انتخابات پارلمانی انگلیس در حالی برگزار شد که در کنار نتایج احزاب برای تشکیل دولت یک اصل مهم در آن مطرح است و آن آغاز برنامههای اروپا و انگلیس برای طرح خروج این کشور از اتحادیه یا همان برگزیت است. نکته مهم در این معادلات اصرار اروپا بر اجرای هر چه سریعتر این طرح است چنانکه نه تنها کشورها بلکه کمیسیون و پارلمان اروپا نیز خواستار تحقق این طرح شدهاند حال این سوال مطرح است که چرا اروپا بر این امر تاکید دارد و چه اهدافی را در ورای آن سپری میکند؟ ارزیابی تحولات اروپا بیانگر دو دیدگاه فردی و جمعی در قبال این مسئله است.
از یکسو برخی از کشورهای اروپایی همچون آلمان و فرانسه خروج انگلیس را حذف یکی از رقبای خود از صحنه اتحادیه میدانند که میتواند بر گسترش نقشآفرینی آنان تاثیر بسیاری داشته باشد. بر این اساس است که این کشورها بر اصل تعیین تکلیف هر چه سریعتر وضعیت این کشور تاکید دارند. از سوی دیگر اتحادیه اروپا نیز چندان رضایتی از انگلیس ندارد چراکه سیاستهای یکجانبهگرایانه و البته همگرایی شدید آن به آمریکا هزینههای بسیاری برای اروپا ایجاد کرده است. بسیاری از مصوبات و تصمیمات این اتحادیه به دلیل مخالفتها و بعضا رفتارهای منفعتطلبانه انگلیس ناکام مانده است. بر این اساس اروپا تمایل دارد تا هر چه سریعتر تکلیف انگلیس آشکار شود تا در کنار حذف یک عامل بحرانساز از اتحادیه با ایجاد نظم و ثبات در اتحادیه از رویکرد سایر کشورها به جدایی از آن جلوگیری کنند.
آنها نمیخواهند ادامه وضعیت بلاتکلیف لندن زمینهساز ترویج فرهنگ جداییطلبی در میان سایر اعضا شود چنانکه اخیرا در برخی از کشورهایی اروپایی شعار جدایی از اروپا به شعار انتخاباتی مبدل شده است. در این میان باید توجه داشت که کشورهای اروپایی برَآنند تا در شرایط کنونی که دولت انگلیس در وضعیت به نسبت نسامانی قرار دارد و وضعیت معلق بر پارلمان حاکم است، لندن را به اجرای تعهداتش در باب برگزیت از جمله در باب پذیرش اتباع کشورهای دیگر در انگلیس متقاعد سازد.
مجموع این روند را میتوان برگرفته از شرایط داخلی و بیرونی انگلیس دانست چراکه در عرصه داخلی عملا انسجامی میان احزاب و جریانهای سیاسی وجود ندارد چنانکه حتی استمرار نخستوزیری ترزا مینیز در ابهام قرار دارد و بسیاری بر برکناری وی اصرار دارند. در عرصه اروپا نیز این کشور نتوانسته به یارگیری مناسبی بپردازد و حتی نزدیکترین شرکای آن نظیر انگلیس، ایرلند، ولز و... نیز در کنار اصل استقلالخواهی بر عدم همراهی با لندن در قبال اتحادیه اروپا تاکید میکنند. بر این اساس میتوان گفت که فرآیند روابط میان اروپا و انگلیس بر سر برگزیت دورانی بس حساس را سپری میکند که در کنار تاثیرات بسیار بر انگلیس میتواند بر ساختار این اتحادیه و ایجاد شکافهای چند لایه در آن تاثیر بسیار داشته است.