همواره عادت به روشهای جاری یکی از معضلات بزرگ در انجام کارها است، بسیاری از مدیران آنچنان روشهای خود را درست میدانند که با پافشاری بر آنها، نتایج اقدامات خود را نیز بررسی نمیکنند.
در حال حاضرفساد، فقر، تبعیض و بیعدالتی از چالشهای اساسی کشور است و اقتصاد پر تلاطمترین دوران خود را پشت سر میگذارد به نحوی که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بارها به این چالشها اشاره و از مسئولین خواستهاند که برای رفع این چالشها گامهای اساسی بردارند.
اما با وجود مشکلها و چالشهای متعدد اقتصادی و معیشتی، اجتماعی، صنعتی در کشور به نظر میرسد که دولتمردان ما علاقه به تغییر روشهای قبلی خود ندارند و همچنان بر آن مسر هستند. نگاهی به عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم حاکی ازآن است که اگرچه رئیس دولت به عملکردهای دولتهای قبلی انتقادات بسیار داشت اما خود در طول ۵ سال فعالیت خود نه تنها مشکلاتی که مدعی بود ناشی از فعالیت این دولتهاست حل نکرد بلکه مشکلات تازهای برای کشور آفرید.
در این میان اگرچه برخی میگویند که روحانی رئیسجمهوری پر حوصله است که سیاست را با صبر لازمهاش دنبال میکند و همچنان همچنان در انتظار رسیدن وقت بهره بردن از برجام است، اما حالا افکارعمومی و حتی بسیاری از موثران در کشور عقیده دیگری دارند.
آنها معتقدند که دولت با روشهای پیشین خود به جایی نرسیده است و ادامه روش کنونی روز به روز بار دولت سنگینتر میکند و لازم است که روحانی فاز جدیدی را در مدیریت و کشورداری کلید بزند.
وعدهای که محقق نشد
روحانی در دولت یازدهم ریاست جمهوری خود را با یک وعده بزرگ آغاز کرد و آن رسیدن به توافق بر سر پرونده هستهای کشور بود.
بنابر اظهارات وی قرار بود از رهگذر این توافق، تحریمها را حذف و چالشها را برطرف شود کرد.
از سوی دیگر برنامه او به این ترتیب بود که وقتی در موضوعات سیاست خارجی و تعامل با کشورهای متخاصم به نتیجه رسید، نگاهش را بیشتر به داخل معطوف کرده و به سیاست و اقتصاد جامعه برسد.
اما متاسفانه نه تنها برجام و تعامل با کشورهای غربی به ویژه امریکا حاصلی نداشت و موقعیتی استثنایی را ایجاد نکرد بلکه با مختومه شدن پرونده هستهای نگاه غرب به سمت سایر مسائل اختلافی خود با ایران این روش شد و نه تحریمها لغو نشد بلکه تحریمهای دیگری وضع و مطالبه رفع تحریمها بیپاسخ باقی ماند وحتی عزت به پاسپورت ایرانی در حد یک شعار باقی ماند. در عین حال بسیاری یکی از دلایل اصلی وضعیت بحرانی ارز و بازار را امضای برجام میدانند. جوهیجانی ناشی از برجام از یک سو و در عین حال انجام نشدن اکثر وعدههای غرب موجب کمتحرکی و ناامیدی بازارسرمایه و تولید کنندگان و صنعتگران شد.
نگاهی به برخی از مشکلات داخلی
با وجود مشکلات متعدد، رئیسجمهوری حتی در دوره دوم ریاست جمهوری نیز در کارنامه کاریاش کمترین تغییر کارگزارانش را داشته و این درحالی است که اگر این افراد میتوانستند کاری را از پیش ببرند و یا برنامهای اساسی داشتند حداقل مردم بایستی شاهد تغییری ولو اندک بودند.
این در حالی است که مردم انتقادات بسیاری از تاجرمسلکی مقامهای دولتی در نظام بانکی، بخشهای مختلف اقتصادی بازار ارز ، ملک، بورس... دارند و حتی برخی از آنها در گوشه و کنار بر این باورند که فساد و رانتخواری مقامات دولتی افزایش یافته که نمونه آن اختلاسها متعدد در این دولت، حقوقهای نجومی، افزایش اختلاف طبقاتی و ظهور پدیده ژن خوب، مدیران چند تابعیتی و...است.
در عین حال دولت در این مدت نه تنها توجهای به تولید داخلی و تاکید رهبری بر اقتصاد مقاومتی نداشته است بلکه به دلیل آنکه بسیاری از اعضای دولت پیشتر تاجر و یا کارشان واردات بوده است، موجب تقویت واردات شده اند از جمله میتوان به افزایش واردات کالاها و اتومبیلهای لوکس اشاره کرد. یکی دیگر از عقب گردهای دولت در مورد ایجاد اشتغال بود تا آنجا که برخی از آمارها حاکی از ان هستند که اخراج کارگران در این دولت نسبت به دولت قبل ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
همچنین مردم نه تنها آمارهای دولت در اشتغال بیان را حس نمیکنند بلکه عموم مردم معتقدند که وضعیت اشتغال بدتر از قبل است و حتی بسیاری از کارگران نگران از دست دادن کارهای خود هستند که به دلیل غفلت و سیاستهای غلط دولت و کاهش تولید ، تعطیلی کارخانهها، بیمهری به بخشهای کشاورزی و صنعت و افزایش روکود رخ داده است.
همچنین توجه ویژه دولت به اقتصاد سرمایهداری، حیف و میل و هزینههای بیرویه، افزایش سفرها و ماموریتها، سمینارهای تشریفاتی، از جمله دیگر راههای بینتیجهای است که دولت همچنان آن را ادامه میدهد.
در عین حال بسیاری از التهابات اقتصادی در کشور قابل پیشگیری بود اما این مهارت در تیم اقتصادی دولت وجود نداشت و سیاستگذاریهای اقتصادی کارآمد نبود.
دولت و رئیس جمهور بارها اعلام کردهاند که تورم در کشور کاهش یافته است اما مردم نیز شاهد این حقیقت هستند که تغییری در معیشت آنها به وجود نیامده و مهار کاغذی تورم بیشتر از مهار واقعی بوده و به عبارتی جنسی ارزان نشده است. حتی مردم شاهد افزایش برخی از قیمتها به دلیل اتخاذ سیاستهای غلط در بخشهای متعدد هستند.
توجه به توصیهها و انتقادات
تا کنون بیشترین گرایش دولت، در بخشهای سیاسی بوده است و رفاه کشور را از طریق اقتصاد نفتی و واردات دنبال میکند و رفتارش به گونهای است که گویا اصلا ً دغدغه اقتصادی در کشور وجود ندارد.
دولت نه تنها سعه صدر لازم برای مدیریت کشور را به خرج نمیدهد بلکه در بسیاری از موارد با انتقاد از مخالفان خود آنها را بیعقل دانسته است.
این در حالی است که دولتمردان نباید این امر مهم را از خاطر ببرند که برای اجرای هر برنامهای در هر حوزهای ابتدا باید رضایت مردم را جلب کرد و به مطالباتشان توجهی ویژه نشان داد نه آنکه با بیتفاوتی از کنار آنها عبور کرد.
دولت نه تنها به نظر افکار عمومی و مردم بیتوجه بود بلکه حتی به دلسوزیها و توصیههای کارشناسان و صاحبنظران امر نیزتوجهی نداشت. حتی دیده میشود که بیصدا از کنار بسیاری از توصیههای رهبر انقلاب نیز عبور کرد.
ایشان بارها بر نکاتی چون، تکیه به نیروهای داخلی و امید نبستن به بیگانگان، هوشیاری در مقابل اقدامات و پیشنهادات دشمن، مصون کردن کشور در مقابل تحریمها و کاهش وابستگی به اقتصاد نفتی، دل نبستن به وعده خیلی لغو تحریمها، پرهیز از حاشیهسازی و دو دستگی و استفاده از یکپارچگی، ایمان و همت بلند مردم برای گشودن راه کشور تاکید کردند اما متاسفانه توجهی به این تاکیدات و نقشه راه نشد.
رویکرد جهادی
بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که اگر قبول کنیم که با روحیه جهادی میتوانیم مسایل و مشکلات را حل کنیم، میتوانیم بر این چالشها نیز چیره شویم.
تجربه تاریخ انقلاب نشان داده است که کشور بارها با بحرانهای متعددی روبرو بوده که با همین رویکرد توانست است به راحتی بر آنها غالب شود. نمونه این بحران وقوع جنگ تحمیلی بود، مردم کشور در همراهی با دولتمردان چه در زمان جنگ و چه برای بازسازی آثار ناشی از آن با بهرهگیری از مدیریت جهادی، تلاش، باور به توانمندیهای خود توانستند که بحران جنگ را پشت سر گذاشته و خرابیها ناشی از جنگ را ترمیم کنند.
مسلم است که بحران اقتصادی سختتر از شرایط جنگ نیست و میتوان با الگوگیری از این روش، مشکلات کشور را نیز حل کرد
استفاده از مشارکت مردمی
در عین حال علیرغم این که دولت اعتقادی به آگاهی مردم از مسائل و چالشهای کشور ندارد و در بسیاری از موارد نشان داده است مردم را محرم نمیداند با این حال حل بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران عقیده دارند که بحرانها و مشکلات بزرگ کشور بدون مشارکت و نقش واقعی مردم حل نخواهد شد.
عدم شفافیت دولت در بسیاری از موارد از جمله قراردادهای نفتی یکی از نمونههای این مدعاست. یکی از وعدههای انتخاباتی روحانی این بود که حق همه مردم است که به اطلاعات شفاف دسترسی داشته باشند. مردم بدانند که چرا دولت در سیاستهای خود موفق نشد و دولت موانع را شفاف برای مردم تشریح کند.
در نهایت مردم باید را در کارها مشارکت و لازم است تا مدل اداره و روش توسعه در کشور را تغییر یابد. اگر چه در بسیاری از موارد انتقادها و پیشنهادها به دولت با تعابیر تندروی مطرح شده اند اما بسیاری از این افراد دلسوزانی هستند که نمیخواهند دولت با بیبرنامگی به فرصتسوزی و فضاسازیهای کاذب روی بیاورد. از این رو اولین پیشنهاد این افراد به دولت تغییر رویکرد است.
نویسنده: کتایون مافی