لوید آستین رئیس پنتاگون در سفری رسمی راهی قفقاز شده با مقامات گرجستان دیدار کرده است. وزیر دفاع دولت جو بایدن در صفحه توییتری خود درباره سفر به گرجستان توضیحاتی داد و این کشور حوزه قفقاز را شریک راهبردی آمریکا توصیف کرد. بر اساس گزارشهای منتشره اوکراین و رومانی نیز در جمع مقصدهای سفر آستین قرار دارد. حال این سوال مطرح است که هدف آستین از این سفر چیست؟ نگاهی به کارنامه آمریکا نشان میدهد که یکی از ابعاد سیاستهای نظامی این کشور را آنچه تقویت نظامی متحدان آمریکا نامیده میشود و نیز گسترش ناتو تشکیل میدهدچنانکه آستین هنگام سفر به گرجستان نیز تاکید میکند که ایالات متحده متعهد است که به گرجستان کمک کند تا ظرفیت دفاعی خود را افزایش داده و ادغام اروپایی و آتلانتیکی خود را پیش ببرد و من مشتاقانه منتظر دیدارهایم در اینجا هستم. این امر زمانی برای آمریکا اهمیت بیشتری پیدا میکند که کشورهای اروپایی بویژه پس از خروج از افغانستان و نیز خیانت انگلیس و آمریکا به فرانسه با امضای قرارداد هستهای برای ساخت زیر دریایی برای استرالیا، آهنگ جدایی از ناتو را سر داده و بر لزوم تشکیل ارتش مستقل اروپایی تاکید کردهاند. بر این اساس از محورهای سفر آستین را در این چارچوب میتوان ارزیابی کرد.
نکته دیگر آنکه آمریکا سالهاست که به دنبال محاصره نظامی روسیه میباشد. این سیاست در کنار اعزام ناوگانهای دریایی به دریای سیاه در قالب نظامی گری در حوزه پیرامونی روسیه اجرا میشود. موقعیت جغرافیایی گرجستان، اوکراین و رومانی در کنار کشورهایی همچون لهستان زمینه ساز اهمیت این کشورها در پروژه ضد روسی آمریکا شده است. واشنگتن در کنار فروش تسلیحات به این کشورها تلاش دارد تا از آنها به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر روسیه بهره برداری نماید. رفتاری که با واکنش شدید روسیه مواجه شده و سران این کشور بارها به آمریکا در باب پیامدهای این رفتارها هشدار داده و خواستار عدم رویکرد بحرانساز همسایگانش به واشنگتن شده است. البته آمریکا از این رویکرد هدفی بزرگتر را نیز دنبال میکند و آن ایجاد و استمرار بحران در حوزه قفقاز برای اعمال فشار بر کشورهای منطقه از جمله ایران و روسیه است. رفتاری که نمود آن را در تحرکات اخیر جمهوری آذربایجان میتوان مشاهده کرد که با دلبستگی به وعدههای آمریکا از یک سو به محلی برای فعالیت گروههای تروریستی و تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی مبدل شده و از سوی دیگر با موضعگیری غیر اصولی علیه همسایگان به بحرانهای منطقه دامن میزنند.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که سفر آستین به منطقه نه صرفا برای توسعه مناسبات جهانی آمریکا بلکه در قالب سیاست بحرانساز این کشور در قفقاز صورت میگیرد در حالی که در نهایت نیز برای منافع خویش کشورهای مذکور را قربانی خواهد ساخت چنانکه نمود این رفتار را در قبال افغانستان و اخیرا فرانسه میتوان مشاهده کرد.
نویسنده: فرامرز اصغری
نکته دیگر آنکه آمریکا سالهاست که به دنبال محاصره نظامی روسیه میباشد. این سیاست در کنار اعزام ناوگانهای دریایی به دریای سیاه در قالب نظامی گری در حوزه پیرامونی روسیه اجرا میشود. موقعیت جغرافیایی گرجستان، اوکراین و رومانی در کنار کشورهایی همچون لهستان زمینه ساز اهمیت این کشورها در پروژه ضد روسی آمریکا شده است. واشنگتن در کنار فروش تسلیحات به این کشورها تلاش دارد تا از آنها به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر روسیه بهره برداری نماید. رفتاری که با واکنش شدید روسیه مواجه شده و سران این کشور بارها به آمریکا در باب پیامدهای این رفتارها هشدار داده و خواستار عدم رویکرد بحرانساز همسایگانش به واشنگتن شده است. البته آمریکا از این رویکرد هدفی بزرگتر را نیز دنبال میکند و آن ایجاد و استمرار بحران در حوزه قفقاز برای اعمال فشار بر کشورهای منطقه از جمله ایران و روسیه است. رفتاری که نمود آن را در تحرکات اخیر جمهوری آذربایجان میتوان مشاهده کرد که با دلبستگی به وعدههای آمریکا از یک سو به محلی برای فعالیت گروههای تروریستی و تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی مبدل شده و از سوی دیگر با موضعگیری غیر اصولی علیه همسایگان به بحرانهای منطقه دامن میزنند.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که سفر آستین به منطقه نه صرفا برای توسعه مناسبات جهانی آمریکا بلکه در قالب سیاست بحرانساز این کشور در قفقاز صورت میگیرد در حالی که در نهایت نیز برای منافع خویش کشورهای مذکور را قربانی خواهد ساخت چنانکه نمود این رفتار را در قبال افغانستان و اخیرا فرانسه میتوان مشاهده کرد.
نویسنده: فرامرز اصغری