«النعمتان مجهولتان، الصحة و الامان» این کلامی است گوهربار از معصوم «ع» که اگرچه امروز امنیت جانی آن به نحو مطلوب در جامعه ایران فراهم و نهادینه شده اما از جهت سلامتی همچون کمبود آب، آلودگی هوا و فرونشست زمین شاید در اولویت هر سه اینها باشد زیر اتفاقاتی درون آن با چراغ خاموش پیش میآید و همچنان شدت مییابد تا ضربالمثل چشم و همچشمیها بهشدت تکرار شود. طی ماههای اخیر مرگ چند زن زیر تیغ جراحی زیبایی کموبیش به گوش همگان رسیده تا برای جامعه نگران ار آینده اکوسیستم آمار و ارقام اینگونه جراحیها زیر علامت سوأل برود که چگونه است اینهمه از گروه روشنفکر و پیشرو اقتصادی و اجتماعی دست به انجام عملهای مخاطرهآمیز میزنند تا علاوه بر بدهکار کردن خود و خانواده نتیجهای مثبت را هم به دست نیاورد و اگر ممکن است زمان چندانی نمیگذارند تا معلول شوند؟
مسئله اینجاست که در این میان چه شخصیت حقیقی یا حقوق را باید زیر سوأل برد و احیانا به ترک فعال متهم کرد؟ زیرا این دیوار کوتاه رسانه است تا همیشه درخطر تخریب و تهدید از سوی بعضی جوامع و متولیان باشد و به این استدلال کنند که با کمبود کادر درمان و پزشک مواجه هستیم و اگر فشار بیاوریم آنها مهاجرت خواهند کرد! حسین حاجی میرزایی، رئیس اداره نظارت بر امور درمان وزارت بهداشت، معتقد است «سوداگری جایی است که در آن سود باشد. امور پزشکی در سالهای اخیر دیگر خیلی جذاب نیست و جذابیت فقط در یکی، دو نقطه پزشکی است، به همین خاطر هم ۹۰ درصد از پروندههای شکایت پزشکی در حوزه زیبایی است.» البته قبل از آن محمد رئیس زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور هم به این چالش موجود اشاره کرده بود که «بیش از اینکه مهاجرت جغرافیایی در جامعه پزشکی داشته باشیم، شاهد مهاجرت شغلی هستیم!»
اما در داخل چه اتفاقاتی جریان یافته تا جراحیهای زیبایی از عملهای استراتژیکی همچون قلب پیشی بگیرد و نوبت چندماهه داشته باشد و این امر باعث شود تا دانشجویان در رشتههای تخصصی خود را به آنسو سوق دهند! دکتر محمدعلی یوسف نیا، رئیس انجمن جراحان قلب و عروق، میگوید: «عرفه تعیینشده برای دستمزد یک جراح قلب برای 4 تا 5 ساعت عمل جراحی در حالی یک میلیون تومان تعیین شده که هزینه یک دقیقه تزریق بوتاکس ۸۰۰ هزار تومان است. در گذشته سالانه بین 20 تا 30 نفر متقاضی ورود به رشته جراحی قلب بودند که در حال حاضر این تعداد به دو تا سه نفر کاهش یافته است تا طی چند سال آینده با کمبود جراح قلب در کشور روبهرو باشیم.» این درحالیست که جراحیهای قلب بیشتر زمانی اتفاق میافتد که بیمار ناچار به انجام آن است و بیمههای معمولی، تکمیل و اکمل تقریبا همه این هزینهها را پرداخت میکنند ولی بعضی روانپریشهای موجود درحالیکه اعمال جراحی زیبایی هیچگونه حمایتی ندارد و حاضرند ارقام چند دهمیلیونی را ضمن دریافت وامهای پربهره دریافت و صرف اینگونه عملها نمایند! که این امر تبعات مختلفی ازجمله مهاجرت پزشکان و جراحان دیگر حرفهها را به همراه دارد زیرا با تعرفههای پایین و رقابتهای موجود دیگر انگیزهای برای ماندن آنها نیست.
از سوی دیگر علیرضا صابری، دبیر انجمن علمی جراحان پلاستیک و زیبایی هم تأیید میکند «امروز سیل عظیمی از مراجعهکننده داریم که اصلاً نیاز به جراحی زیبایی ندارند. از هر 100 نفر مراجعهکننده 30 نفر آنها به عمل نیاز دارند، 30 نفر دیگر واقعاً نیازی به عمل ندارند، اما به دلیل مسائلی مانند مد روز یا مواردی مانند چشموهمچشمی خواستار عمل زیبایی بینی هستند، 40 درصد باقیمانده هم کسانی هستند که هم میتوانند عمل کنند و هم میتوانند عمل نکنند، بنابراین به سلیقه خودشان برمیگردد. نسبت به 10 سال گذشته مراجعه مردها برای انجام جراحی زیبایی بیشتر شده است. عمل زیبایی بینی نسبت به سایر عملهای زیبایی در ایران بیشتر است، بعدازآن عمل لیفت صورت، تزریق چربیهای صورت و پلک فوقانی و تحتانی. احتمالاً بیشترین عمل بینی دنیا در ایران انجام میشود، برای همین به پایتخت جراحی بینی جهان معروف است.» اما چگونه است که عملهای زیبایی در کشور اینقدر طرفدار پیدا کرده، علیرغم اینکه نیازمند هزینههای بالا است و با وضعیت اقتصادی فعلی جامعه مطابقت ندارد که این استقبال نامفهوم باعث میشود تا بر سر هر مطب یا درمانگاه بدون توجه به داشتن تخصص کامل تابلو جراحیهای زیبایی بالا برود و در شبکههای اجتماعی هم تبلیغ شود.
رئیسکل سازمان نظام پزشکی دراینباره میگوید: «واقعاً توان لجستیکی و نیروی انسانی دانشگاههای علوم پزشکی کفاف نظارت بر اینهمه تبلیغات و مراکز غیرمجاز در امور پزشکی را نمیدهد. پلیس فتا و تمام کسانی که وظیفه مدیریت کردن فضای مجازی را دارند باید به کمک این معاونت بیایند.» امروز جراحی زیبایی در کشور به یک سونامی تمامعیار تبدیل شده و میطلبد تا نهادهای بالادستی این هجوم را بهعنوان یک بیماری روانپریشی قلمداد کنند و از آنسو به معالجه آن در جامعه بپردازند.
مسئله اینجاست که در این میان چه شخصیت حقیقی یا حقوق را باید زیر سوأل برد و احیانا به ترک فعال متهم کرد؟ زیرا این دیوار کوتاه رسانه است تا همیشه درخطر تخریب و تهدید از سوی بعضی جوامع و متولیان باشد و به این استدلال کنند که با کمبود کادر درمان و پزشک مواجه هستیم و اگر فشار بیاوریم آنها مهاجرت خواهند کرد! حسین حاجی میرزایی، رئیس اداره نظارت بر امور درمان وزارت بهداشت، معتقد است «سوداگری جایی است که در آن سود باشد. امور پزشکی در سالهای اخیر دیگر خیلی جذاب نیست و جذابیت فقط در یکی، دو نقطه پزشکی است، به همین خاطر هم ۹۰ درصد از پروندههای شکایت پزشکی در حوزه زیبایی است.» البته قبل از آن محمد رئیس زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور هم به این چالش موجود اشاره کرده بود که «بیش از اینکه مهاجرت جغرافیایی در جامعه پزشکی داشته باشیم، شاهد مهاجرت شغلی هستیم!»
اما در داخل چه اتفاقاتی جریان یافته تا جراحیهای زیبایی از عملهای استراتژیکی همچون قلب پیشی بگیرد و نوبت چندماهه داشته باشد و این امر باعث شود تا دانشجویان در رشتههای تخصصی خود را به آنسو سوق دهند! دکتر محمدعلی یوسف نیا، رئیس انجمن جراحان قلب و عروق، میگوید: «عرفه تعیینشده برای دستمزد یک جراح قلب برای 4 تا 5 ساعت عمل جراحی در حالی یک میلیون تومان تعیین شده که هزینه یک دقیقه تزریق بوتاکس ۸۰۰ هزار تومان است. در گذشته سالانه بین 20 تا 30 نفر متقاضی ورود به رشته جراحی قلب بودند که در حال حاضر این تعداد به دو تا سه نفر کاهش یافته است تا طی چند سال آینده با کمبود جراح قلب در کشور روبهرو باشیم.» این درحالیست که جراحیهای قلب بیشتر زمانی اتفاق میافتد که بیمار ناچار به انجام آن است و بیمههای معمولی، تکمیل و اکمل تقریبا همه این هزینهها را پرداخت میکنند ولی بعضی روانپریشهای موجود درحالیکه اعمال جراحی زیبایی هیچگونه حمایتی ندارد و حاضرند ارقام چند دهمیلیونی را ضمن دریافت وامهای پربهره دریافت و صرف اینگونه عملها نمایند! که این امر تبعات مختلفی ازجمله مهاجرت پزشکان و جراحان دیگر حرفهها را به همراه دارد زیرا با تعرفههای پایین و رقابتهای موجود دیگر انگیزهای برای ماندن آنها نیست.
از سوی دیگر علیرضا صابری، دبیر انجمن علمی جراحان پلاستیک و زیبایی هم تأیید میکند «امروز سیل عظیمی از مراجعهکننده داریم که اصلاً نیاز به جراحی زیبایی ندارند. از هر 100 نفر مراجعهکننده 30 نفر آنها به عمل نیاز دارند، 30 نفر دیگر واقعاً نیازی به عمل ندارند، اما به دلیل مسائلی مانند مد روز یا مواردی مانند چشموهمچشمی خواستار عمل زیبایی بینی هستند، 40 درصد باقیمانده هم کسانی هستند که هم میتوانند عمل کنند و هم میتوانند عمل نکنند، بنابراین به سلیقه خودشان برمیگردد. نسبت به 10 سال گذشته مراجعه مردها برای انجام جراحی زیبایی بیشتر شده است. عمل زیبایی بینی نسبت به سایر عملهای زیبایی در ایران بیشتر است، بعدازآن عمل لیفت صورت، تزریق چربیهای صورت و پلک فوقانی و تحتانی. احتمالاً بیشترین عمل بینی دنیا در ایران انجام میشود، برای همین به پایتخت جراحی بینی جهان معروف است.» اما چگونه است که عملهای زیبایی در کشور اینقدر طرفدار پیدا کرده، علیرغم اینکه نیازمند هزینههای بالا است و با وضعیت اقتصادی فعلی جامعه مطابقت ندارد که این استقبال نامفهوم باعث میشود تا بر سر هر مطب یا درمانگاه بدون توجه به داشتن تخصص کامل تابلو جراحیهای زیبایی بالا برود و در شبکههای اجتماعی هم تبلیغ شود.
رئیسکل سازمان نظام پزشکی دراینباره میگوید: «واقعاً توان لجستیکی و نیروی انسانی دانشگاههای علوم پزشکی کفاف نظارت بر اینهمه تبلیغات و مراکز غیرمجاز در امور پزشکی را نمیدهد. پلیس فتا و تمام کسانی که وظیفه مدیریت کردن فضای مجازی را دارند باید به کمک این معاونت بیایند.» امروز جراحی زیبایی در کشور به یک سونامی تمامعیار تبدیل شده و میطلبد تا نهادهای بالادستی این هجوم را بهعنوان یک بیماری روانپریشی قلمداد کنند و از آنسو به معالجه آن در جامعه بپردازند.
حسن روانشید