یکم: دیرتصمیم
بخشی از آرای رأی دهندگان که آنها را با عناوینی مثل «قشر خاکستری» مینامند شامل کسانی هستند که «هنوز تصمیم نگرفتهاند.» نگارنده برخلاف تعبیر رایج آرای خاکستری مایل هستم این افراد را «دیرتصمیم» و آرای آنها را «یخ زده» بنامم. زیرا قصد ندارم لزوما با رویکرد منفی به این آرا نگاه کنم. این آرای «یخ زده» و «دیرتصمیم» شامل چند طیف هستند؛
۱- مخالفان جمهوری اسلامی در میان افرادی که هنوز به تصمیم نرسیدهاند؛ طیف «ضدانقلاب» یا «مخالف» بسیار اندک هستند. زیرا میدانیم و در انتخابات ۷ اسفند ۱۳۹۴ نیز مشخص شد این طیف اتفاقاً خیلی زود تصمیم گرفته و مثلاً بنا داشتند به مثلث «جیم» (حضرات آیات جنتی، یزدی و مصباح یزدی) رأی ندهند. این طیف که به هردلیل متأثر از رسانههای غرب و ضدانقلاب هستند برای انتخابات ریاست جمهوری نیز تصمیم خود را گرفته و در سودای «واگرائی بیشتر نظام» اتفاقاً بعد از اعلام صلاحیت داوطلبان در ۳۱ فروردین ۱۳۹۶ تمایل دارند به رئیس جمهور مستقر رأی دهند چون او را بیش از دیگران برای تحقق منویات خود مناسب دیدهاند.
۲-گلهمندان؛ این طیف به تصمیمات و عملکرد بخشهای مختلف نظام در حوزه اقتصاد، معیشت و حتی تصمیمات سیاسی، گلایههایی دارند و خود به دستههای جزئیتری تقسیم میشوند.
- برخی تنها رویکرد معیشتی دارند.
- برخی هیچ یک داوطلبان حاضر در صحنه را پاسخگوی مطالبات خود نمییابند.
- برخی نوعی نگرش این همانی به همه داوطلبان حاضر در صحنه دارند و به ویژه از عدم ورود داوطلبی خاص گلایه دارند.
۳- کم دغدغهها؛ یک طیف دیگر شامل افرادی هستند که صورت مسأله سیاست و انتخابات برای آنها، صورت مسأله کم اهمیتی است و به دلایل مختلف شب امتحان و صبح روز انتخابات، تصمیم میگیرند.
دوم: مسابقه
اتخاذ ادبیات خاص هریک از داوطلبان در روزهای اخیر با این پیش فرض صورت میگیرد که از بین رأی دهندگان «دیرتصمیم» آرای بیشتری را جذب کند.
یکی از داوطلبان رویکرد «تهاجم به دولت» را برگزیده تا «گلهمندان» به عملکرد اقتصادی و تبعیضآمیز دولت مستقر را به سوی خود جلب کند.
یکی از داوطلبان رویکرد «تهاجم به حاکمیت» را در روزهای اخیر برگزیده تا سهم بیشتری از طیف «دیرتصمیم» را جذب سبد آرای خود کند. پیش فرض این داوطلب آن است که هنوز بخش مهمی از افراد «دیرتصمیم» و «آرای یخ زده» متعلق به سبد آرای «مخالفان نظام» است. این رویکرد ناشی از یک خطای «جامعه شناختی» است. زیرا این قشر بدون اتخاذ ادبیات تهاجمی علیه حاکمیت و با همان شعار «اعتدال» تصمیم خود را حداکثر از ۳۱ فروردین گرفته و داوطلب خود را نیز برگزیده بود. اما اصرار بر رویکرد «تهاجم به حاکمیت» شعار اعتدال را کمرنگ میکند و از سوی دیگر سبد آرای وی کم خواهد کرد.
سوم: درک
حتی اگر تنها بخواهیم به موضوع به عنوان یک عملیات سیاسی بنگریم؛ جذب آرای یخ زده، نیازمند درک درست ترکیب این آرا و دغدغههای متفاوت افراد «دیرتصمیم» است. بررسی آرای شعب اخذ رأی در انتخابات ۷ اسفند ۱۳۹۴ نشان میدهد آرای «یخ زده» متعلق به اقشار به اصطلاح فرودست، حاشیه نشین، مستضعف و محروم، بود. این قشر با پمپاژ ترس از «دیوارکشی خیابانها» و ایجاد «ارعاب از اعدام ضدانقلاب» پای صندوق نمیآید. قشری که قرار بود با این هراسافکنی پای صندوق رأی بیاید، تصمیم خود را گرفته و رأی خود را از ۳۱ فروردین نوشته است. قشر مستضعف و محروم اگر اهتزاز پرچم عدالت را در پویش داوطلبی نبیند، باید حداقل «بوی نان» را از تنور انتخابات استشمام کند و کسی میتواند دغدغه این قشر را درک کند که نه دیروز و امروز بلکه سالها همدرد مستضعف و کوخنشین بوده باشد.