امروزه در ايران تلويزيون پرمخاطبترين و موثرترين رسانه كشور است و همين امر اهميت برنامهسازي موثر و جذاب را به خوبي نشان ميدهد.
نوروزي كه گذشت ميتوانست به عنوان نخستين دوره رياست محمد سرافراز بر رسانه ملي يكي از به يادماندنيترين نوروزهاي رسانه ملي باشد.
محمد سرافراز با آغاز رياستش بر صدا و سيما نشان داد كه با تلويزيون و عليالخصوص حوزه اخبار آن آشنايي و تسلط خوبي دارد. كاهش برخي شبكههاي نه چندان موثر و البته هزينهبر در راديو و تلويزيون و همچنين تلاش جهت كاهش هزينههاي جاري و تقويت نيروي انساني كارآمد و تغییر و تحولات گسترده و قابلتحسین در بخشهای خبری صدا و سیما از جمله اقداماتي است كه سرافراز در دوره مديريت خود به خوبي آنها را آغاز نمود.
اما برنامههاي تفريحي و البته ضعف ساختاري و محتوايي سريالهاي نوروزي تلويزيون نشان داد كه صدا و سيما براي رشد و بالندگي خود دچار مشكلاتي جدي است كه ضرورت بازنگري براي رفع اين مشكلات و ريلگذاري صحيح در اين رسانه را ضروري ميكند. هم اينك برنامههاي نوروزي تلويزيون به پايان رسيده است، اما حاشيههاي برنامههاي تلويزيون و به خصوص دو سريال نوروزي آن يعني «فوق سري» و «در حاشيه» بر گريبان تلويزيون و مديران آن آويخته است.
«فوق سري» سريال نوروزي شبكه۱ با نامي پرطمطراق و دهانپركن قرار بود به نحوي مطلوب و جذاب مخاطب را با توانمنديهاي پليس ايران در مقابله با باندهاي توليد و توزيع مواد مخدر و قاچاقچيان آشنا كند. اما گويا نه تنها نتوانسته در حد و قواره مطالبات مخاطب و شان تلويزيون حضور يابد بلكه حاشيههايي كه اين سريال بر آن دامن زده، توان آن را خواهد داشت دامان مديران تلويزيون را نيز بگيرد.
حالا و پس از پايان يافتن نمايش اين سريال مصاحبههاي رسانهاي كارگردان و تهيهكننده سريال «فوق سري» ابهامات جديدي درخصوص جايگاه ساخت سريال و نگاه تلويزيون به محتوا و ساختار سريالها را ايجاد كرده است. از سويي در چند روز اخير مهدي فخيمزاده در پاسخ به برخي انتقادات از كيفيت پايين و مشكلات محتوايي اين سريال، توپ را به زمين مديران پخش تلويزيون انداخته و مدعي شده كه تلويزيونيها با سانسورهاي متعدد و قيچي كاري سريال او لطمه به اين سريال زدهاند. البته وي قيچيكاريهاي تلويزيون را برخي الفاظ زشت و زننده عنوان كرده و مدعي شده كه اين سريال ديگر سريال او نيست.
اما از سوي ديگر حبیبالله کاسهساز يكي از دو تهيهكننده اين سريال كه در تيتراژ سريال از او به عنوان تهيهكننده فاز نخست سريال نام برده شده است طي گفتوگويي با برخي رسانهها به برخي حواشي ايجاد شده براي اين سريال اشاره كرده است. تهیهکننده سینما و تلویزیون ایران در پی حاشیههاي به وجود آمده برای سریال «فوق سری» به کارگردانی مهدی فخیمزاده از جمله تفکیک سریال به دو فاز ۱ و ۲ و مواردی از این دست توضیحاتی را درباره حواشی تولید این سریال تلویزیونی و اتفاقاتی که منجر به عدم حضور وی به عنوان تهیهکننده تا پایان فیلمبرداری این پروژه شد ارائه کرده است.
کاسهساز کلید خوردن اين سريال را مربوط به زماني دانست که منتظرالمهدی، معاونت اجتماعی ناجا از او خواسته بود تا با موضوع و محوریت پلیس تولید یک سریال تلویزیونی آغاز شود و به همین منظور طرحی به او ارائه شده است. اما طبق آنچه كاسهساز در اين نشست گفته طرح او مطلوب مهدي فخيمزاده نميشود و فخيمزاده طرحي يك خطي به كاسهساز ميدهد و جذابيت و شيريني و اينكه ميتواند «جایگاه پلیس را به خوبی در میان مردم جامعه ارتقا دهد» عاملي مي شود تا مكتوب اين طرح در معاونت معاونت اجتماعی ناجا مطرح و تصويب شود تا مقدمات تولید سریال «فوق سری» فراهم شده و با رايزني و جلسه كاسهساز با شبکه سیما و مدیر گروه فیلم و سریال این شبکه یعنی سیفی آزاد طرح به تصویب شبکه ميرسد و کار به صورت جدی وارد مرحله پیش تولید شد.
در ادامه مشكلات مالي پيشآمده و توقعات و انتظارات موجب توقفهاي چندباره اثر ميشود و شرايط به گونهاي ميشود كه كارگردان سريال با تلويزيون شرط ميكند كه براي ادامه كار ديگر حاضر به همكاري با كاسهساز در مقام تهيهكننده نيست و مديران تلويزيون هم ادامه كار را كه به ادعاي كاسهساز تنها ۱۵ درصد كار باقيمانده بوده است، به تهيهكننده ديگري يعني آقاي رضوی ميسپرند.
اين تهیهکننده افزوده است: وقتی که من در یک سریال ۱۳ قسمتی ۱۰ قسمت را به صورت کامل تولید کردهام و چند ماه از وقتم را برای پیش تولید و کارهای جانبی این سریال هدر دادهام چگونه ممکن است که به عنوان تهیهکننده فاز ۱ این سریال شناخته شوم؟ این امر با اعتراض جدی من به دوستان در سازمان صدا و سیما مواجه شد که آنها در نهایت پاسخ دادند به اصرار آقای فخیمزاده این حرکت صورت گرفته است.
نكته جالب ديگري كه کاسهساز به آن اشاره نموده در مورد اعتراض فخیم زاده به سازمان صدا و سیما مبنی بر سانسور بخشی از سریال «فوق سری» است. كاسهساز اظهار داشته: آقای فخیمزاده به کرات در این سریال از کلمات رکیک استفاده میکردند و این فحاشیها توسط مدیران سازمان دچار سانسور شده است و مجموع اصلاحات این سریال از ۶۰۰ دقیقهای که به سازمان تحویل شده است تنها ۴ دقیقه بوده و آقای فخیمزاده نمیتوانند کیفیت پایین سریال را به دلیل سانسور آن بدانند.
اينها تنها بخشي از دعواي حيدري و نعمتي است كه براي سريال نوروزي شبكه يك راه افتاده است كه تنها مروري بر مطالب رسانهها و رويكرد منفي به ساختار و محتواي اين سريال نشانگر آن است كه ساخت چنين آثاري با اشكالاتي جدي مواجه است كه ضرورت دارد تلويزيون خود را از اين اشكالات پيرايش دهد. مشكل ساختاري براي يك اثر تلويزيوني بسيار تلخ و ناگوار است. اما ناگوارتر از آن زماني است كه تلويزيون ايران به عنوان تنها رسانهاي كه آنتن پخش صدا و تصوير در انحصار اوست نتواند درونمايه و محتوايي در خور شان مخاطب ايراني و تلويزيون ايران را كه قرار است دانشگاه عمومي باشد، عرضه نمايد.
به راستي از اينكه در زيرمجموعه تلويزيون سريالي ساخته شود كه مديران پخش تلويزيون مجبور شوند براي ميسر شدن امكان پخش آن از قيچيكاري و هرس سريال استفاده كنند و كارگرداني كه اتفاقا كاربلد هم هست شانه از زير بار اشكالات محتوايي و ساختاري آن خالي كند، چه برداشتي ميتوان نمود؟
آيا به راستي برنامهسازي براي تلويزيون اينقدر با تساهل و تسامح مواجه شده است كه ارائه طرحي يك خطي به معاونت اجتماعي ناجا و تلويزيون رخ ميدهد. آيا تلويزيون براي تاييد سريال سيناپسي محتوايي و روشن دريافت نموده و چنين اثري ضعيف كه حتي نتوانسته پليس را مقتدر و توانمند نشان دهد و بيشتر فضايي بلاهتگونه ايجاد كرده است ساخته شده و از آنتن تلويزيون پخش ميشود؟ اثري كه با فیلمنامهای ضعیف و شخصیتپردازی غیرواقعی دختري جوان چادري را به قدري بداخلاق نشان ميدهد كه مخاطره آن ميرود كه بيننده از چادر به عنوان حجاب برتر زده شود، چقدر جاي پخش از تلويزيون دارد و چقدر براي چنين صحنههايي تعقل شده است.
آيا نميتوان دليل چنين مشكلاتي را در سادهانگاري و بهرهمندي تلويزيون از افراد دمدستي و آثار يك خطي كه هيچگاه عمق محتوا در آنها ايجاد نميشود و نسپردن كار به گروه و افرادي از جناح فرهنگی مومن و عدم تلاش براي جذب و تقويت اين دسته از افراد دانست؟
اين حاشيهها در شرايطي براي اين سريال رخ داده كه «فوق سری» شبکه یک با فیلمنامهای ضعیف و شخصیتپردازی غیرواقعی، انتقادات بسیاری را به همراه داشته است.
بي شك يكي از بهترين آثار نمايشي كه در سال گذشته از تلويزيون پخش شد، پردهنشين بهروز شعيبي بود كه به خوبي ارزش و جايگاه اعتماد به جناح فرهنگي مومن و كارآمد را نشان داد و توانست يكي از افتخارات تلويزيون باشد. سريالي شريف و ديدني كه هم مخاطب را با شيريني و لطافت با خود همراه نمود و هم بار آموزندگي مناسبي براي بيننده داشت.