اصلیترین مسأله در آینده سیاسی کشور، خلق «گفتمان برتر» است. آن چیزی که در انتخابات پیشرو، شانس موفقیت را افزایش خواهد داد، دستیابی به یک گفتمان جذاب و البته کارآمد است تا بتواند تضمین روشنی برای حل مسائل پیشرو ارائه کند.
امروز، جریان انقلابی در سرتاسر کشور، نیاز به ساخت و پرورش یک گفتمان پرنفوذ دارد؛ گفتمانی که به طور همزمان، از این ویژگیها برخوردار باشد: ۱- به خواست و اراده مردم نزدیک باشد. ۲- صاحب گستره و تنوع موضوعی باشد. ۳- سرشار از استدلال و منطق بوده و قدرت بالای توضیح دهندگی داشته باشد. ۴- جذاب و قابل فهم برای توده باشد. ۵- در مهار ضد گفتمانها و مواجهه با پروپاگاندای تبلیغاتی رقیب موفق باشد.
جریان انقلابی باید بکوشد به جای تمرکز بیش از اندازه بر تک نقطهها و بازتکرار نقاط ضعف دستمالی شده دولت، سطح وسیعتری از موضوعات و تحلیلها را در نظام گفتمانی خود وارد کند. به نظر میرسد روند مشاهده شده در طول چند ماه اخیر، از این حیث دچار ضعفهایی است که در درازمدت تبدیل به ضد خود خواهد شد. تمرکز بر تحلیلهای خطی و تکسلولی و بهرهکشی فراتر از طاقت برخی عبارتها در نقد دولت حاکم، از زمره این خطاهاست.
جریان انقلابی باید فشار بیش از حد از روی این کلید واژهها را برداشته و به جای اصرار ادبیاتی بر برخی گزارهها نظیر «اولین رئیسجمهور تکدورهای»، «کابوس روحانی» و «رأی منفی رئیسجمهور» به سمت تنوع در سوژهها و تعمیق در استدلالهای گفتمانی حرکت کند.
باید دقت شود که در خلق و احیای گفتمان انقلابی، نباید فریب زلم زیمبوهای روزنامهای و هوچیگریهای سفارشی رسانهای را خورد؛ معروف است که روزنامه، کاغذ خبر است، درحالیکه خبر واقعی، نزد مردم است؛ پس برای دریافت نظام سوژه میتوان به متن زندگی مردم مراجعه کرد و برای جریان انقلابی، این یک اولویت همیشگی است.
باید پریشانی مردم در برابر سیاستورزی غلط دولتمردان را دریافت و بدان پرداخت؛ به تعبیر رایج این روزها باید آن چیزی را که در زمین واقعی زندگی مردم، فهم میشود گزارش کرد، جدلهای سیاسی موجود، از این معنا فاصله گرفته است.
در خلق گفتمان جدید، بایستی پدیدههای خبری را تا سطح زندگی توده، ردگیری و واکاوی کرد، آن وقت است که میتوان برای درمان آن نسخههای جایگزین پیشنهاد نمود:
مسأله حادثه یخ زدن کولبران در زمستان سرد؛ ضعیفکشی در امر مبارزه با قاچاق؛ اختلال اقتصادی به واسطه ورشکستگی صنایع کوچک؛ اثرات بیکاری کارگران در خانوادهها؛ ابعاد مخرب فرهنگی هویتی ناهنجاریهای زیستمحیطی در زندگی دهکهای پایین جامعه، ورود لجام گسیخته کمپانیهای خارجی در سرمایهگذاریهای مصرفی داخل ایران؛ رونق اشرافیگری دولتمردان و دهکهای بالای جامعه؛ ناکارآمدی دولت در مواجهه با ترامپیزم و هراس خودساخته در برابر الگوی جدید سیاستی آمریکا؛ چالشهای دولتی موجود در مواجهه با تشتتهای رسواگرانه پیش آمده در سینمای ایران و دهها سوژه قابل فهم در متن زندگی مردم، از این سنخ و جنس است.
نظام گفتمانی جدید، ضمن فهم و تصویر و ترسیم این نقطه سوژهها، باید به سمت شناسایی اصول و روشهای جایگزین بگردد، اصولی که بتواند نیاز واقعی مردم را مرتفع ساخته و با لحاظ کردن رویکردهای عدالتخواهانه، از مضامین آرمانی انقلاب بهره گرفته و مسائل پیشرو را حل کند.
گفتمانی با این روند و فرایند، حتما مورد پسند مردم واقع خواهد شد و انگیزه تودهها را برای حمایت از آن، بسیج خواهد کرد.
سیدمهدی سیدی - جهان نيوز