آمریکا که سیاست فشار حداکثری را در قبال ایران در حوزه نظامی و سیاسی پیش گرفته در برابر مقاومت فعال جمهوری اسلامی چنان ناتوان شده که هر روز ابعاد جدیدی از عقبنشینی اجباری از این سیاست را اجرا می کند.
ترامپ رئیس جمهور آمریکا بر این ادعا بوده که با رویکرد به فشار حداکثری میتواند ایران را تسلیم زیاده خواهی خود ساخته و توافقی بر اساس شروط ۱۲ گانه را به ایران تحمیل نماید که نتیجه نهایی آن نشان دادن ایران به عنوان الگوی اقتدار آمریکا و ناکامی مقاومت ملت بزرگ ایران است. در این چارچوب آمریکا دو رویکرد سیاسی و نظامی را با چاشنی اقتصادی در پیش گرفت. در حوزه نظامی ادعای تقویت حضور نظامی در منطقه را داشته که با اعزام جنگندههای بی ۵۲ و تقویت رزمناوها در خلیج فارس صورت گرفت. رویکردی که البته پاسخ ایران به تجاوز پهپادی آمریکا و نیز توقیف نفت کش متخلف انگلیسی تحقق آن را با ابهامات بسیاری همراه ساخت.
در حوزه سیاسی اما آمریکا تحریمهای متعدد را علیه افراد و ساختارهای نظام وضع کرد و حتی نام رهبری و نهادهای منتسب به آنرا در لیست تحریمها قرار داد. رویکردی که حلقه نهایی آن اعلام تحریم ظریف وزیر امور خارجه بود. ترامپ با خروج از برجام و اتخاذ راهبرد فشار حداکثری علیه ایران، تلاش کرد با تحقیر رقبای داخلی خود و جامعه بین المللی به همگان اثبات کند که او فردی متفاوت بوده و با پیگیری روشهای ابتکاری خود می تواند بیشترین منافع را با کمترین هزینه بدست اورد.واکنش سرد و مقابله جویانه مردم و تثبیت روزافزون شرایط اقتصادی کشور، افزایش تحرک موثر منطقه ای و بین المللی و مواضع قاطع و غیر قابل خدشه رهبر معظم انقلاب، ضمن مآیوس سازی ترامپ از مسیر آغاز شده، فشارهای داخلی رقبا و جامعه بین الملل را بر وی به صورت بی سابقه ای افزایش داد تحریم وزیر امورخارجه ایران پس از مخالفت با پیشنهاد ترامپ برای گفتگوی حضوری با ایشان، نشان داد که قطار "فشار حداکثری" در "ایستگاه ناکامی" متوقف شده و سرنشینان آن چاره ای جز تغییر ریل به سمت اجرای تعهدات و احترام به حقوق قانونی جمهوری اسلامی ایران ندارند. حلقه تکمیلی ناکامی آمریکا زمانی بود که مصوبه شورای امنیت ملی مبنی بر تعلیق گام به گام تعهدات برجامی اجرایی و دو گام آن محقق شد.رویکردی که نشان داد دوران هزینه صفر برای اروپا و آمریکا به پایان رسیده و ایران در برابر هر اقدامی پاسخی قاطع خواهد داد.
شکست فشار نظامی
اما بعد دیگر فشار حداکثری یعنی حوزه نظامی آمریکاییها بعد از مدتها ادعای رسانهای و البته سرکیسه کردن کشورهای عربی گزینهای جز عقب نشینی نداشتهاند چنانکه بمب افکنهای B۵۲ آمریکا که با تبلیغات گسترده و با هدف ایجاد فضای رعب و وحشت نسبت به وقوع جنگ و در راستای راهبرد فشار حداکثری به منطقه آمدند، طی روزهای گذشته پایگاه العدید قطر را ترک کردند. اواخر اردیبهشت ماه سال جاری فرماندهی مرکزی نیروهای تروریست امریکا در منطقه (سنتکام) اعلام کرد که بمبافکنهای آمریکایی بی-۵۲ در پایگاه هوایی این کشور در قطربا هدف مقابله با «تهدیدات ایران» فرود امده اندهم زمان جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز اعلام کردکه اعزام یگان بمبافکن ارتش آمریکا به خاورمیانه حامل این پیام روشن برای ایران است که در صورت هرگونه تعرض نظامی علیه منافع ایالات متحده و یا متحدان آن، با واکنشی بیرحمانه مواجه خواهد شد.علی رغم تهدیدات مستمر آمریکا برای هراس افکنی و منفعل نمودن جمهوری اسلامی ایران ،بامداد ۳۰ خردادماه پهپاد جاسوسی «گلوبالهاوک» آمریکا که به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران تجاوز کرده بود توسط پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هدف قرار گرفت و در سواحل هرمزگان سرنگون شد. تصاویر ماهوارهای که طی چند روز گذشته از پایگاه العدید قطر منتشر شده است نشان میدهد، چهار فروند بمب افکن B۵۲ آمریکا این پایگاه را در سکوت خبری ترک کردهاند. خروج بی سرو صدای بمب افکنهای امریکایی از منطقه نشان می دهد که راهبرد فشار حداکثری – مذاکره که یکی از ارکان اصلی آن القاء احتمال شکل گیری جنگ فراگیر در منطقه بود به عنوان رویکردی شکست خورده به فهرست ناکامیهای مستمر ترامپ و تیم وی در سیاست خارجی اضافه شده است.
اما ناکامی آمریکا به همین جا ختم نمیشود و شکست ائتلاف آمریکایی را نیز باید به آن افزود. سخنگوی صدراعظم آلمان رسماً اعلام کردکه همه اعضای دولت برلین در زمینه عدم مشارکت در ائتلاف دریایی آمریکا در تنگه هرمز اتفاق نظر دارند. دولت آلمان رسماً اعلام کرد در زمان حال و شریط فعلی به ائتلاف آمریکایی برای گشت زنی در تنگه هرمز نمیپیوندد. سخنگوی «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان روز دوشنبه گفت: «صدراعظم [نیازی به] مشارکت در مأموریتی آمریکایی را در شریط فعلی و زمان حاضر نمیبیند و همه [مقامات] در دولت آلمان در این موضوع متفق هستند».
علیرغم تلاشهای چند هفتهای آمریکا برای ایجاد این ائتلاف، هنوز مشخص نیست که چند کشور به طور جدی در این طرح حضور خواهند یافت. انگلیس از متحدان نزدیک آمریکا ابتدا حضور در این ائتلاف را رد کرده بود اما بعد از توقیف نفتکش این کشور توسط نیروی دریایی سپاه خواستار تشکیل چنین ائتلافی شد.
در همین حال وزیر خارجه سابق استرالیا هشدار داد، واشنگتن، هدف تشکیل ائتلاف دریایی در تنگه هرمز را محافظت از کشتیرانی ذکر کرده، اما برخی در دولت ترامپ در صددند از این ائتلاف برای جنگ استفاده کنند.
در حالی که «مایک پومپئو» و «مارک اسپر» وزیر خارجه و دفاع آمریکا، تمامی تلاش خود را برای جلب حمایت کشورها از جمله استرالیا برای پیوستن به ائتلاف نظامی این کشور در تنگه هرمز به کار گرفتهاند، «باب کار» در گفتوگو با روزنامه «آسترالین» هشدار داد که هرگونه مأموریت واشنگتن برای محافظت از کشتیرانی، از دیگر نقاط درگیری دولت ترامپ با ایران، قابل جداسازی نیست. وزیر خارجه سابق استرالیا در خصوص جنگطلبانی که در دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا به دنبال تقابل با ایران هستند، گفت: «از موارد نگرانکننده، این است که یکی از آن افراد، جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور (آمریکا) است».
وی همچنین به «اسکات موریسون» نخستوزیر فعلی استرالیا هشدار داد که پیوستن به هرگونه اقدام نظامی تحت رهبری آمریکا در تنگه هرمز، احتمالاً هزینه سیاسی خواهد داشت. در همین حال در پی درخواستهای واشنگتن از «کانبرا» برای پیوستن به ائتلاف نظامی این کشور در تنگه هرمز، نخستوزیر استرالیا شروطی را برای بررسی موضوع پیوستن به این ائتلاف آمریکایی تعیین کرد. در مجموع نوع واکنشها به ائتلاف دریایی آمریکا نشانگر انزوای این کشور است که برتری مقاومت فعال ایران در برابر فشار حداکثری آمریکا را نشان میدهد. روندی که نشان میدهد تنها گزینه در برابر آمریکا و اروپا مقاومت است توهم اعمال فشار و امتیازگیری را از ذهن آنها خدف خواهد کرد.