بازی انتخاباتی اصلاحطلبان به گونهای است که بعد از انتخابات هیئت رئیسه با بازنمایی آن در فضای سیاسی به انتخابات ۱۴۰۰ با کاندیداتوری عارف رسیدند.
بررسی رویکرد جریان اصلاحطلبی در ایران نشان دادهاست که این جریان سیاسی به جای آنکه قصد کار کردن برای مردم را داشته باشد بیشتر به فکر اهداف قدرت طلبانه خود است و میکوشد تا برای جبران گذشته در هر انتخاباتی به گونهای عمل کند که به بیشترین منعفت دست یابد.
نگاهی به تحرکات اخیر این جریان بیانگر آن است که این جریان سیاسی از انتخاباتی به انتخابات دیگر می پرد و به طور کاملا زودهنگام بر روی انتخابات آینده که قدرت سیاسی و وزن کشی جناح هاست، متمرکز میشود.
جالب آن است که عملکرد این گروه سیاسی بارها نشان دادهاست که این گروه به شعارهای انتخاباتی خود به هیچ عنوان متعهد نبوده و تنها سعی میکند با مدیریت انتخاباتی و تزریق شور و حال در افکارعمومی ، مردم را از وعدهها و عملکرد خود منحرف سازند.
انتخابات هیات رئیسه مجلس
با نگاهی به انتخابات هیات رئیسه مجلس که درآن علی لاریجانی با ائتلاف با فراکسیون ولایی توانست دوباره بر صندلی ریاست مجلس تکیه بزند، میتوان به راحتی این رفتار انتخاباتی اصلاحطلبان را بررسی کرد.
در طول این انتخابات رسانههای اصلاحطلب با توجه به اینکه محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید در دور اول انتخابات توانست حائز آرای بیشتری از لاریجانی شود و در دور دوم شکست خورد، تحلیلهای انتخاباتی جالبی ارائه دادند که به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم هم مرتبط میشود.
تیترهایی مانند «لاریجانی سوخت» از جمله این موارد است که به نوعی بازنمایی انتخابات هئیت رئیسه مجلس دهم در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم است.
انتخابات هئیت رئیسه مجلس تا آنجا برای عارف و تیم همراه وی اهمیت داشت که آنها درست بعد از آن، خبر تشکیل حزب وکاندیداتوری زودهنگام وی را رسانهای کردند.
عارف بعد از انصراف از انتخابات ۹۲ توانست جایگاه مطلوبی در میان اصلاحطلبان کسب کند .سخنان عارف بارها حاکی از آن بوده که وی بیش از دیگران ترجیح میدهد که اصلاحطلبان به شکل مستقل وارد انتخابات ۱۴۰۰ شوند. جای تعجب ندارد اگر عارف در انتخابات بعدی یک بار دیگر کاندیدا شود و انتظار داشته باشد که اصلاحطلبان به پاس کناره گیری او در انتخابات ۹۲ تا لحظه آخر از او حمایت کنند.
اگرچه بسیاری از سیاسیون تاکید می کنند که فضای سیاست ایران متاثر از تصمیمات دقیقه ۹۰ است و عارف کاندیداهایی بالقوه است اما عملکرد اصلاحطلبان حکایت از آن دارد که آنها نمی خواهند هیچ فرصتی را از دست بدهند.
حزبسازی
جالب اینجاست که پس از این انتخابات بود که محمدرضا عارف، دست به حزبسازی با اهداف انتخاباتی برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ زد.
اگرچه علیرضا خامسیان مشاور محمدرضا عارف و مدیر روابط عمومی بنیاد امید ایرانیان درباره اظهار داشت: مطرح شدن کاندیداتوری عارف در مقطع کنونی یک موضوعی انحرافی است، اما رسانههای اصلاحطلبان هم تیتر زدند که عارف حزب تاسیس میکند و وی را از همین حالا که هنوز سه سال به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باقی ماندهاست، به عنوان کاندیدای این جریان معرفی کردند.
این رسانه ها در تحلیل خود اینگونه عنوان کردند که عارف در حال رایزنیهای جدی برای تشکیل یک حزب بزرگ با گرایش اصلاحطلبی است و در صورت تاسیس این حزب، تعدادی از نمایندگان مجلس که در جریان انتخابات اخیر هیات رییسه مجلس در حمایت از عارف نقشی جدی داشتند در حزب آینده او حضور خواهند داشت.
برنامه ریزی سازمانی برای عبور از روحانی
جالب اینجاست که هنوز دو سال از مجلس دهم که اصلاحطلبان در آن حضور در خور توجهی دارند و همچنین سه سال از عمر دولتی که این جریان سیاسی حامی تمام قد آن در دو دوره بوده، باقی ماندهاست اما عطش انتخاباتی اصلاحطلبان برای سال ۱۴۰۰ از مدتها پیش شروع شدهاست و برای آن برنامه ریزی سازمانی میکنند.
چنین برنامه ریزیهای میتواند بخشی از عبورجریان اصلاحات از دولت روحانی هم تلقی شود. نارضایتی افکار عمومی از عملکرد روحانی و شرایط نامطلوب اقتصادی در کشور باعث شده که اصلاحطلبان به خصوص بعد از دولت دوازدهم بارها نشان دهند که نمیخواهند خیلی پاسوز دولتی شوند که ممکن است آینده آنان را با عملکرد خود به خطر بیندازد.
اگرچه پیشتر اصلاحطلبان بارها و بارها خود را قیم دولت اعتدال معرفی کردهاند؛ اما حالا پروایی برای انتقاد از روحانی ندارند.
آنها همچنین از کم محلی روحانی به مطالبات این جریان در چینش ترکیب کابینه دلخورند و این نارضایتی موتور محرکه آنان برای چهار سال آینده است و نشان میدهد که آنها یک آماده باش تمام قد برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دادهاند.
حتی در این عرصه اصلاحطلبان برای سال ۱۴۰۰ رقیب سازی هم کردهاند و علی لاریجانی را به عنوان رقیب خود در این انتخابات معرفی میکنند و حتی بعد از انتخابات هئیت رئیسه مجلس به عنوان یک نامزد رقیب به وی نگریسته و با همین نگاه تیتر زده و مطلب نوشتند.
اینکه اصلاحطلبان چطور به این نتیجه رسیدهاند، هنر این جریان سیاسی برای بقا در قدرت و برجسته شدن در انتخابات نشان میدهد.
وجهه سیاسی اصلاحات برای آینده این جریان اهمیت ویژه ای داشته و آنها در کنشهای سیاسی خود این موضوع را مد نظر دارند تا مبادا اشتباهات گذشته را تکرار کنند و در آینده با تخریب وجهه این جریان سیاسی چند رای را از دست بدهد.
آنگونه که بعضی اصلاحطلبان نشان دادهاند، آنها مایلند به صورت جریانی وارد کارزار شوند. برنامه اصلاحطلبان این است که در این دوره از موفقیتهای نیم بند پرهیز کنند. استراتژی اصلاحطلبان در گام اول انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ اتحاد با اعتدالیون و در گام دوم تحکیم این اتحاد درانتخابات مجلس و در گام سوم پیروزی در انتخابات شورای شهر بود تا بتوانند زمینه حضور جدی خود را در انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری فراهم کنند.
تامین منافع مردم
اگرچه به جز عارف گزینه های دیگری چون جهانگیری نیز برای این انتخابات از سوی اصلاحطلبان مطرح هستند اما در نهایت باید گفت که بازی انتخاباتی این جریان سیاسی تامین کننده منافع مردم نیست. این جریان فقط مردم را در یک سیکل انتخاباتی گیر انداخته و با وعدههای متعدد آنان را امیدوار برای آینده میکند. آیندهای که در آن عملکردی نیست و تنها انتخابات دیگری وجود دارد که اصلاح طلبان برای ارتقاء و حفظ قدرت برای آن تلاش میکنند.