به گزارش ایرنا، احمدرضا احمدی که دیروز سهشنبه ۲۰ تیرماه- در سن ۸۳ سالگی در تهران درگذشت چهره بیتکرار تاریخ ادب و هنر ایران بود که سبک موج نو در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی در شعر معاصر ایران را بنیانگذاری کرد.
آنچه در ادامه میآید گفتو گوهای ایرنا با این شاعر است.
احمدرضا احمدی در تفاوت نسل امروز با نسل خودش بیان کرد: مسئلهای که امروز وجود دارد این است که بچههای امروز تنبل هستند اما نسل ما دنبال موضوعات مختلف بود.
مولف کتاب میوهها طعم تکراری دارند (نشر ثالث ۱۳۹۳) اظهار داشت: اساس تاریخ شعر فارسی در آثار چند شاعر مؤلف هست؛ حافظ، سعدی، نظامی و باقی همه تقلید کردهاند و پس از ۲۰ قرن سکوت به نیما میرسیم و پس از نیما همشاگردانش حدود ۴ نفر بودند که خلاق بودند و کار کردند.
بنیانگذار سبک موج نو در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی در شعر معاصر ایران تصریح کرد: ایران دو هنر بزرگ دارد که یکی فرش است و دیگری شعر؛ ما در زمینه این دو هنر در دنیا حرف اول را میزنیم اما سایر هنرهای ما مانند تئاتر و سینما و ... عاریه است.
وی ادامه داد: هنر فرش در ایران حیرتانگیز است. هر روستایی مکتب منحصر به خودش را دارد؛ مثلاً فرش کرمان با تبریز تفاوت بسیاری دارد. خوشبختانه تکنولوژی نتوانسته این منحصربهفرد بودن را خراب کند و ما هنوز هم نقاشِ فرش و آدمهای بزرگی در این حوزه داریم.
شاعر برگزیده، پنجمین دوره اهدای جایزه شعر بیژن جلالی (۱۳۸۵) ابراز کرد: هر نسلی بههرحال راه خودش را پیدا میکند. مثلاً خانم افسانه شعباننژاد یکی از نمونههای خوب حوزه شعر نسل امروز است. در طی سالیان، تعداد زیادی برای فعالیت در حوزه شعر ورود کردهاند اما از این میان آدمهایی سرند میشوند؛ یعنی تنها کسانی که علاقه داشته باشند استمرار مییابند چرا که بسیاری در نیمه راه، کار را رها کرده و میروند.
احمدی تاکید کرد: نسل ما کمتر اهل رهاکردن بود. به شخصه بسیار دشنام شنیدم؛ چرا که میخواستم کار تازهای را انجام بدهم. میخواستم عادت مردم را عوض کنم و بسیار با من مقابله شد اما مسیرم را ادامه دادم.
نویسنده کتاب از پنجره مسافرخانه (۱۳۹۵) بیان کرد: یادم هست که ایرج پزشکزاد نویسنده کتاب دایی جان ناپلئون بسیار مرا مورد تمسخر قرارداد و در رادیو هم همین اوضاع برقرار بود و این مسخره کردن ادامه داشت اما من جا نزدم چون به کارم و راهم عقیده داشتم و این بار را به منزل رساندم و بر نسل بعدی خودم تأثیر گذاشتم و از این جا به بعد شما هستید که باید مطالعه کنید.
مولف کتاب من فقط سفیدی اسب را گریستم، دفترهای زمانه (۱۳۵۰) خاطرنشان کرد: مردم نمیخواهند عادت خود را عوض کنند و این تا حدی از تنبلی است؛ در فرانسه کسی که کاری تازه انجام میدهد مورد اقبال و استقبال قرار میگیرد اما در کشور ما این اقدام با دشمنی و کینه مواجه میشود؛ البته مهم نیست و اگر اعتقاد داشته باشی میتوانی به راهت ادامه دهی. من ایستادم و گرچه در ابتدا کارم را قبول نمیکردند و مسخره میکردند اما جانزدم.
احمدرضا احمدی در توضیح علت برجسته شدن سینما به رغم وامداریاش از ادبیات بیان کرد: در ادبیات، مسائلی مثل جایزه، پول و شهرت وجود ندارد. یعنی همان چیزهایی که در سینما وجود دارد و از این منظر سینما صدمه بزرگی به ادبیات زده است؛ براین اساس آنقدر که عباس کیارستمی در دنیا مطرح شد احمد شاملو
مطرح نشد.
وی ادامه داد: کیارستمی تا آن اندازه که در دنیا معروف شد، فیلمساز برجستهای نبود. فرانسوی ها او را برجسته کردند؛ همچنان که زمانی جری لوئیس (کمدین و کارگردان آمریکایی) برایشان برجسته بود و زمانی آلفرد هیچکاک (کارگردان آمریکایی) را برجسته کردند.
بنیانگذار سبک موج نو در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی در توضیح این مطلب که هر هنر برای به عرش رسیدن باید از دل آن جامعه بیرون آمده باشد، گفت: سینما در ایران قلابی است. چرا که پایه ندارد و مال ما نیست؛ هنر اصلی ما فرش و شعر است. غربیها دوربین را اختراع کردند و کار تصویر در مملکت و فرهنگشان سابقه داشت، ضمن این که تئاتری قوی داشتند و سینما سالها تحتتأثیر این تئاتر بود. در نتیجه وضعیت سینما در این کشورها هنری بود که قدم به قدم شکل گرفت. در بین آثار تصویری در ایران، مستند را قبول دارم و آثار ابراهیم گلستان را در فیلم داستانی و مستند بسیار می پسندم.
احمدرضا احمدی درباره فعالیتهای این روزهای خود، اظهار داشت: امروز در ۸۲ سالگی که جلوی شما نشستهام همچنان کار میکنم و چهار کتاب در دست غلطگیری دارم که جلدهای آن آماده است؛ مرتب کار میکنم و این را یک وظیفه میدانم. شاعری مانند پزشکی است که مستمر است و باید همیشه برای آن امتحان داد. چون مردم از شما توقع دارند و نباید به تکرار بیفتید.
مولف کتاب من فقط سفیدی اسب را گریستم، دفترهای زمانه (۱۳۵۰) با انتقاد از برخی که خود را با گفتن چند غزل شاعر میدانند، ادامه داد: فردی دو غزل گفته و رها کرده و رفته است؛ اینگونه فردی، شاعر نمیشود. چرا که این کار یک حرفه است که مانند هر کار دیگر باید آن را ادامه داد. شاعری مانند پزشکی است که مستمر است و باید همیشه برای آن امتحان داد. چون مردم از شما توقع دارند و نباید به تکرار بیفتید. در مجموع شاعری کار سختی است. بسیار مدیون فریدون رهنما هستم او شاعری بود که در فرانسه زندگی میکرد و از زبان فرانسه به فارسی ترجمه میکرد.
احمدی یکی از برجستهترین شاعران صاحب سبک معاصر به شمار میرفت که علاوه بر سرودن شعر به اموری چون نویسندگی، گویندگی و نقد هنری نیز اهتمام داشت. وی بنیانگذار سبک موج نو در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی در شعر معاصر ایران بود که در نیمه دوم این دهه، موج نو تبدیل به یک حرکت مدرنیستی در فرهنگ ایرانی شد.
احمدی در ۱۳۴۳ خورشیدی به همراه نادر ابراهیمی، اسماعیل نوریعلا، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضایی، اکبر رادی گروه طرفه را با هدف دفاع از هنر موج نو تاسیس کرد. انتشار ۲ شماره از مجله طرفه و تعدادی کتاب در حوزه شعر و داستان از فعالیتهای این گروه است.
احمدی در مهر ۱۳۴۹ خورشیدی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار شد. تا ۱۳۵۸ خورشیدی مدیر تولید موسیقی برای صفحه و نوار به ایفای نقش پرداخت و از ۱۳۵۸ خورشیدی تا زمان بازنشستگی یعنی ۱۳۷۳ خورشیدی در بخش انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ویراستاری مشغول شد.
حاصل یک عمر کوشش بیوقفه او آثار متعدد منظوم و منثور است که بسیاری از آنها به زبانهای زنده دنیا ترجمه شد. برخی از آثار تولیدی کانون در دوران مدیریت او به این شرح است: مجموعه صدای شاعر که معرفی شعر معاصر و شعر کلاسیک فارسی بود، مجموعه زندگی و آثار موسیقیدانان ایران و جهان، مجموعه آوازهای فولکلور ایران، مجموعه کل ردیف موسیقی ایران، مجموعه بازسازی تصنیفهای کلاسیک موسیقی ایران، مجموعه قصه برای کودکان. به طور کلی از احمد رضا احمدی بیش از ۱۸ مجموعه شعر، ۱۵ کتاب برای کودکان، دکلمه اشعار خودش در کاست یادگاری و اشعار حافظ، نیما، سهراب سپهری و شاعران معاصر منتشر شده است.