قاره آفریقا که به حق میتوان نام آن را ثروتمندی دانست که ثروتش عامل فقرش شده است این روزها دوباره به کانون محافل خبری و رسانهای جهان مبدل شده است. در حالی که همچنان مسائلی همچون بحران انسانی ناشی از قحطی و گرسنگی و نیز ناامنیها و جنگهای داخلی همچون جنگ لیبی کانون تحولات این کشور است محافل رسانهای و سیاسی گزارشهای متعددی از گسترش تروریسم در این قاره سخن گفتهاند. بسیاری از محافل اروپایی بر این امر تاکید دارند که تروریسم در آفریقا در حال گسترش است و باید اقدامات نظامی موثری در این حوزه صورت گیرد. در همین چارچوب نیز رئیس جمهور فرانسه سفری به برخی کشورهای آفریقایی داشته و همزمان کشورهایی مانند آلمان، انگلیس و آمریکا و ایتالیا نیز بر افزایش بودجه نظامی و اعزام نیرو به این قاره تاکید داشتهاند. حال این سوال مطرح میشود که ریشه این اقدامات چیست و آیا تروریسم واقعا در این قاره در حال گسترش است؟
بررسی ساختار آفریقا نشان میدهد که بحران انسانی و ساختار قبیلهای و بویژه دخالتهای قدرتهای بزرگ زمینه ساز ناامنی و جنگ در آفریقا بوده است لذا شرایط کنونی را میتوان ادامه همان روند دانست. در این میان بازگشت گروههای تروریستی که توسط دشمنان سوریه و عراق به این کشورها اعزام شده بودند پس از پایان امارت داعش در منطقه به آفریقا امری طبیعی است. آنانی که این گروهها را به سوریه و عراق فرستاده بودند اکنون باید تبعات بازگشت آنها را متحمل شوند که بخشی از آن نیز شامل تهدیدات ایجاد شده علیه منافع غرب است. در این میان یک نکته مهم وجود دارد و آن طراحی غرب برای مدیریت این بحران در جهت منافع خود است.
غرب در عرصه مبارزه با تروریسم با رسوایی حمایت از آن مواجه شده به دنبال آن است تا از یک سو پیروزی مقاومت بر تروریسم را کم رنگ سازد و از سوی دیگر پروندهای مثبت از خود در مقابله با تروریسم بسازد.
ادعای گسترش تروریسم در آفریقا و البته افزایش تحرکات نظامی در افغانستان میتواند بخشی از این اقدامات باشد. البته غرب در ورای آن اهداف کلانتری را نیز دنبال میکند و آن غارت گستردهتر منابع آفریقا پس از کم رنگ شدن حوزه نفوذش در غرب آسیاست. غرب میداند فعلا نمیتواند حضور آشکار و گستردهای در غرب آسیا داشته باشد لذا به سمت منابع جدید روی آورده که بخشی از آن در حوزه آفریقا است. در همین حال کشورهای اروپایی به شدت از مهاجرتهای صورت گرفته از مناطق جنگ زده آفریقا و غرب آسیا به این قاره نگران هستند لذا به رغم تعهدات بینالمللی به دنبال مقابله با این وضعیت برآمدهاند چنانکه گزارشهای سازمان ملل نشان میدهد که در قبال غرق شدن قایقهای پناهجویان هیچ اقدامی نداشته و حتی خود اروپاییها زمینهساز غرق شدن آنها شدهاند.
به هر تقدیر آنچه در آفریقا در حوزه تروریسم میگذرد هر چند که میتواند برگرفته از تحولات و بحرانهای درونی این قاره باشد اما بخش عمدهای از آن ناشی از رفتارهای نظام سلطه است که برای منافع خود همواره این منطقه را در فقر و جنگ نگاه داشته و در سالهای اخیر نیز با تروریسم پروری به دنبال ایجاد زمینههای جدید بی ثباتی و حضور در این منطقه ثروتمند بوده است.
نویسنده: فرامرز اصغری