هر نفسي داراي حق است حقي سلب نشدني و براي حفظ حيات ديني به گردن انسان گذاشته شده و در همه اديان حفظ جان انسان را از واجبات دانستهاند، اين حق چه در اديان الهي و چه در كتابهاي حقوقي محترم شمرده شده است. اصلا قوانين وضع ميشوند تا اين حق طبيعي براي هر فرد محفوظ باقي بماند. در عين حال با احترام به اراده و اختيار افراد بايد دانست كه در برخي مواقع چه شرع و چه قانون اجازه هر كاري را حتي با نفس خود به افراد نداده و برخي امور را براي افراد محدود كرده است. از جمله اين امور آسيبرساندن به بدن و خودكشي است كه چه در قرآن و چه در احاديث امري نهي شده است.
نهي شرعي مرگ خود خواسته
گاهي شرايط آنقدر اسفناك و سخت ميشود كه ايمان انسانها در ورطه آزمون قرار گرفته و آزمايشي سخت از سوي خداوند پيش ميآيد. وقتي راهي براي بهبود از ديدگاه علم پزشكي نيست، وقتي چند سالي ميشود كه بدون پيشرفت و البته پسرفتي مانند تكهاي گوشت لخم روي تخت افتادي، ايمان ميخواهد كه التماس نكني و مرگ را خودت صدا نزني.
اما عدهاي با التماسهاي فراوان و با سوءاستفاده از ترحم اطرافيان ميخواهند كه به زندگي خود پايان دهند و بر اين اساس يا خود و يا يكي از نزديكانشان اين كار را انجام ميدهد. اما شرع در اينباره چه ميگويد؟
در اينباره خداوند در آیه ۲۹ سوره نساء میفرماید: «ولا تقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیما» به اين معني كه «خودتان را نکشید، به درستی که خداوند نسبت به شما مهربان است.»
همينطور در آيه ۳۳ سوره اسراء آمده كه «ولاتقتلوا النفس التی حرمالله الا بالحق» به اين معني كه «هرگز نفس محترمی را که خداوند آن را محترم داشته و قتلش را حرام کرده نکشید، مگر به حق.»
البته شبیه مضمون آیه ۳۳ سوره اسراء در آیه ۶۸ سوره فرقان هم آمده است که خداوند ميفرماید: «ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق» یعنی اينكه نفس محترمی را که خداوند حرام کرده به قتل نمیرسانند مگر به حق.
در مجموع، براساس آیات قرآن کریم، اين نتيجه حاصل ميشود كه خودکشی و انتحار حرام است.
البته به جز آيات در احاديث بسياري نيز در نهي اين اقدام بيان شده است، مثلا امام صادق(ع) در رابطه با نهي خودكشي فرمودهاند كه کسی که عمدا خود را بکشد، برای همیشه در آتش جهنم خواهد بود؛ همچنين حضرت علی(ع) در اينباره فرودهاند كه مومن ممکن است به هر نوع مرگی بمیرد، اما خودکشی نمیکند. پس کسی که بتواند خون خود را حفظ کند و با این وجود از قاتل خود جلوگیری نکند تا کشته شود، قاتل خود خواهد بود.
با اين حال عده نسبتا زيادي براساس دلايلي مختلف از جمله بيماري صعبالعلاج مستقيم و يا غيرمستقيم با اداره خود ميميرند.
مسيحيت و نهي مرگ از روي ترحم
اتانازي، مرگ شيرين و يا مرگ خودخواسته از عناويني است كه بيان ميشود اما در قانون كشور ما چنين عنواني وجود ندارد، دكتر بهزاد رضوي فرد عضو هيئت علمي گروه حقوق جزا و جرم شناسي دانشگاه علامه طباطبايي؛ با اشاره به اين نكته ميگويد: در ماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامي عنوان ميكند كه قتل با اجازه فرد نيز امري نهي شده و جرم محسوب ميشود.
وي ادامه ميدهد: همچنين ماد ه ۱۶۷ قانون اساسي اجازه بررسي اين موضوع را از باب فقهي داده است. در قرآن آيات مختلفي وجود دارد كه انسان را از كشتن خود نهي كرده است، نه اجازه كشتن خود را داده و نه كشتني خودخواسته توسط فردي ديگر، در آيه ۲۵ سوره بقره نيز اين امر وجود دارد.
عضو هيئت علمي گروه حقوق جزا و جرمشناسي دانشگاه علامه طباطبايي عنوان ميكند: نكته ديگر در رابطه با قتل عمد و قصد كشتن است كه براساس درخواست فرد و بيمار خاص خودكشي با واسطه و يا خودكشي به وسيله قطع درمان توسط پزشك و يا پرستار ممكن ست رخ دهد كه اين دو با يكديگر متفاوت است، اين دو منطبق بر بند الف و ج ماده ۲۰۶ قانون مجازات اسلامي نبوده اما عدم انطباق باعث نميشود ممنوعيت نداشته باشند، اين نوع قتل را عدهاي عمدي و عدهاي غيرعمدي مينامند كه من معتقدم در اين صورت قتل غيرعمد است. همچنين لازم به ذكر است كه آيتالله مكارمشيرازي در استفتائات خود معتقدند كه قتل انسان مطلق جايز نيست، حتي از روي ترحم و با اجازه خودش باشد.
دكتر رضويفرد خاطرنشان ميكند: اين نوع نگاه محض بدون ارزش ديني به زندگي است و نگاه غرب نيز به اتانازي متاثر از همين نگاه و خودگرايي اخلاقي است. اما اين نگاه نه تنها براي مسلمانان معنا نداشته بلكه در اديان ديگر الهي از جمله مسيحيت نيز نهي شده است. واتيكان نيز با اين موضوع كنار نيامده و مسيحيت هم اجازه خودكشي نميدهد.
وي با اشاره به آيه ۵۵ سوره بقره و توصيه به تامل در معني اين آيه ميگويد كه با تامل در معني اين آيه متوجه ميشويم كه از قبل نيز خداوند اعلام كرده كه زندگي هميشه يكنواخت نيست و سختيهايي وجود دارد و البته براي تحمل اين سختيها به صابران بشارت داده شده است.
دكتر رضوي اين نكته را نيز يادآور ميشود كه بزرگاني مانند شهيد مطهري گفتهاند كه تحمل سختيها مقدمه پيشرفت است، و در عين حال اعتقاد به عالم ماورا و متافيزيك ايجاب ميكند كه انسانها سعه صدر به خرج دهند تا موجبات پاك شدنشان از گناه فراهم شود.
قتل عمد جرم قاتلان مترحم به بيماران صعبالعلاج
حال نياز به بررسي اين موضوع است كه قانون با مرتكبين به قتل افراد صعبالعلاج ولو با رضايت قلبي خود فرد چه ميكند؟!
قانون ما اتانازی را به رسمیت نشناخته است. به این اعتبار افرادی که به درخواست بیماران صعبالعلاج از آنان سلب حیات کنند مرتکب قتل عمد ميشوند.اما در اين زمينه منصور رحمدل عضو هيئت علمي دانشكده حقوق تهران مركز؛ با اشاره به اين نكته ميگويد: بر اين اساس افرادي كه با رضايت بيماري صعبالعلاج به زندگي او پايان ميبخشند مشمول عمومات مربوط به قتل عمد خواهد بود و به درخواست اولیاي دم قابل قصاص است.
وي ادامه ميدهد: با توجه به اینکه قصاص حق اولیاي دم است ممکن است با توجه به اوضاع و احوالی که در آن سلب حیات صورت ميگیرد و بخصوص با توجه به رضایتی که خود مقتول به قتل داشته خواهان قصاص نشوند؛ در این صورت عمل فرد مشمول ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی خواهد بود.
اين مدرس دانشگاه ميافزايد: براساس گفتههاي فوق دادگاه براي قاتل ميتواند بین ۳ تا ۱۰ سال مجازات حبس تعیین کند.
ترك معالجه بيمار جايز نيست
ترك معالجه بيمار كه منجر به مرگ شود جايز نيست. فلسفه اذن حيات، اجازه چنين كاري را نميدهد اين روش از سوي فقه رد شده است.
بهزاد رضويفرد عضو هيئت علمي گروه حقوق جزا و جرمشناسي دانشگاه علامه طباطبايي با اشاره به نكته فوق ميگويد: در واقع اتانازي بحثي است كه با مساله ارزشها و اخلاق ارتباط پيدا ميكند، برخيها ميگويند حيات و زندگي حد اعلاي خوبي است، هر خوبي ديگري با وجود حيات معنا پيدا ميكند، در واقع شرط لازم براي هر ارزش ديگر دنيا داشتن حيات است.
وي ادامه ميدهد: موافقين اتانازي به گونهاي معتقدند ارزش مافوق حيات وجود ندارد و بر اين اساس و با استدلال به اينكه حقوق فردي از حق حيات بالاتر است و اينكه احساس فرد را از بهرهبري در اين حق مهم ميدانند، و همچنين توجه به اين نكته كه كيفيت حيات را مهمتر از خود حيات دانستهاند اجازه خودكشي در شرايطي كه فرد تشخيص دهد از زندگي خود لذت نميبرد، را ميدهند.
دكتر رضويفرد ميافزايد به نوعي اين افراد آرامش را حق خود دانسته و با خاتمه دادن به زندگي سخت موجب آرامش خود ميشوند!
او معتقد است كه برخي از پزشكاني كه به مرگ بيماران صعبالعلاج خود كمك ميكنند، با اين ديد به قضيه نگاه ميكنند كه زنده بودن بيمار منفعتي ندارد. او ميگويد: البته اين موضوع اصول اوليه پزشكي را كه حفظ حيات بيمار است زير سوال برده و در تعارض با ديگاه پزشكي حرفهاي قرار دارد.
دكتر رضويفرد با اشاره به ديدگاه افرادي كه اين موضوع را با اصل احترام به بيمار در حقوق پزشكي توجيه ميكنند، عنوان ميكند كه در حالي كه پزشك به واسطه علم خود موظف است براساس اصول حرفهاي اقدامات لازم را براي مانعت از مرگ بيمار ارائه دهد چنين ديدگاهي قابل قبول نيست.
اتانازي و مغايرت قانوني
با وجودي كه قانون به صورت اخص در رابطه با مرگ خودخواسته وجود ندارد اما از برخي مواد قانوني ميتوان تعبير كرد كه قانونگذار اين موضوع را به شديدترين لحن نهي كرده است.
دكتر رحمدل با اشاره به اين نكته كه ممکن است بتوان اتانازی را با ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی مرتبط دانست، ميگويد: در ماده مزبور قانونگذار به مجنیعلیه اجازه عفو جانی را داده است. بحثی که در مورد این ماده وجود دارد آن است که اولاٌ قانونگذار در سال ۱۳۷۰ نسبت به سال ۱۳۶۲ با چرخشی ۱۸۰ درجه ای به وضع این حکم پرداخته است چرا كه در قانون حدود و قصاص و دیات سال ۶۲ تصریح شده بود که مجنی علیه فاقد اختیار گذشت است. ثانیاٌ قصاص را که حقی برای اولیاي دم است و بعد از قتل ایجاد ميشود برای خود مجروح تصور کرده است و ميتوان گفت از موارد اسقاط ما لم یجب است.
وي ادامه ميدهد: و البته در نكته بعدي ايراد وارده بايد اشاره كرد كه در باب ارث وصیت بیمار را به اعتبار اینکه ممکن است در سلامت عقل نباشد با رعایت شرایطی غیر معتبر اعلام کرده، حال آنکه در مورد مساله مهمتری به نام حیات برای تصمیم مجنی علیه اعتبار قائل شده است و همچنين با حکم ماده ۲۶۸ این بحث مطرح شده که وقتی که شخص در حالتی که به عنوان مجنی علیه قرار ميگیرد، آيا میتواند از قصاص صرفنظر کند چرا در فرضی که در سلامت کامل عقل است نتواند از قصاص صرفنظر کند؟ مثلا در فرض اتانازی.
اين مدرس دانشگاه ميگويد: جميع اينها ممکن است این تصور را ایجاد کند كه وقتی نتوان قبل از آنکه مجنی علیه واقع شود، از فردی بخواهد که وی را مصدوم و مجنی علیه نكند و بعد بتواند اسقاط قصاص كندد.
دكتر رحمدل خاطرنشان ميكند كه البته ممکن است در پاسخ به اين مشكل گفته شود که حکم ماده ۲۶۸ به معنی تجویز ایراد صدمه نیست بلکه منظور قانونگذار آن است که اگر مجنی علیه واقع شد میتواند گذشت کند نه اینکه خود را در معرض جنایت قرار دهد و بعداٌ از قصاص گذشت کند. هر چند این پاسخ منطقی است ولی تردیدی در ایراداتی که مطرح شده نیست و حکم ماده ۲۶۸ با موازین یک جامعه منظم سازگاری ندارد.
وي با اشاره به اين نكته كه از دیدگاه شرعی نيز چنین عملی تجویز نمی شود، ميگويد: اعتقاد بر این است که حیات موهبتی الهی است و انسان یا دیگری حق ندارد از انساني سلب حیات کند.
كشورهاي پذيرنده مرگ از روي شفق
با وجود پذيرش جهان بر برخي موضوعات از جمله حذف اعدام كه در ۱۲۰ كشور دنيا پذيرفته شده است اما مرگ از روي شفق تنها در سه يا چهار كشور دنيا پذيرفته شده است.
دكتر رضويفرد ميگويد: هلند، بلژيك، سوئد به صورت قانوني اتانازي را پذيرفته اند، البته با شرايط خاص و بررسي پزشكي.
وي همچنين عنوان ميكند كه از سال ۲۰۰۶ در ايالات اريگان امريكا، مرگ از روي ترحم يا شفق پذيرفته شده است، در فرانسه هم مدتي در اين مورد بحث شد ولي به نتيجه قانوني نرسيد.
دكتر رحمدل نيز در رابطه با قوانين ديگر كشورها درباره مرگ خودخواسته، ميگويد: در برخی کشورها مانند هلند، سوئد، بلژیک و چند ایالت از ایالات متحده آمریکا شامل اورگان، واشنگتن و مونتانا اتانازی به روش غیرمستقیم قانونی است.
وي ادامه ميدهد: البته کمیسیون پزشکی باید وضعیت بیمار را کاملا بررسی کند. در سوئد کلینیکی وجود دارد که بیماران سراسر اروپا از مدتها قبل وقت میگیرند تا به آنجا بروند و اقدام به اتانازی کنند. در استرالیا هم که هومرگ اتانازی غیرقانونی است، یک بیمارستان دریایی مجهز روی یک کشتی، هومرگ اتانازی را انجام میدهد.
فريز كردن چه حكمي دارد؟!
ريسك بر جان انسان جايز نيست. دكتر رضويفرد با بيان اين جمله در ابتداي سخنان خود در رابطه با فريز كردن افراد داراي بيماري صعبالعلاج به اميد زندهشدن در سالهاي آتي و با بهرهگيري از تكنولوژي پيشرفته، ميگويد: ريسك در رابطه با جان انسان در حالي كه امكان برگشت وجود ندارد جايز نيست.
دكتر رضوي اين نكته را نيز مانند اتانازي دانسته و ميگويد: فريز كردن افراد همان حكم اتانازي را دارا است.
لازم به ذكر است كه حكم اتانازي در كشور از منظر فقهي پاسخ داده شده و حرام است، دكتر رضويفرد در آخرين صحبتهايش با اشاره به نوعي ديگري از اتانازي تحت عنوان اتانازي انفعالي خاطرنشان ميكند كه نوعي اتانازي انفعالي وجود دارد، شرع در اينباره بيان ميكند كه در صورتي كه معالجه وظيفه الزامي براي پزشك نباشد و وظيفه او محسوب نشود ترك درمان حرام نيست، شايد بتوان به شيوه ترك درمان اتانازي انفعالي را انجام داده مسئوليتي نيز نپذيرفت. اما در نهايت بايد بدانيم كه از نظر شرع مرگ از روي شفق حرام است.
شايد جز ايمان به خدا و اعتماد به وعدههاي الهي هيچچيز نتواند باعث شود فرد چندينسال وضعيت ناراحتكننده خود را تحمل كرده و دم بر نيارود هر چند كم نيستند كساني كه در جهان با كوچكترين سختي و ناملايماتي دست به خودكشي زده و يا از دوستانشان ميخواهند به زندگي آنها پايان دهند اما در عين حال تعداد افرادي كه با ايمان به مبدا حيات خود از ثانيه ثانيه زندگي سختشان استفاده ميكنند نيز وجود دارند.
بد نيست نگاهي بيندازيم به آنهايي كه هنوز هم هستند كساني كه سالها است با اميد به معجزه و متافيزيك از حق حيات خود بهره برده و دم بر نميآورند.