سينما براي خيليها يك شانس است، يك وقعيت خوب براي آنكه از عادي بودن دربيايند و ستاره شوند؛ ستارهاي كه عكس غولآسايش بر سردر سينماها و بيلبوردها و جلد نشريات جاي ميگيرد و موجب رونق نام و نان اين ستاره سينما ميشود.
مدتي كه از اين ستاره بودن ميگذرد و برخي ستارهها به سوالات اساسيتر و فلسفيتر از زندگي ميپردازند كه مثلا « ز كجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به كجا ميروم آخر ننمايي وطنم؟» آنوقت ديگر اين درخشش ستاره بودن رنگ ميبازد و تجلي ديگري بر زندگي اين ستارههاي سينما درخشش مييابد. اين همان شانس بزرگ و واقعي زندگي هر كسي است كه شايد فقط يك بار در طول زندگي درب خانه هر فردي
را بزند.
اين رخداد سال گذشته يك بار براي مريلا زارعي ستاره سينماي ايران رخ داد. او كه در فيلمهاي بسياري و در ژانرهاي فراواني بازي از خود را در سينماي ايران به يادگار گذاشته بود، دعوت شده بود تا در فيلم شيار ۱۴۳ به كارگرداني نرگس آبيار بازي كند. آن هم در نقش مادر شهيدي كه چشمانتظاري او در نبود پسر بسيجياش بار دراماتيك فيلم را بر دوش ميكشيد.
مريلا زارعي در اين فيلم تاحدودي متفاوت، آنقدر خوب بازي كرد كه با وجود تمام بازي درآوردنهاي شوراي انتخاب جشنواره فيلم فجر در سال گذشته، اين فيلم در بخش مسابقه حضور يافت و پس از اكران، به خصوص در كاخ جشنواره، بسيار مورد اقبال قرار گرفت. مهر تاييد ابراهيم سينماي ايران «ابراهيم حاتميكيا» بر اين فيلم و دفاع جانانه وي از حاصل تلاشهاي آبيار و همكارانش آنقدر موثر شد كه در ادامه هيات داوران اين فيلم را شايسته آن دانست كه دو سيمرغ جایزه ویژه هیات داوران و منتخب آراي مردمي به اين فيلم اختصاص يابد. همچنين سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شايد تقدير سينماي انقلاب بود كه بر دوش مريلا زارعي نشست تا هماي سعادت بيش از پيش با او همراه باشد.
مريلا زارعي حال خوشي يافته بود و همين حال خوش او را آنچنان غرق در بازي كرده بود كه ديگر اين او نبود كه در پرده نقرهاي بازي ميكرد، بلكه اين الفت مادر شهيد فيلم بود كه چشمانتظار خبري از جوانش بود.
مريلا زارعي اما در ادامه و در تمام مراحل اكرانهاي خصوصي و دورهاي اين فيلم و هر محفلي كه در راستاي اين فيلم برگزار ميشد با همان حال خوش حضور مييافت و حالا بعد از حدود يك سال هنوز هم او از حال خوش خود و از تحول در زندگي ميگويد.
مریلا زارعی معتقد است با وجود اینکه بعد از «شیار ۱۴۳» نزدیک به یک سال است در هیچ فیلم بازی نکرده، اما به خاطر حال و هوای این فیلم هنوز حالش خوب است.
مریلا زارعی كه روز گذشته در نشست خبری فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» در حضور اهالي رسانه سخن ميگفت، با بیان اینکه هر سکانسی که در این فیلم وجود داشت برایش سخت بوده است، بیان کرد: من با الفت «شیار ۱۴۳» زندگی کردم و قطعا همه عوامل در این حسی که من در فیلم به نمایش گذاشتهام، موثر بودهاند. من معتقدم نیرویی فراتر از آنچه میشنویم بر این فیلم احاطه داشت و من سعی کردم که همانند یک شیر ژیان از الفت حفاظت کنم و این به دلیل مسئولیت بزرگی بود که برگردنم بود.
این بازیگر ادامه داد: قبول کاراکتر الفت به دلیل اینکه مقاطع سنی مختلفی داشت کار پر خطری بود و من نقش مادری را بازی میکردم که به نوعی در جامعه امروز ما آنقدر این مادران معصوم هستند که کمتر از آنها صحبت میشود به همین دلیل دلم نمی خواست که در سکانس آخر طوری عمل کنم که شرمنده این مادران بشوم.
وی در رابطه با حواشی این فیلم توضیح داد: صحبت در مورد حواشی خودش باعث ایجاد حاشیه میشود اما من آنقدر دوران خوبی را در این فیلم گذراندم که تا الان که یک سال و نیم است مقابل دوربین نرفته ام، حالم خوب است.
بازیگر فیلم سینمایی «چ» بیان کرد: این حواشی نمی توانند من را آزار بدهند. من برای بار اولی که این فیلم را دیدم احساس تماشاگران مرا به وجد آورد به طوری که نتوانستم خودم را کنترل کنم. من منتظرم از مردم سرزمینم پس از اکران این فیلم بازخوردها را بگیرم و فکر میکنم دیدن این فیلم بر تمام زنان سرزمین من واجب است چون از عنصری به نام صبر زنان و مادران این سرزمین صحبت میکند.
زارعی در پاسخ به این پرسش که چرا برخی از افراد نمی خواهند شما را در این نوع از نقشها ببیند، گفت: اگر هر چیزی بگویم قضاوت در مورد اتفاقاتی است که افتاده اما بعید میدانم اینچنین باشد زیرا من در سرزمینی هستم که ۸ سال از آن دفاع شده است و از این جنس زنان و مادران در این کشور کم نیستند. ما نباید از این جنس آدمها دور باشیم و چرا نباید چنین نقش هایی را بازی کنم و این درست نیست. من سعی کردم که صبوری را با الفت تمرین کنم و اگر کسی حس ناخوشایندی در مورد این فیلم دارد میتواند پس از اکران نتیجه اش را در میان مردم ببیند.
بازیگر نقش الفت در فیلم «شیار ۱۴۳» در رابطه با ترس خود از بازی در این نقش توضیح داد: الفت برای من به عنوان یک بازیگر، نقش متفاوتی بود و ترس من به خاطر این بود که الفت یک شخصیت روستایی بود و اینکه در دوره های سنی متفاوتی به تصویر کشیده میشد که هر بازیگری این مسأله را قبول نمی کند. همچنین چون بار عاطفی داستان در عین سادگی بالا بود باید خیلی حساب شده نقش را بازی میکردم و این برایم ترس داشت.