از زمانی که ترامپ در سخنرانی خود تاکید کرده که برجام را تایید نمیکند و آن را به کنگره میدهد تا قانونگذاران آمریکایی ظرف دو ماه دربارهاش تصمیمگیری کنند، دیگر صدایی در حمایت از برجام از سوی اصلاحطلبان شنیده نمیشود و آنان محتاطانه از کنار بدعهدیهای امریکا نسبت به برجام عبور میکنند.
درست پس از اینکه بحثهای پیرامون مذاکرات هستهای مطرح شد، اصلاحطلبان و رسانههای آنها مشتاقانه از این مذاکرات استقبال کردند و با اغراق به تمجید از این اقدام شجاعانه و بدیع پرداختند.
آنها در سخنان مبالغهآمیز خود به بهترین شکل به بزک کردن مذاکرات و حمایت از این اقدام دولت پرداختند و با سیاه نمایی در مورد عملکرد دولت گذشته و کسانی که مذاکره با غربیها به خصوص امریکا را بینتیجه میدانستند، دلایل بسیاری برای حمایت از برجام آوردند و نسبت به عاقبت نرفتن به پای میز مذاکره هشدار دادند.
اصلاحطلبان در آن زمان از فشار تحریمها بر مردم سخن گفتند و با بازی گرفتن اعتماد مردم، دنیای پس از توافق و مذاکره با غرب را ستودند.
این نوع اظهارات از سوی اصلاحطلبان در روزهای پس از توافق به اوج خود رسید.
همه به یاد دارند تیترهایی را که نشریات اصلاحطلب در آن روزها منتشر کردند در وصف برجام مبالغ آمیز بود از جمله:
بینظیر در تاریخ
آغاز پایان تحریمها
پیروزی بدون جنگ
فروپاشی سازمان تحریمها
اینک بدون تحریم
و...
بعد از گذشت زمان و امضای توافق هستهای نیز آنها به این روش به سیاق گذشته ادامه دادند و تاکید میکردند که کشور با برجام از تهدیدها دور شده است و امنیت پایداررسیده است .
چنین رویکردی از سوی اصلاحطلبان، منجر شد تا دولت خود را پیروز مذاکرات بداند و از فتحالفتوح سخن به میان آورد. در ان زمان رهبر معظم انقلاب نیز به این موضوع اشاره کردند و اظهار داشتند: " عدّهای دارند اینجور وانمود میکنند که کأنّه این دستاوردهایی که حالا مثلاً پیدا شد، آمریکا یک لطفی کرد به ما که این تحریمها را مثلاً برداشت؛ اینجور نیست. یک عدّهای از این فرصت میخواهند استفاده کنند، باز چهرهی منحوس استکبار را بزک کنند؛ این خیلی خطرناک است."
صفحات نخست رسانههای مدعی اصلاحات حتی زمانی که امریکا شروع به عهدشکنی درباره برجام کرد از زدن یک تیتر کوچک نیز در این باره دریغ کردند. اگر هم خبری یا تیتری در این رسانهها زده میشد تلاشی بود برای القای این مطلب که برجام نقض نشده است و ترامپ که شخصیتی متزلزل و غیرقابل پیشبینی دارد بر علیه ایران سرکشی میکند گویی که وی به عنوان رئیسجمهور امریکا جدا از نظام حاکم بر این کشور است. اصلاحطلبان با اشاره به دیدارهایی که بعد از برجام از سوی غربیها با مقامات کشورمان صورت میگرفت تلاش داشتند تا نشان دهند که این دیدار با بزرگان دنیا نتیجه برجام است، برجام زنده است و به تدریج نتایج خود را نشان میدهد.
با گذشت زمان و تحریمهای پسا برجامی و اظهارات ضد ایرانی مقامات و دولتمردان و حتی برخی از کشورهای اروپایی علیه ایران، درخواست برای اجرای برجامهای دیگر و بازرسی از مناطق نظامی ایران، مخالفت با اقدامات ضد تروریستی کشور در منطقه و همراهی با محور مقاومت و زیر سوال بردن فعالیتهای موشکی کشورمان و تحریم سپاه پاسداران نشان داد که آنچه که در مورد برجام از سوی آنها ابراز میشد، مبالغهای بیش نبوده است.
دلایل حمایت اصلاحطلبان از برجام
از منظر اصلاحطلبان حمایت برجام از یکسو موجب تثبیت و تداوم سیاست خارجی دولت روحانی میشد و ازسوی دیگر آنها با امضای توافق هستهای میتوانستند حسننیت خود در روابط با غرب را به اثبات برسانند. آنها معتقد بودند که توافق هستهای دستاورد مهمی برای اصلاحطلبان است و نشان میدهد که آنها توانستند با حمایتهای خود از دولت درهای روابط اقتصادی و سیاسی ایران با غرب را گشوده و به بسیاری از مشکلات اقتصادی و تنشها با کشورهای غربی پایان دهند از اینرو لازم است که این مسیر تکمیل شود.
در عین حال آنها نمیخواستند دلایل منطقی منتقدان مذاکره با امریکا را بشنوند و از این رو در فضایی که تبلیغات برای این گونه مطالبات وجود داشت تلاش کردند با بزک کردن مذاکرات هستهای، راه را برای دولت باز کنند تا دولت بتواند حرف خود را به کرسی بنشاند و آنها هم از این آب گل آلود ماهی خود را صید کنند.
این ماجرا تا آنجا ادامه داشت که اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که توافقات دولت با غرب دستاورد ملموسی برای مردم نداشت. اما آنها در انتهای دولت یازدهم به این نتیجه رسیدند که نباید با حمایت بیشتر از برجام، پاشنه آشیلی برای خود فراهم کنند تا در نهایت این نتیجه گریبان آنها را بگیرد از اینرو روند طلاق عاطفی از برجام را شروع کردند.
فرار از مسئولیت
حالا این روزها اصلاحطلبان تلاش می کنند که از زیربار مسئولیت تحمیل چنین خسارتی به مردم و کشور شانه خالی کنند. آنها این روزها میگویند که برجام تصمیم دولت نبوده و «نظام» در این باره تصمیم گرفته است.
در آن زمان اگر حمایتهای اصلاحطلبان از دولت صورت نمیگرفت، اگر به شروط ۹گانه مجلس، ملاحظات ده گانه شورای عالی امنیت ملی و شروط ۹ گانه رهبری برای تایید برجام توجه میشد، قطعا برجام شاهد چنین فرجامی نبود. دولت با دقت بیشتری در این زمینه حرکت میکرد و بیشتر به توصیههای رهبری و دلسوزان نظام توجه مینمود. در حال حاضر که برجام به این نقطه از سرنوشت خود رسیده است، چه بخواهیم و چه نخواهیم برجام را مردم دستپخت دولت یازدهم و حامیان آن میدانند. از اینرو باید به اصلاحطلبان گفت که بهتر است که این واقعیت تلخ را بپذیرند که برجام حاصلی نداشته است.
آنها باید بدانند که نمیتوانند کار خود را به پای نظام بنویسند چراکه رهبری پیش از این موضوع، نسبت به بیاعتمادی به دشمن و بد عهد بودن آن هشدار داده بودند. باید به آنها گفت که جلوی ضرر را از هر نقطهای که بگیرید، منفعت است لذا بهتر است که رویکرد خود را در این زمینه تغییر دهند و به جای امید بستن به غرب، به تواناییها و حمایتهای مردم تکیه کنند.