جلسه فوقالعاده پارلمان اردن به منظور بررسی تحولات قدس اشغالی و مسجدالأقصی در سایه طرح صلح آمریکا موسوم به «معامله قرن»، اواخر اسفندماه ۹۷ با جنجال برگزار شد. «محمد هدیب» نماینده پارلمان اردن با انتقاد از موضع این کشور در قبال قدس و اماکن مقدس گفت که «قیمومیت اردن بر قدس در حال احتضار است و "معامله قرن" نیز رو به اتمام است». نمایندگان پارلمان اردن خواستار مقابله با معامله قرن و حتی لغو قرارداد گازی با رژیم صهیونیستی شدهاند.
با توجه به اینکه اردن سالهاست با رژیم صهیونیستی سازش کرده و از طرفی نیز وابسته به آمریکا، انگلیس و عربستان است این سوال پیش میاید که چرا پارلمان اردن با معامله قرن مخالفت کرده و خواستار اخراج سفیر رژیم صهیونیستی از کشورشان شده است؟ براساس معامله قرن، نمایندگی اردن بر قدس که از سوی سازمان ملل به آن واگذار شده حذف میگردد و عملا این منطقه تحت سلطه صهیونیستها قرار میگیرد. با معامله قرن بخشهایی از کرانه باختری به اردن دادن میشود که این امر هزینههای مالی و انسانی و امنیتی برای اردن دارد.
براساس معامله قرن بازگشت میلیونها آواره فلسطینی به وطن برای همیشه ابطال میگردد در حالی که نیمی از جمعیت اردن را فلسطینیها تشکیل میدهند و این عدم بازگشت هزینههای بسیاری برای اردن دارد. معامله قرن استقلال اردن را زیر سوال برده و این کشور را بیش از گذشته تحت سلطه عربستان قرار میدهد در حالی که براساس روند سازش نفوذ رژیم صهیونیستی در اردن نیز افزایش مییابد. به رغم رویکرد سازشکارانه برخی سران عرب، ملتهای عرب مخالف سازش با صهیونیستها هستند و بر اصل تلاش برای آزادی فلسطین تاکید دارند. بر این اساس هر دولت و سیاستمداری که از معامله قرن حمایت کند مورد انزجار مردمی قرار میگیرد.
با توجه به این شرایط میتوان گفت که معامله قرن برای اردن دارای هزینههای بسیاری در داخل و خارج خواهد بود لذا رویکرد مخالفتی با این طرح را در پیش گرفته است. هر چند که ساختار حاکم بر اردن به دلیل برخی وابستگیها و نیازها به روابط با آمریکا و عربستان توان چندانی برای مخالفت آشکار با معامله قرن ندارد لذا پارلمان این کشور نقش محوری را در مخالفت با آن ایفا میکند. نارضایتی اردن از معامله قرن را در روند سیاست خارجی آن نیز میتوان مشاهده کرد که سفر ملک عبدالله دوم پادشاه اردن به عراق و ترکیه و تاکید بر نزدیکی به سوریه نمودی از آن است. در این میان اردن بر این تصور بوده که با رویکرد به آمریکا و عربستان و نیز توسعه روابط با رژیم صهیونیستی در کنار تامین منافع اقتصادی و سیاسی میتواند از موقعیت مطلوب منطقهای برخوردار شود. هر چند اردن توانست از کمکهای اقتصادی آمریکا و عربستان برخوردار شود اما هزینههایی که در قبال آن پرداخته بسیار بیشتر از دستاوردهای آن بوده است.
از یکسو دولتمردان اردن به دلیل این وابستگیها محبوبیت و جایگاه مردمی خود را از دست داده چنانکه در مقاطعی اعتراضهای مردمی چنان گسترش یافت که پادشاه اردن جز انحلال کابینه و تغییر نخستوزیر گزینهای نداشته است. در همین حال اردن براساس طرحهای آمریکا اقدام به واردات گاز از رژیم صهیونیستی کرده که آن هم به رغم تامین بخشی از نیازهای گازی اردن موجب دخالت بیشتر تلآویو در امور امان شده در حالی که همزمان اعتراضهای شدید مردمی را نیز منجر شده که مطالبه آنها لغو این توافقنامه بوده است.
نویسنده: فرامرز اصغری