امروز برآنم که کمتر بگویم و بنویسم و فقط به این آمار دهشتناک و گیج کننده بنگرم و کمی در خلوت خود به این اعداد فکر کنم که چرا و چگونه میشود شرایطی در ایران - مهد تمدن و فرهنگ کهن جهان - دیده میشود که چنین آماری را ببینیم و نتوانیم هم دم بزنیم!
راستی آقایان مسئول در وزارت آموزش و پرورش، دولت، مجلس و قوه قضائیه به چه کاری مشغول هستید که چنین آمارهایی در کشور دیده میشود؟ آیا مهمتر از این موضوع چیز دیگری میتواند دغدغه شما باشد؟ شما کجا و این آمار کجا؟! لطفاً با هم بخوانیم این آمار را.
طبق گزارشی كه زمستان پارسال مركز پژوهشهای مجلس منتشر كرد، بيش از يك ميليون كودك و نوجوان در سال تحصيلی 1401 - 1400 از تحصيل بازماندهاند. در بخشهايی از اين گزارش اعلام شده؛ «... بررسیها نشان ميدهد كه استانهای سيستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربايجان غربی دارای بيشترين فراوانی مطلق بازماندگان از تحصيل هستند. همچنين استانهای سيستان و بلوچستان، خراسان رضوی، خوزستان، آذربايجان غربی و كرمان نيز به ترتيب دارای بيشترين آمار تاركان از تحصيل در سال تحصيلي ۱۴۰1-1400 هستند.»
به نظر میرسد يكی از اصلیترين چالشها، فقدان آماری دقيق، شفاف و جامع از دانش آموزان بازمانده و ترک از تحصيل و شرايط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان است.
آبان امسال و حدود 8 ماه بعد از انتشار گزارش مركز پژوهشهای مجلس، خبرنگار روزنامه قدس با محمد صادق عبداللهی، مدير گروه آموزش و پرورش مركز پژوهشهای مجلس گفتوگويی داشت و عبداللهی در اين گفتوگو اعلام كرد: «بررسیهای ما، از رشد بيش از 17 درصدی آمار بازماندگان و تاركان از تحصيل در سالهای اخير خبر میدهد. در سال تحصيلی ۱۳۹5-۱۳۹4، تعداد ۷۷۷ هزار و ۸۶۲ نفر از تحصيل بازماندند و حدود ۲۵۶هزار ترك تحصيلی داشتيم. در سال تحصيلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ حدود ۹۸۰هزار نفر بازمانده از تحصيل داشتيم كه سال تحصيلي ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بخشی از اين بازماندگان جذب آموزش و پرورش شدند و جمعيت بازماندگان از تحصيل به ۹۱۱هزار و ۲۷۲ نفر رسيد كه اين رقم حدود ۹ درصد جمعيت دانشآموزی كشور است. در كنار بازماندگان از تحصيل، دانش آموزانی هم داريم كه ترك تحصيل میكنند و اگر آنها را هم محاسبه كنيم، آمار و درصد ياد شده افزايش میيابد. در سال تحصيلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ تعداد ۲۷۹هزار دانش آموز ترك تحصيل كردند كه اگر اين رقم را با ۹۱۱هزارو ۲۷۲ نفر جمع كنيم تعدادشان به حدود يك ميليون و ۲۰۰ نفر میرسد كه اين مقدار، بيش از ۱۰درصد جمعيت دانشآموزی كشور است.»
به دنبال اين گفتوگو، ابراهيم سحرخيز، معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفته بود كه حدود ۲۳ درصد دانش آموزان كشور ديپلم نمیگيرند و «نداشتن دسترسی آسان به آموزش عمومی، فقر اقتصادی خانوارها و ناتوانی در پرداخت هزينههای مدرسه، حذف پرداخت نقدی اياب و ذهاب دانش آموزان استثنايی و افزايش كلاسهای چند پايه» را مهمترين عوامل افزايش بازماندگی از تحصيل و تاركان تحصيل در سالهای اخير اعلام كرده بود.
راستی آقایان مسئول در وزارت آموزش و پرورش، دولت، مجلس و قوه قضائیه به چه کاری مشغول هستید که چنین آمارهایی در کشور دیده میشود؟ آیا مهمتر از این موضوع چیز دیگری میتواند دغدغه شما باشد؟ شما کجا و این آمار کجا؟! لطفاً با هم بخوانیم این آمار را.
طبق گزارشی كه زمستان پارسال مركز پژوهشهای مجلس منتشر كرد، بيش از يك ميليون كودك و نوجوان در سال تحصيلی 1401 - 1400 از تحصيل بازماندهاند. در بخشهايی از اين گزارش اعلام شده؛ «... بررسیها نشان ميدهد كه استانهای سيستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربايجان غربی دارای بيشترين فراوانی مطلق بازماندگان از تحصيل هستند. همچنين استانهای سيستان و بلوچستان، خراسان رضوی، خوزستان، آذربايجان غربی و كرمان نيز به ترتيب دارای بيشترين آمار تاركان از تحصيل در سال تحصيلي ۱۴۰1-1400 هستند.»
به نظر میرسد يكی از اصلیترين چالشها، فقدان آماری دقيق، شفاف و جامع از دانش آموزان بازمانده و ترک از تحصيل و شرايط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان است.
آبان امسال و حدود 8 ماه بعد از انتشار گزارش مركز پژوهشهای مجلس، خبرنگار روزنامه قدس با محمد صادق عبداللهی، مدير گروه آموزش و پرورش مركز پژوهشهای مجلس گفتوگويی داشت و عبداللهی در اين گفتوگو اعلام كرد: «بررسیهای ما، از رشد بيش از 17 درصدی آمار بازماندگان و تاركان از تحصيل در سالهای اخير خبر میدهد. در سال تحصيلی ۱۳۹5-۱۳۹4، تعداد ۷۷۷ هزار و ۸۶۲ نفر از تحصيل بازماندند و حدود ۲۵۶هزار ترك تحصيلی داشتيم. در سال تحصيلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ حدود ۹۸۰هزار نفر بازمانده از تحصيل داشتيم كه سال تحصيلي ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بخشی از اين بازماندگان جذب آموزش و پرورش شدند و جمعيت بازماندگان از تحصيل به ۹۱۱هزار و ۲۷۲ نفر رسيد كه اين رقم حدود ۹ درصد جمعيت دانشآموزی كشور است. در كنار بازماندگان از تحصيل، دانش آموزانی هم داريم كه ترك تحصيل میكنند و اگر آنها را هم محاسبه كنيم، آمار و درصد ياد شده افزايش میيابد. در سال تحصيلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ تعداد ۲۷۹هزار دانش آموز ترك تحصيل كردند كه اگر اين رقم را با ۹۱۱هزارو ۲۷۲ نفر جمع كنيم تعدادشان به حدود يك ميليون و ۲۰۰ نفر میرسد كه اين مقدار، بيش از ۱۰درصد جمعيت دانشآموزی كشور است.»
به دنبال اين گفتوگو، ابراهيم سحرخيز، معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفته بود كه حدود ۲۳ درصد دانش آموزان كشور ديپلم نمیگيرند و «نداشتن دسترسی آسان به آموزش عمومی، فقر اقتصادی خانوارها و ناتوانی در پرداخت هزينههای مدرسه، حذف پرداخت نقدی اياب و ذهاب دانش آموزان استثنايی و افزايش كلاسهای چند پايه» را مهمترين عوامل افزايش بازماندگی از تحصيل و تاركان تحصيل در سالهای اخير اعلام كرده بود.
فرهاد خادمی