از جمله جديترين دغدغهها كه درخصوص هنر نمايش در كشور مطرح است و علاقمندان و دلسوزان به اين هنر بيبديل را به خود مشغول ميكند، نحوه نظارت و مميزي بر اجراهاست. بيشك در اين خصوص به جهت اينكه مميزي و نظارت بر اجراي نمايشها بيش از آنكه مبتني بر قواعد مشخص و عيني باشد با تفسير كيفي از قواعد و چارچوبها مواجه است، همواره اختلافهايي در نحوه مميزيهاي انجام شده، وجود داشته است. اما به راستي آيا نحوه صحيح نظارت و مميزي بر نمايشها چگونه بايد باشد؟
در بررسي روند مميزي در هنر دو گونه عقيده وجود دارد. برخي هنر را در برابر خويش متعهد ميدانند و لذا بر آنند كه هنرمند بايد آسوده و رها باشد تا به بهترين گونه سخن خويش را در مجرا و بيان هنري ارائه نمايد. در اين گونه تعريف، هنر دچار هيچ مميزي نخواهد بود و مخاطب تمام آنچه را كه هنرمند برايش تهيه كرده، خواهد ديد.
اما دسته دوم بر اين قائلند كه اساسا آزادي و يله هنر تا آن حد است كه به ارزشها و قواعد اساسي ديگر لطمه نزند. در اين ميان مميزي مبتني بر نظر صاحبان قدرت، اعم از سياسيون و صاحبان جاه و مال و...، تجلي مييابد. اما در اين ميان جامعه اسلامي هنر را در خدمت رشد و تعالي انسان ميخواهد. از همين رو قاعده نظارت در كشوري اسلامي علاوه بر تاكيد بر قواعد مدنيت، ارزشهاي اخلاقي و ديني را نيز با جديت جزو خطوط قرمز نظارتها و مميزيها برميشمرد.
ايران اسلامي نيز پس از پيروزي انقلاب شكوهمند سال ۱۳۵۷، با تشكيل جمهوري اسلامي ايران، تلاش بر اين شد كه قواعد مشترك جمهوريت و اسلاميت در كنار يكديگر قانونهاي اجرايي را ترسيم كند.
حالا با گذشت بيش از ۳۵ سال از انقلاب هنوز هنر تئاتر با مشكلات مميزي مواجه است و اختلاف نظر بين طرفداران يلگي تام هنر نمايش و آنان كه هنر را در قالب اسلام و جمهوريت تعريف ميكنند ادامه دارد.
اما شايد جديترين رخداد جامعه نمايش درخصوص نحوه مميزي و نظارت بر نمايش، ماه گذشته و با توقيف نمايش «تانگوي تخم مرغ داغ» خبري شد. نمايشي كه با مجوز شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر به صحنه اجرا رفت اما پس از بيش از يك ماه اجرا با دستور مقام قضايي چند روزي توقيف شد كه البته پس از چند روز و البته گويا با اصلاحاتي، دوباره به صحنه اجرا برگشت.
اما اين توقيف موضوعي بود كه شنبه گذشته در نخستین نشست رسانهای آقاي حسین طاهری مدیرکل هنرهای نمایشی با نمايندگان رسانهها، رئیس شورای نظارت و ارزرشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی را به سخن آورد.
در اين نشست رضا دادویی رئیس شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی نيز حضور داشت كه در مقام پاسخ به اين موضوع پرداخت. دادویی با اشاره به برخورد سلیقهای و سطحی با تئاتر، درباره وضعیت پیش آمده برای نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» یادآور شد: معتقدیم ذات تئاتر گفتوگو و گفتوشنود است و اساسا ذات تئاتر با ترویج بیاخلاقی مخالف است. دیدن تئاتر باعث بیاخلاق شدن نمیشود. وقتی با این منظر به تئاتر نگاه کنیم، اساسا همه تئاترها میتوانند روی صحنه بروند، مگر کارهایی که قانون مانع آنها شود. نکته اینجاست که همه تئاتریها به قانون احترام میگذارند.»
وی ادامه داد: «با گفتوگو و تعاملی که با قوه قضاییه انجام شد، سوءتفاهم ایجاد شده برای نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» برطرف و اجرا از سر گرفته شد. معتقدم که کارگردانی یک نمایش مثل باغبانی است و باید فرصت داد تا درخت شکل بگیرد و راست قامت شود و بعد شاخ و برگ اضافی هرس شوند.»
اما در ميان سخنان رئیس شورای نظارت و ارزشیابی مواردي است كه نبايد بدون اعتنا از كنار آن گذشت.
نخست اينكه وي مدعي شده است كه «ذات تئاتر با ترویج بیاخلاقی مخالف است و دیدن تئاتر باعث بیاخلاق شدن نمیشود.» اين جمله را تنها زماني ميتوان صحيح و عقلايي دانست كه تعريف از تئاتر را تنها تئاتر ارزشي و مبتني بر اخلاق دانست. چرا كه اين بر همه كس مبرهن است كه نمايشهايي هستند كه شاكله كلي آنها بياخلاقي و بيعفتي است كه اتفاقا دیدن آنها باعث ترويج بیاخلاقي در كشور ميشود.»
ديگر اينكه آقاي دادویی با جمله اشتباه پيشين خويش نتيجه گرفته كه «با این منظر اساسا همه تئاترها میتوانند روی صحنه بروند، مگر کارهایی که قانون مانع آنها شود.» و اين يعني ليبراليسم هنري و يلگي بيحد و حصر هنر و بيخيالي دولتمردان از شيوع بيفرهنگي و بياخلاقي در جامعه ديني. وقتي قيد دين را فراموش ميكنيم و تنها بر قانون تاكيد ميشود.
درخصوص تئاتر تانگو شورای نظارت و ارزشیابی حتي بر قانون نيز استوار نمانده است. در بند ۶ ماده ۳ ضوابط نظارت بر نمایش و صدور پروانه، اشاعه فساد، فحشا و اعمال منافی عفت عمومی، مانع ارائه مجوز براي تئاترها عنوان شده است. و اين يعني اينكه از نام اين نمايش كه منافي عفت عمومي است تا برخي بازيها و برخي جملات ميتوانست اصلاحاتي به گروه تئاتري اراده داد و طي تعاملي سازنده بغرنجي ايجاد شده براي اين گونه نمايشها را مانع شد و اين يعني كوري كه عصاكش كوري ديگر شده است.
توجه به جملات رئیس شورای نظارت و ارزشیابی نمايش نشانگر آن است كه نبايد روي ديوار چنين مسئولي براي فرهنگي شدن جامعه يادگاري نوشت. وي در پايان سخنان خود از مثالي بهره برده است تا عمق خطاي راهبردي او را و كجانديشي اعتقادات او را در جايگاهي كه از اسفند سال گذشته اختيار كرده نشان دهد. دادويي گفته است: «معتقدم کارگردانی یک نمایش مثل باغبانی است و باید فرصت داد تا درخت شکل بگیرد و راست قامت شود و بعد شاخ و برگ اضافی هرس شوند.»
به راستي بهتآور است وقتي ببينيم فردي چنين سخن ميگويد و نميداند كه وقتي درختي به كجي شكل گرفت ديگر نميشود با هرس شاخ و برگ آن را اصلاح كرد و گريزي نيست جز آنكه تبر بر تنه درختي زد كه غفلت باغبان با دلسوزي ناظران همراه نشده تا از نهالي درخت بر راستي رويد و اوج گيرد.
آخر اينكه با وجود چنين افرادي در چنين مسئوليتهايي كه درك صحيحي از چارچوبهاي ديني و اخلاقي و قانوني ندارند بايد براي آينده تئاتري دلواپس بود كه چوب شورای نظارت و ارزشیابی بر گرده اين تئاتر خواهد خورد و علاوه بر هزينههاي مالي و معنوي، تنها اين هنرمندان خواهند بود كه به پاسخگويي به نهادهاي مرتبط گرفتار خواهند شد.