حادثه گروگانگيري در سيدني با ادعاي برخي رسانهها بر ايراني تبار بودن اين فرد گروگانگير در حالي براي چند ساعت موجي از نگراني در افكار عمومي را حتي فراتر از استراليا بوجود آورد كه بسياري بر اين عقيدهاند غرب در اين ماجرا سعي دارد ضمن تلاش براي آغاز پروژه ايرانهراسي ديگر،جنایات و شکنجههای سازمان سیا که اين روزها پرونده سیاهش حتی مردم خود آمریکا را دچار بهت کرده است به حاشيه امن برده و به نوعي افكار عمومي را به اين سمت منحرف كند.
تروریست سیدنی با سناریوی رسانههای غرب سعی داشت با هدف اسلام و ایران هراسی اصالتاً ایرانی معرفی شود، دارای وضعیت نامتعادل اخلاقی و ضد نظام جمهوری اسلامی و تشیع بود که سالها قبل از کشور فرار کرده بود.
بامداد دوشنبه یک خبر بلافاصله پس از انتشار، در صدر رسانههای جهان قرار گرفت؛ گروگانگیری در مهمترین منطقه «سیدنی» استرالیا.
یک مهاجم ناشناس با ورود به فروشگاهی که به واسطه نزدیکی به مراکز تجاری، سیاسی و رسانهای شهر طبیعتا محلی ایدهآل برای جلب توجه بود، نزدیک به بیست نفر را به گروگان گرفت.
این گروگانگیری مشخصه مهم دیگری هم داشت؛ فرد مهاجم گروگانها را مجبور کرده بود پرچمی مشابه پرچم گروههای تروریستی فعال در سوریه و عراق را به دوربینهای زوم بر محل حادثه، نشان دهند.
خبرنگار کانال ۷ تلویزیون استرالیا ساعتی بعد از آغاز این حادثه در توئیتر نوشت: «همان کابوسی که از مدتها قبل انتظار داشتیم... یک مهاجم مسلح و خیابان پر از خودروهای پلیس و امداد.»
در آخرین ساعات گروگانگیری بود که رسانههای غربی به نقل از مقامات ناشناس غربی هویت عامل حادثه را اعلام کردند: «من هارون مونس» تبعه ایرانی که سالهاست تحت عنوان یک «شیخ» و «درمانگر مذهبی» در استرالیا فعالیت میکند.
تابعیت ایرانی و لباسی که با ادعای روحانیت به تن این فرد بود، بهانه لازم را به بسیاری از رسانههای غربی داد تا جنجال تازهای به این بهانه به راه بیندازند و این حادثه را به ایرانی بودن این فرد نسبت دهند.
گرچه ایرانیتبار بودن این فرد در ساعات نخستین رویداد دستاویز مناسبی را برای دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای غرب به منظور حاشیهسازی علیه جمهوری اسلامی ایران فراهم کرد اما واکنش سریع مقامات و رسانههای ایرانی به منظور افشای این واقعیت که فرد مذبور در داخل ایران نیز پرونده قضایی داشته و تحت تعقیب بوده و اطلاعات مورد نیاز در اختیار مسئولان استرالیایی قرار گرفته، سناریوی به میان کشیدن جمهوری اسلامی ایران و مرتبط کردن آن با مسائل تروریستی - که همواره در دستور کار رسانهها و دولتهای غربی قرار دارد - خنثی کرد.
محمدحسن منطقی بروجردی ۲۰ سال قبل بهدلیل وضعیت نامتعادل اخلاقی و رفتاری و همچنین داشتن روحیه ضدانقلابی از کشور فرار کرده بود. وی بهدلیل همین عدم تعادلها یکباره همسر و فرزندش را رها کرد و به خارج گریخت. وی دو دهه در استرالیا به دشمنی با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و تشیع مشغول بود و اخیراً نیز طبق اظهاراتش در صفحه فیسبوک از تشیع خارج شده و به گروهک تروریستی داعش پیوسته بود. وی نام خود را از محمدحسن به شیخ هارون مونس تغییر داد.
گفته میشود وی از اخراجیهای یکی از دانشگاههای کشور بوده و پس از مدتی نیز جذب گروهک تروریستی منافقین نیز شده بود.
مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه نیز با ابراز تعجب از انتشار اخبار غیردقیق و ناقص در مورد این پناهنده ایرانی گفت سوابق و شرایط روحی روانی این فرد که نزدیک به دو دهه قبل به استرالیا پناهنده شده، مکرراً با مقامات استرالیا مطرح شده است و وضعیت وی برای مسئولین ذیربط آن کشور کاملاً روشن بوده است.
در همين رابطه اسماعیل احمدیمقدم، گفته است که فردی به نام منطقی در سال ۱۳۷۵ شرکت آژانس مسافرتی داشت اما به دلیل کلاهبرداری از ایران به مالزی و از آنجا به استرالیا رفت و اگرچه مدارک اتهام او به پلیس استرالیا تحویل شد، اما به دلیل فقدان قرارداد استرداد مجرمین بین دو کشور، این فرد به ایران تحویل نشد.
فرمانده نیروی انتظامی گفته است: "امروز آنها براساس اطلاعاتی که ما در گذشته به آنها دادیم ادعا دارند که آن فرد گروگانگیر همان است. معلوم است که او را دستگیر کرده بودند و حالا اثر انگشتش را فرستادهاند که ما در بانک چنین نمونهای نداشتهایم اما اعلام کردیم که برای تحقیق مشترک آمادهایم و میتوانند دیاناي را بفرستند تا با خانواده این شخص چک کنیم که آیا همان فرد است یا نه.
حتي پلیس كشورمان از طریق اینترپل کوشید تا این فرد را به ایران بازگرداند اما دولت استرالیا از استرداد او خودداری ورزید.
سرانجام با ورود پلیس به محل گروگانگیری، گروگانگیرها اقدام به تیراندازی بهسمت گروگانها کردهاند که در جریان این تیراندازیها ۴ نفر از گروگانها زخمی شدهاند. گفته میشود که یک پلیس نیز در جریان این درگیریها زخمی شد.
اما این اولینبار نیست که هارون مونس در سناریویی ضداسلامی در معرض توجه رسانهها قرار میگیرد. واقعیت این است که او هر از گاهی با اقدامی جنجالی، دوربینها را به سمت خود جلب کرده بود.
وی از ابتدای ورودش به استرالیا و دریافت پناهندگی سیاسی تحت عنوان یک «مبلغ مذهبی دگراندیش» بارها جنجال آفریده بود و اقداماتش را به عمد به مذهب نسبت داده بود.
سناريوي ضد ايراني غرب در حالي با واكنش سريع مقامات كشورمان خنثي شد كه كه نكته قابل توجه در اين حادثه گروگانگيري اين بود كه هارون مونس برای دستگاه قضایی استرالیا فردی شناخته شده بوده و حتی تونی ابوت نخستوزیر این کشور خطاب به خبرنگاران درباره بیثباتی روانی و سابقه خشونت وی سخن گفته بود. مونس نیز به «گرگ تنها» مشهور است؛ اصطلاحی که در غرب به افرادی اطلاق می شود که به تنهایی و بدون طراحی سناریویی دقیق دست به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه میزنند.
درباب نکتهای که باید در حادثه سیدنی به آن توجه کرد فارس مينويسد سابقه مونس به داشتن اختلالات روانی است و جالب آنکه در اکثر حوادث مشابه که طی آن فردی مسلح اقدام به گروگانگیری کرده، بررسی سوابق نشان داده که فرد مظنون سابقه اختلالات روانی داشته است و این موضوع که سازمانهای اطلاعاتی غربی از افراد دارای اختلالات روانی یا کسانی که به دلیل ناتوانیهای مالی و شکستهای خانوادگی و مواردی از این دست، به عنوان آلت دستی برای پیشبرد اهداف و دست زدن به عملیاتهای تروریستی و عملیاتهای روانی بهره میگیرند اکنون کاملا مسجل شده است.
در قبال پرونده هارون مونس ذکر این نکته ضروری است که وی پیش از این به دلیل سابقه رفتارها و جرایمش برای دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی استرالیا شناخته شده بوده و جالب آنکه در موارد مشابه در کانادا و آمریکا نیز مظنونان به دست داشتن در اقداماتی که از سوی مقامات تروریستی تلقی شده، برای دستگاههای ذیربط به عنوان«عوامل دردسرساز» شناخته شده و البته دارای سابقه اختلالات روانی بودهاند اما چرا از آنها جلوگیری نشد؟
"مایکل جونز" سردبیر نشریه جنگهای فرهنگی نيز درخصوص ماجرای گروگانگیری در شهر سیدنی و پروژه ايرانهراسي ميگويد دستگاههای اطلاعاتی غرب و همچنین دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، موساد به دنبال بدنام کردن ایران با شیوههای مختلف هستند. چند سال پیش نیز اتفاقی در نروژ رخ داد که بازهم نام ایران مطرح شد. واقعیت این است که دشمنیها با مسلمانان در کشورهای مختلف از جمله استرالیا افزایش یافته است. با این اوصاف، می توان از رویداد رخ داده در استرالیا برای بدنام و مخدوش کردن نام مسلمانان استفاده کرد.
شاید هارون مونس، ارباب سیر دیگری باشد که باید نقش خود را در سناریوی طراحی شده از سوی دستگاههای امنیتی بازی کند و پس از آنکه به مهرهای سوخته تبدیل شد پروندهاش به مانند بسیاری دیگر بایگانی شود. یک هارون مونس بیجان نه تنها دیگر خطری محسوب نمیشود بلکه تا مدتها خوراک خبری خوبی برای انحراف افکار عموم از مسایل به مراتب مهمتر در دنیا باشد؛ جنایات و شکنجههای سازمان سیا که پرونده سیاهش حتی مردم خود آمریکا را دچار بهت کرده است، کشتار مردم بیگناه سوریه و عراق توسط عمال و دستنشاندههای غرب. بازی با کارت هارون مونس فعلا در دستور کار است.