اسرائیل برای بار دیگر به سیاق چند سال اخیر، بیرحمانه به فلسطینیان بیدفاع غزه حمله کرد؛ حملهای برنامهریزی شده که بهانه آنها اینبار قتل سه نوجوان شهرکنشین بود؛ قتلهایی مشکوک که سران صهیونیست ادعا میکنند توسط نیروهای حماس انجام شده اما مدرکی برای این ادعا ارائه نمیدهند و حماس هم قویا دست داشتن در این قتلها را رد کرده است. سیاست روز درباره این تهاجم با فیلنین کانینگهام، تحلیلگر و نویسنده ایرلندی گفتو گو کرده است. کانینگهام که در سال ۲۰۱۱ بخاطر انعکاس سرکوب تظاهراتهای مردم بحرین توسط حکومت منامه از این کشور اخراج شد در نشریاتی مختلف نظیر میرر، آیریش تایمز و ایندیپندنت قلم زده است. وی معتقد است حمله اخیر اسرائیل به غزه عایدی جز شکست برای اسرائیل نخواهد داشت.
به عنوان اولین سوال دوست دارم بدانم به نظر شما حمله اخیر اسرائیل به غزه موفقیتی برای این رژیم در بر داشته است؟
به هیچ وجه. این حمله که متاسفانه هنوز ادامه دارد و تاکنون باعث قتل نزدیک به ۵۰۰ نفر از فلسطینینان عمدتا غیرنظامی شده است، از دو جهت به اسرائیل ضربه زده است؛ هم نظامی و هم اخلاقی. از این نظر این حمله نیز یک شکست برای اسرائیل محسوب خواهد شد.
اما وقتی به آمار تلفات نگاه میکنیم میبینیم که تقریبا همه تلفات مربوط به فلسطینینان است. لطفا درباره اینکه چرا این حمله را یک شکست برای اسرائیل میدانید بیشتر توضیح دهید.
ببینید، دو هفته از آغاز حمله اسرائیل به غزه میگذرد و در این مدت حماس توانسته حدود هزار موشک به اسرائیل شلیک کند. درست است که این موشکهای تلفات زیادی نداشته و تعدادی از موشکها هم توسط سیستم دفاعی گنبد آهنی اسرائیل، که میلیاردها دلار خرج ساختش را مالیاتدهندگان امریکایی پرداخت کردهاند، نابود شدهاند. اما مهم این است که اسرائیل با وجود داشتن سلاحهای پیشرفته و جنگندههای فوق پیشرفته اهدایی امریکایی و با وجود این همه بمبی که بر غزه ریخته، هنوز نتوانسته موشکپرانی شبهنظامیان فلسطینی را متوقف کند و این یعنی حماس هنوز این قدرت را دارد که امنیت شهرکنشینان اسرائیلی را به مخاطره بیاندازد. این تعداد موشکی که فلسطینینان شلیک کردهاند همچنین نشان میدهد که آنها انبار پری از موشک و اسلحه دارند و در کل اینکه اسرائیل با وجود ارتش و سلاحهای فوق پیشرفتهاش، هنوز نتوانسته سرزمینی را که غصب کرده، امن و ایمن کند. این حملات از نظر اقتصادی هم ضربات مهلکی به اقتصاد اسرائیل وارد میآورد. به طور خلاصه باید بگویم که دقیقا تلفاتی که فلسطینینان غیرنظامی در این جنگها میدهند، دلیل اصلی شکست اسرائیل محسوب میشود، چون این برای یک ارتش پیشرفته به هیچوجه یک هنر و نشانه قدرت محسوب نمیشود که بر سر مردمی بیدفاع که در شلوغترین نقطه جهان از نظر تراکم جمعیتی و در یک قفس روباز (میدانیم که غزه هفت سال است که تحت محاصره است) زندگی می کنند بمب بریزی و آنها را بکشی. این یک نقطه ضعف اساسی برای اسرائیل است و چیزی جز نفرت جهانی از این رژیم در بر ندارد.
فکر نمیکنید حمله زمینی که از پنجشنبه آغاز شده بتواند به اسرائیل کمک کند به بخشی از اهدافی که در حملات هوایی به آن نرسید، نائل شود؟
حمله زمینی دقیقا به همین دلیل، یعنی به دلیل ناکامی حملات هوایی به کار گرفته شد، اما موضوع این است که حملات زمینی از یک طرف تلفات ارتش اسرائیل را بالا می برد و مهمتر از آن، باعث محکومیت شدیدتر اسرائیل نزد افکار عمومی دنیا میشود و نیز، هزینه های مالی جنگ را برای اسرائیل بالاتر میبرد.
گفتید که این جنگ باعث شد اسرائیل از نظر اخلاقی در دنیا منفور شود. به نظرم این بیش از هر چیزی میتواند به ضرر این رژیم باشد.
درست است. اسرائیل چندین دهه به لطف نفوذی که بر رسانههای جمعی دنیا داشت توانست این احساس را در اکثریت مردم جهان ایجاد کند که اسرائیلیها مردمی مظلوم و بیگناه هستند که گرفتار تروریستهای عرب شدهاند و چارهای جز دفاع از خود ندارند. اما جنگهای اخیر اسرائیل بر ضد غزه باطل بودن این تلقی را اثبات کرد و باعث شد مردم دنیا آشکارا ببینند که اسرائیل بمب و موشکهایش را بر سر مردمی غیرنظامی که سرگرم زندگی فقیرانهای که بازهم توسط اسرائیل به آنها تحمیل شده هستند میریزد. اکنون افکار عمومی دنیا نسبت به اسرائیل در مقایسه با چند سال پیش بسیار فرق کرده و در واقع دگرگون شده و تروریسم دولتی تلآویو بر ضد مردم عادی فلسطینی باعث شده هر روز بر تعداد مخالفان این رژیم و طرفداران فلسطین در سراسر دنیا، خصوصا غرب افزوده شود.
البته رسانه های غالب دنیا همچنان سعی میکنند که اقدامات غیرانسانی اسرائیل را تحت عنوان دفاع مشروع توجیه کنند.
شکی در این نیست. این رسانههای وظیفهای را که بهشان محول شده انجام میدهند اما به لطف گسترش ابزارهای ارتباطی در جهان و رسانههای غیروابسته، غیرواقعی بودن داستانهایی که رسانههای جریان غالب به خورد مردم دنیا میدهند، هر روز بیشتر برای جهانیان آشکار میشود. در این میان باید به نقش ستایش برانگیز خبرنگاران مستقل و آزاده اشاره کنم. برای مثال عکسهای و ویدئوهایی که در چند روز اخیر از شلیک توپخانه ارتش اسرائیل به نوجوان فلسطینی محمد باکر و سه پسرعموی خردسال او که نزدیک خانهشان در حال بازی در ساحل بودند و اجساد تکهتکه شده آنها، به طور دقیق و انکارناپذیری نشان داد که اظهارات مقامات اسرائیلی (که اخیرا توسط باراک اوباما هم تکرار شد) مبنی بر اینکه «اسرائیل غیرنظامیان را هدف قرار نمیدهد و تلفات غیرنظامیان فلسطینی نتیجه تراژیک حمله به شبهنظامیان است» تا چه حد دروغ است. البته احمد باکر و پسرعموهایش تنها کودکانی نبودهاند که بدنشان در این چند روز زیر بمبها و موشکهای اسرائیلی پاره پاره شد، اما عکسها و فیلمهایی که از این کودکان منتشر شد، به دنیا نشان داد که کودککشی، نه یک نتیجه ناخواسته، بلکه هدفی مشخص برای ارتش صهیونیستی است.
در حال حاضر در همه جای جهان، از نیویورک تا بمبئی و از لندن تا لیما اسرائیل را محکوم میکنند و خواهان مجازات سران صهیونیست و حامیان غربیشان هستند. اکنون هر چه صهیونیستها و حامیانشان در طول شش دهه گذشته رشته بودند پنبه شد و پروژه ساختن کشوری به نام اسرائیل در عرصههای نظامی و سیاسی و مهمتر از همه اخلاقی، به شکست انجامیده است و شکی نیست که نفسهای جنایت آلود موجودیت اسرائیل، به شماره افتاده است.
مانی الوند