راستش براي سينمايي كه قرار است در اتمسفر يك كشور ديني و فرهنگي ساخته و اكران شود، داشتن ساختار تربيتي و ارشادي جامعه يك ضرورت حياتي است. بودهاند فيلمهاي زيادي كه در اين سينما ساخته شدهاند و اتفاقا فيلمهاي خوش ساختي هم بودهاند، اما تنها سينماي سرگرمكنندهاي بودهاند كه مخاطب براي ديدنشان با رقبت بليت خريده و با طيب خاطر ساعاتي از عمرش را براي سرگرمي به ديدن اين فيلمها اختصاص داده است. اما سرگرمي تمام وظيفه سينما نيست. سينما وقتي ميتواند موثر باشد و بخش مخاطبان خاكستري را كه كم و پيش براي ديدن فيلم به سينما بروند، مشتاق خود كند كه علاوه بر بهرهمندي از فضاي سرگرميساز، بُعد تربيتي را به خوبي و با بياني سينمايي و هنرمندانه تبيين نمايد.
و اين همان اتفاق درستي است كه در فيلم «پدر آن ديگري» يدالله صمدي رخ داده است.
جشنواره فيلم سيو سه اگر چه در برخي فيلمها بيش از اميد و اثربخشي حاوي تلخي و نااميدي بوده است، اما حالا و با اكران فيلم «پدر آن ديگري» نشان داد كه ميتوان به برخي فيلمهاي امسال دل خوش داشت كه از ظرفيت جذب گيشه خوبي بهرهمند باشند و هم اينكه سينماي موثر را به تصوير بكشند.
يدالله صمدي اين كارگردان ۶۲ساله سينماي ايران در آثارش به خوبي نشان داده است كه كارگرداني است كه اغلب با فضايي لطيف و مطايبهآميز مباحث اخلاقي و تربيتي را به خوبي به سينما منتقل نموده است. او را حالا و پس از ساخت فيلمهاي به يادماندني و موثري همچون مردی که زیاد میدانست (۱۳۶۳) اتوبوس (۱۳۶۴) دو نفر و نصفی (۱۳۷۰) معجزه خنده (۱۳۷۵) صاحب سبك و انديشه دانست.
حالا اين پدربزرگ سينماي ايران، در اقدامي پدرانه نقلي سينمايي از جيب جليقهاش درآورده براي تمامي نوههاي ايراني. نوههايي كه گرفتار رفتار اشتباه پدران و مادران و اطرافيان چارهاي برايشان نمانده جز تبديل شدن به نوههايي عصبي، لجوج و خرابكار براي بيان اعتراضشان نسبت به رفتار خطاي بزرگترها.
«پدر آن ديگري» كه امسال با بدخلقي مديران جشنواره فيلم فجر از پذيرش در اين جشنواره بازماند و با حمايت رسانهها بالاخره در بخش خارج از مسابقه اين جشنواره حضور پيداكرد، فيلمي است درباره شهاب پسر دوم خانوادهاي كه پدر و مادر هر يك با رفتار ناصحيح خود مانعي براي رشد و بالندگي اين كودك شدهاند. كودكي كه در آستانه هفت سالگي و ورود به مدرسه سخن نميگويد و گويي الكن است.
اما نسخه فيلمساز كه ورود از باب محبت و مستمسك شدن به كيميايي محبت است، گرهگشاي خانوادهاي در آستانه سقوط ميشود. «پدر آن ديگري» فيلمي لطيف و زيباست براي آنها كه سالهاست در اميد ديدن فيلمي سودمند با سينماي ايران قهر كردهاند و اميدشان از سينماي ايران نااميد شده است.
اين فيلم اگرچه در برخي صحنهها و سكانسها به نحوي پيش ميرود كه نميتوان مخاطب آن را كودكان قرار دهد و با تدوين اكران شده در جشنواره امسال ضرورت ممنوعيت حضور زير شانزده سالها براي آن ضروري است، اما ميتواند با تمهيد كارگردان و حذف و اصلاح تنها چند سكانس و همچنين چند ديالوگ فيلمي شود كه آموزش و پرورش از منظر تربيتي تمامي دانشآموزان و پدران و مادران را براي ديدن آن به سينما هدايت كند تا هم چرخ ناچرخ سينما چرخ و تاب خوبي بخورد، و هم آموزههاي تربيتي واضح و زيرپوستي مستتر در اين فيلم با خانوادهها تعاملي تربيتي ايجاد كند.