ما کاری نکرده بودیم. فقط یک "تکمضراب" زدیم که مسئول آبدارخانه روزنامه سیاست روز از راه رسید و در قیبت یک "ضابط قضایی" دست راستش را برد بالا و روی گونه راست ما فرود آورد.
راستش تقصیری هم نداشت. قبلا به ما تذکر داده بودند نزنیم اما شیطان گولمان زد و زدیم. تکمضراب زدیم و آن هم وسط فرمایشات یک مقام قضایی که برای خودش کبکبه و دبدبهای دارد.
حالا هم روی یک پا ایستادهایم توی آبدارخانه تا مدیرمسئول بیاید و تکلیف ما را معلوم کند. عجالتا این "تکمضراب" را بخوانید تا بفهمید چرا زدیم و چرا زد و چرا بعضیها هنوز دارند میزنند.
برادر محسنیاژهای: پرونده ثامنالحجج یک میلیون و ۲۴۰ هزار سپردهگذار داشت؛ در ابتدا به ما میگفتند دو میلیون سپردهگذار دارد اما بعد که وارد شدیم با کمک بانک مرکزی متوجه شدیم که آن عدد نیست و برای اینکه بترسانند گفتهاند دو میلیون سپردهگذار دارد.
ننجون: آخر چه فکری پیش خودشان کرده بودند؟ کسی که یک میلیون و دویست هزار نفر نمیترسد معلوم است که از هشتصد هزار نفر هم نمیترسد. نامردها آدم را بیخودی از اختلاس میترسانند.
در نامههای متعدد آقای سیف و معاونین وی، تشکر از قوه قضاییه زیاد دیدم اما انتقاد از قوه قضاییه ندیدم.
ننجون: آقای سیف رئیس بانک مرکزی است "جکی جان" که نیست به شما نامه انتقادی بنویسد.
در مورد پرونده بنیاد تعاون و نه هیچ پرونده دیگری نمیتوانم بگویم چه زمانی به نتیجه میرسد.
ننجون: درستش هم همین است. یک زمانی به این سیاست میگفتند سیاست شفافسازی و حالا خبر ندارم چه اسمی دارد.
اگر بگویم که آقای سیف در این مدت دهها نامه نوشتند، مبالغه نکردهام.
ننجون: برای من هم که ننجونی بیش نیستم تا حالا دویست تا نامه نوشته و منم عکساشو پاره کردم/ نامههاشو پاره کردم / فکر یه چاره کردم.
پینوشت: ادامه ستون به دلیل عدم رعایت شئونات اخلاقی حذف می شود.