غرب آسیا همچنان یکی از اصلیترین کانونهای تحولات جهانی است که در آن از تروریسم و کرونا میتوان یافت تا آوارگی میلیونها نفر و بحرانهای سیاسی و جنگهای خونین. تحولاتی که البته یک نکته مشترک دارد و آن اینکه محور ایجاد این بحرانها وجود بازیگران فرامنطقهای است که منافع خود را در بحرانسازی و اشغالگری می بینند. در میان این تحولات یک نکته قابل توجه مطرح است و آن زنجیره تحرکاتی که علیه حزبالله لبنان در جریان است. مروری بر تحولات لبنان و منطقه نشان میدهد که طیف چند لایهای علیه حزب الله طراحی شده و به صورت زنجیره وار علیه آن اعمال می شود. بخشی از این طراحی در قالب درون لبنان است. در حالی اعتراضهای خیابانی در این کشور دوباره پا گرفته است که از یک سو ائتلاف آمریکایی-سعودی به اعمال تحریم علیه این کشور می پردازند و از سوی دیگر برخی جریانهای سیاسی با نفوذ در حوزه اقتصادی در حال دامن زدن به بحران اقتصادی و ناکارآمدن نشان دادن دولت جدید لبنان هستند. هر چند که در ظاهر محور این تحرکات اقتصادی است اما واقعیت آن سیاسی و امنیتی است که هدف از آن را نیز سرنگون سازی دولت و نیز تشدید اعتراضهای خیابانی است. این رفتارها در حالی صورت میگیرد که در فضای رسانهای تلاش میشود تا علت تحریمها و تهدیدات علیه لبنان و نیز ریشه اختلافات داخلی وجود حزب الله عنوان شود. آنها چنان القا می سازند که حزب الله زمینه ساز تحریم و فشارها بر لبنان است و راه مقابله با آن نیز حذف حزب الله است. این رفتارها را میتوان بازی دو زاویهای دانست بگونهای یا به اعتراض مردمی به وجود حزب الله منجر شود و یا اینکه حزب الله در گیر حل چالش های داخلی شده و عملا در سایشی درونی نیروی آن با بحران مواجه شود.
بخش دیگر تحرکات در قالب اعمال تحریم مستقیم علیه حزب الله اجرا می شود که نمود آن را در تحریم اخیر آلمان علیه حزب الله میتوان مشاهده کرد تا به زعم خود این جنبش را وارد چالشهای جدیدی سازند. در ادامه همین روند نیز برخی منابع از طراحی آمریکا برای تغییر ماهیت رفتاری یونیفل یا همان نیروهای سازمان ملل که از سال ۲۰۰۶ در مرزهای لبنان و اراضی اشغالی با محوریت فشار بر حزب الله خبر دادهاند. البته به این اقدامات باید تحرکات اخیر رژیم صهیونیستی علیه امنیت لبنان و تجازوات گسترده آن به سوریه را نیز افزود که از محورهای اهدافی آن را اقدام علیه حزبالله تشکیل میدهد.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که سیاستهای دشمنان مقاومت به تشدید فشار علیه حزب الله متمرکز شده است در حالی که جایگاه مردمی حزب الله و به روز رسانی این جنبش بر اساس تهدیدات و فرصتها تحقق اهداف این توطئهها را با ابهامات بسیاری همراه ساخته است.
نویسنده: قاسم غفوری