«این چنین نخواهد بود که یک طرف برنده باشد و طرف دیگر بازنده، که هر مذاکرهای که برد - باخت باشد، پایدار نخواهد ماند. مذاکره و توافقی میتواند پایدار و مستمر باشد که برای دو طرف حالت برد - برد داشته باشد.» اینها را آقای روحانی روز ۲۳ تیر دو سال پیش و پس از امضای توافق برجام اعلام کرده بود.
«امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق در روز اجرای توافق تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و اشاعهای هم به صورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد. تمام تحریمهای مالی، بانکی، مربوط به بیمه، حملونقل، پتروشیمی، فلزات گرانبها، تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی کنار گذاشته میشود و برای ۵ سال نوعی محدودیت و پس از آن لغو خواهد شد.» اینها را هم در همان تاریخ و در همان مکان در گفتوگوی زنده رادیو و تلویزیونی با مردم بیان کرده بود.
«در اینجا اعلام میکنم که اگر کسی بخواهد نقد کند، نقد دلسوزانه، آزاد است، اما من اجازه نمیدهم که کسی بخواهد به امید و اعتماد مردم برای آینده درخشان این کشور، برای رونق اقتصادی، برای صلح و امنیت در کشور ما و در منطقه با دروغی، اتهامی و سخن ناروایی صدمه بزند.» اینها را هم همانجا و همان زمان اما خطاب به «مخاطب خاص» خود یعنی منتقدان روند مذاکره و توافق گفته بود. همان «بیسواد»های «بیشناسنامه». همان «کاسبان تحریم» و «بزدل»هایی که باید به «جهنم» میرفتند. همانهایی که بعدها شدند «دلواپس» و تا میآمدند حرفی بزنند و نقدی به نقاط ضعف آن قرارداد بینالمللی داشته باشند، با انبوه هتاکیها، فحاشیها و تهدیدها مواجه میشدند.
حالا حدود دو سال و دو هفته از آن روز گذشته است. رئیسجمهور محترم در جلسه هیئت دولت اعلام میکند «جمهوری اسلامی ایران مطمئناً در برابر حرکت جدید کنگره آمریکا، عکسالعمل متقابل نشان خواهد داد، در اولین قدم مجلس شورای اسلامی در این زمینه قدمهای خودش را برخواهد داشت و هر قدم دیگری هم لازم و مورد نیاز بدانیم برای تقویت و مصلحت کشورمان برداشته و بدون توجه به تحریمها و سیاستهای آنها به راه خودمان ادامه خواهیم داد.»
منظور آقای روحانی همان مجلسی است که قابل دانسته نشد تا «لایحه برجام» را تقدیمش کنند. همان مجلسی که «کمیسیون ویژه برجام» را تشکیل داد و دست آخر بعد از هفتهها بحث و بررسی، نه حرفش شنیده شد و نه نگرانیهایش جدی گرفته شد.
چون «برخیها» کار را تمام کرده بودند و توانستند با «لابی» مهمترین سند بینالمللی جمهوری اسلامی را در ثلث ساعت تصویب کنند.
حالا اوضاع خوب نیست. آنقدر نقض عهد امریکا در حال «تکرار» شدن است که از «فتحالفتوح»، «آفتاب تابان»، «باغ گلابی» و... به سمت «تقریبا هیچ» مِیل کردهایم.
اشتباه نشود. در این چند خط قرار نیست به جنازه برجام و یا خدای ناکرده سربازان دیپلماسی کشورمان «لگد» بزنیم. اما دلمان به درد میآید از آن همه نشنیدنها. از آن همه «اعتماد» بیجا و خوشخیالیهای دولتمردان و به تبع آن مجیزگوییهای رسانههایشان که خودشان هم میدانستند «تحریمها رفت» دروغترین تیتر تاریخ بوده و هست.
حالا به نقطهای رسیدهایم که نه کُری خواندن جواب میدهد، نه قدم زدن دونفره و نه حتی خودکار پرت کردن.
ما به نقطه سرِخط که نه، به چند صفحه قبل برگشتهایم و حالا باید دعا کنیم دولت، دستگاه دیپلماسی، مجلس و همه آنهایی که در «بزک» برجام سنگ تمام گذاشتند و نگرانیهای دلسوزان و شروط رهبری را نادیده گرفتند، کاری کنند کارستان. با توئیت کردن، مصاحبه و گفتوگوی زنده و مرده کار حل نمیشود.
شاید لازم باشد، مردم از «محرمانه»های برجام باخبر شوند و بدانند آن بازی برد - برد چگونه رقم خورده که در عین آنکه ما به تعهدات خود عمل کرده و میکنیم، طرف مقابل نه تنها عمل نمیکند که تحریمهای جدید هم وضع میکند.
حالا زمان آن رسیده که دولت مثل «شیر» در مقابل نقض عهدها بایستد و برای برجامی که به شکلی کاملا آرام و تکهتکه در حال پاره شدن است فکری جدی کند. ما منتظریم. منتظر یک پاسخ واقعی و دقیق و قانونی.