باید به حال تشکلی که قرار بود مامن اهالی صنف سینما باشد گریست. جایی که ظاهرا نافش را با لابیگری و سیاسیبازی بریدهاند. جدیدترین دستهگل آقایان خانه سینما را نمیدانیم کجای دلمان بگذاریم. نامه نوشتهاند به رئیس قوه قضاییه که «همانگونه که مستحضر هستید سینمای کشورمان به عنوان پرچمدار فرهنگ جمهوری اسلامی قارهها را درنوردیده و جایگاهی جهانی و موثر در عرصه هنر بینالمللی یافته است و...» با همین آسمان و ریسمان خطاب به آقای آملیلاریجانی مرقوم فرمودهاند که با توجه به «مصالح ملی» اجازه داده شود تا فیلمساز مجرم در ماجرای فتنه ۸۸ جشنواره کن برود و از فیلمش برای مخاطبان حرف بزند (احتمالا مثل حرفهای آن خانم هنرپیشه در جشنواره برلین). آقای اسعدیان هم در نامه خود ادامه داده که اگر این اجازه داده نشود «تصویری نامطلوب از کشور»مان ایجاد خواهد شد.
آدم میماند با این همه مدیریت و تدبیر چه بکند. طرف بهخاطر جرمهایش به ۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی شامل ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه، مسافرت به خارج از کشور و مصاحبه با رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شده و حالا در همین دوران محکومیت و محرومیت فیلم غیرمجاز ساخته است و وزارت ارشاد ما هم خواب بوده است و اجازه حضور فیلم را داده است و حالا باید برای کارگردانش «فرش قرمز» بیندازند و او را برای حضور غیرمجاز در جشنواره خارجی و برای اکران فیلم غیرمجازش بدرقه هم بکنند!
خنده دار نیست؟ نه نیست. گریه دارد این احوال بیسر و سامان ما که مدیران صنفیاش برای فیلمهایی که به ایران فحشهای آبدار میدهد دل میسوزانند و به جوایز خوشرقصیها میبالند.
گریهدارتر آنجاست که آقایان همین فیلمهای جایزهبگیر سفارشیساز جشنوارههای خارجی را «پرچمدار فرهنگ جمهوری اسلامی» میدانند و از جایگاه جهانی این سیاهسازیها و جوایز به تبع آن ابراز خوشحالی میکنند و سرشان را بالا میگیرند.
نمیدانیم با این سینما چه باید کرد! چه میشود که مدیران زیر پرچم جمهوری اسلامی برای بیآبرو کردن همین نظام دست به هرکاری میزنند و اینقدر این فاجعه را ادامه میدهند که کار به دفاع از یک فیلم و فیلمساز غیرقانونی و مجرم میکشانند. خدا عاقبت ما و سینمای جمهوری اسلامی را با این مدیران نفهم به خیر کند.
نویسنده: مهدی رجبی