مسعود ده نمکی با حضور در برنامه «رادیو من» رادیو جوان گفت: همه میدانند درآمدهایی که من از پنج فیلمم داشتهام متعلق به بدنه اصلی جامعه سینمایی کشور است. خودم که تهیه کننده فیلمهایم نبودم. انتقادهای بی رحمانهای که به من و فیلمهایم میشود تمام خستگیها را روی تن من باقی میگذارد.
مسعود دهنمکی که مهمان نخستین برنامه مهران دوستی در سال ۱۳۹۳ بود، با بیان اینکه فیلم «معراجیها» هم اینک به مرز چهار و نیم میلیارد تومان فروش رسیده است، اظهار کرد: این فیلم محصول سیمای جمهوری اسلامی ایران است و در واقع تهیه کننده اصلی آن شبکه اول سیما بود و با توجه به این مسئله بود که ما توانستیم تبلیغات زیادی در تلویزیون داشته باشیم. هرچند من اعتقاد ندارم که تبلیغات فیلم ما بیش از فیلمهای دیگر بود. به نظر من عدالت در تبلیغ فیلمهای روی پرده سینما در تلویزیون به خوبی رعایت شد. البته ما مدت زمان بیشتری نسبت به سایر فیلمها روی پرده سینما هستیم. حدود ۲ هفته بیشتر از بقیه فیلمها.
دهنمکی با بیاناینکه هیچ وقت از پولی که سر فروش فیلمهایش بدست آورده سطح زندگی خود را ارتقا نداده است، تأکید کرد: بعضیها نوشتند من لکسوس سوار هستم در صورتی که اینجوری نیست و یک ماشین تویوتای معمولی دارم. بعضی همه دنیایشان در چارچوب خانه و ماشین میگذرد در صورتی که اینطور نیست.
این فیلمساز ادامه داد: من یک کاری را در حوزه کتاب انجام دادم و آن یک فرهنگنامه ۸۰ جلدی بود که در مجموع حدود ۱۰۰۰۰۰ صفحه دارد و ۲۰ سال روی آن کار کردیم و زحمت برد. من هر چه پول از سر سه گانههای اخراجیها درآوردم سر این پروژه هزینه کردم که به نظرم بزرگترین مرجع ما برای جنگ و دفاع مقدس است. من برای امرار معاشم خیلی از پولهایی که سر فیلمسازی به دست آوردهام هزینه نمیکنم.
ده نمکی در خصوص اینکه هزینه ماهانهاش چقدر است، گفت: من چون خانه ام رهنی است و از اجاره و اجاره دادن همیشه میترسم به سمت اجاره کردن خانه هرگز نرفتهام و هر خانهای که در آن باشم را حتما رهن میکنم. به جز این مورد هزینه خورد و خوراکم در ماه حدود یک میلیون تومان است. خیلی وقتها هم شده که دخل و خرجم با هم جور در نیامده. اصولا هر کس کار فرهنگی میکند دخل و خرجش جور در نمیآید.
وی که کارش را از چاپ مجله و فیلمهای مستند شروع کرده، با بیان اینکه گاهی پیش آمده تا از کارش خسته شود، اضافه کرد: من همین الان هم خستهام و دیگر رغبتی برای فیلمسازی ندارم. به هر حال فیلمها و به خصوص فیلمهایی که من ساختم همه فروشش را روی هم بگذاریم حدود ۳۰ میلیارد میشود و این ۳۰ میلیارد برابر با بودجه ساخت صد فیلم سینمایی در کشورمان میشود. ولیاین بی مهریهایی که به من میشود و این کنایههایی که به من میزنند مرا دلسرد کرده است.
دهنمکی یادآور شد: آدم از کسانی حرفهایی را میشنود که اصلا توقع ندارد. من از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرم ناراحت نیستم اما قضاوت باید با انصاف همراه باشد. همه میدانند درآمدهای من از پنج فیلمی که ساختهام متعلق به خود بدنه اصلی جامعه سینمایی کشور است. خودم که تهیه کننده فیلمهایم نبودم. تهیه کنندگان من از همین جامعه سینمایی کشور بودند. اما بعضا انتقادات بی رحمانهای که به من و فیلمهایم میشود تمام خستگیها را روی تن من باقی میگذارد. همین فیلم «معراجیها» با وجود اینکه اکنون مدت زیادی است که روی پردههای سینما است، توانست سینما قدس تهران را در میدان ولیعصر از بسته شدن نجات دهد. این سینما پول دستمزد کارگران و آب و برقش را نداشت بدهد و فیلم معراجیها به سینما قدس تهران کمک کرد تا تعطیل نشود. شما میدانید تعطیل شدن سینماها چه ضربهای به بدنه فرهنگ کشور میزند و ما جلوی این ضربه را با فیلم «معراجیها» گرفتیم. حالا سینماییها عوض اینکه از ما به خاطر این کار تشکر کنند مدام به ما کنایه میزنند.
دهنمکی تأکید کرد: اولین نشریه پرمخاطبی که داشتم شلمچه بود که توسط اصلاحطلبان توقیف شد. بعد از آن نشریه جبهه را تولید کردم با تیراژی دوبرابر نسبت به شلمچه که این نشریه را هم اصولگرایان توقیف کردند. من از هر دو جناح ضربه خوردهام. تصمیم گرفتم به کشاورزی روی بیاورم. بگویم کار فرهنگی کردن ما دیگر بس است. وقتی هم چپ و هم راست من را میزنند آدم ترجیح میدهد کاری در این حوزه نکند. اما بعدش فهمیدم من آدم زندگی معمولی نیستم که بخواهم با کشاورزی و مرغداری زندگی خود را بگذرانم. دوباره برگشتم و فیلمهای مستند «فقر و فحشا» را ساختم و بعد از آن هم «کدام استقلال و کدام پرسپولیس» را و مردم در آن زمان نشان دادند وقتی حرفی دارای ارزش باشد آن را هر طور که باشد میبینند و میشنوند. خیلیها میگفتند که این دو مستند مخاطب خاص دارد، اما همه مردم به هر نحوی آن را دیدند و از آن استقبال کردند و خوششان آمد. بعد ازاین دو مستند به سمت سه گانه اخراجیها رفتم و بعدش هم رسوایی و معراجیها. اما واقعا کم آوردام و دیگر نمیخواهم فیلم بسازم. وی در پایان گفت: همه میدانند تنها کسی که فیلمهایش با حمایت بخش خصوصی ساخته شده من هستم. یعنی خود سینماییها میدانند که فیلمهای من فروش میرود پس میآیند روی من و ایدهام سرمایهگذاری میکنند تا فیلم ساخته شود.