدن نیروهای ارزشی و انقلابی به جای آنها بتوانیم سینمایمان را مجددا براساس ارزشها و اهداف و آرمانهای انقلابی بنا کنیم.