از همان زمانی که «پنجاه کیلو آلبالو» به عنوان یکی از فیلمهای اکران نوروزی بر پرده سینما نشست، خیلیها معتقد بودند، این فیلم توهینی آشکار به مخاطب سینما و مردم تلقی میشود. فیلمی که کوچکترین وقعی به اخلاقیات ننهاده بود و البته به لطف تبلیغات ماهوارهای توانسته بود، کنجکاوی تماشاگران را برای دیدن خود جلب کند.
اعتراضها ادامه داشت و آقایان سازمان سینمایی سر بر بالش روشنفکرنمایی به خواب رفته بودند.
هشدارهای گروهها و منتقدین مختلف سینمایی و اعتراض آنان به این قبحشکنی که در قالب یک فیلم سینمایی کانون فرهنگ عمومی مردم را هدف گرفته بود در گوش مسئولان نرفت.
آقای رئیس سازمان سینمایی هم در مواجهه با اقدام نمادین بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) به دنبال آن بود تا «یک پیاله آلبالوی فاسد» را با یک پیاله «می ناب» عوض کند!
روزها گذشت و مسئولان محترم سازمان سینمایی در خواب بودند و فیلم اکران شد و فروش خوبی هم داشت و دارد و بعد از اینکه همه این اتفاقات افتاد، سخنگوی وزارت ارشاد در نشست خبری درخصوص موضع وزیر نسبت به این فیلم گفت: «نکتهای که آقای وزیر مطرح کرد به این معنی نیست که مسئله اکران فیلم در شورای نظارت و اکران طرح نشده است، چراکه حتما این فیلمها فرایند قانونی را برای نمایش عمومی طی کردند اما مطلب ایشان مبنی بر این بود که برخی ملاحظات، صورت نگرفته است. البته قرار نیست وزیر فرهنگ تمام فیلمهایی که اکران میشود، ببیند. اما من گواهی میدهم که ایشان فیلمهایی را که نقد و تحلیلهایی به دنبال دارد و چالشبرانگیز است میبیند. فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» را هم قطعا دیده است که البته به طور قطع این فیلم مغایرتی با اصول و ضوابط فرهنگی و هنری ندارد اما بخشهایی از آن ممکن است مورد سوال باشد.»
اما چند روز بعد وزیر ارشاد در مصاحبه با یکی از روزنامهها موضعی گرفت که نشان میداد آنچه آقای نوشآبادی گفته، به گونهای تعدیل و تلطیف شده است.
وزیر ارشاد در آن گفتوگو به صراحت گفته بود: «فیلم «٥٠ کیلو آلبالو» با وجود آنکه مجوز اکران گرفته و از آن هم استقبال شده، اشکالات فراوانی دارد. من پس از اعتراضهایی که توسط برخی رسانهها انجام شد، شخصا آن را بازبینی کردم. واقعا فیلم نامناسب و مغایر سیاستهای دولت است. این فیلم فروپاشی و سقوط خانواده را ترویج میکند و با آرایش نامناسبِ بازیگران الگوی نامناسبی را ارائه میدهد؛ بنابراین من شخصا مخالف اکران این فیلم هستم. ربطی به مخالفت برخی رسانهها هم ندارد.»
آقای وزیر نه تنها به صراحت درباره فیلم صحبت کرد که انگشت اتهام را به سوی مدیران منصوب خود گرفت و در پاسخ به این سوال که در این صورت چه کسانی مسئول آن هستند گفت: «کسانی که مجوز اکران آن را دادهاند و منتخب وزارت ارشاد هستند. این جزء اشتباهات آنان است.»
علی جنتی چندی قبل هم در دیدار با آیتالله مکارمشیرازی هم از محتوای ناسالم این فیلم سخن گفته بود و هم بابت آن پوزش خواسته و گفته بود: «از ساخت «۵۰ کیلو آلبالو» اطلاعی نداشتم وگرنه اجازه تولید آن را نمیدادم.»
اگر موضع قاطع وزیر ارشاد را کنار اکران سیار این فیلم در شهرستانهای بدون سینما با حمایت سازمان سینمایی بگذاریم چه نتیجهای میگیریم؟ اینکه سازمان سینمایی ساز خودش را میزند و علیرغم تاکید آقای وزیر به فیلم مسئلهداری چون «۵۰ کیلو آلبالو» فرصت دیده شدن، حتی در شهرستانهای فاقد سینما میدهد.
اما جالب آنجاست که چند روز قبل کارگردان این فیلم در نامهای به وزیر ارشاد به مواردی اشاره کرده بود که هم جای پاسخگویی دارد و هم جای تامل. اینکه فیلمنامه «پنجاه کیلو آلبالو» سه بار از وزارت ارشاد پروانه ساخت دریافت کرده است. یکبار در دوره شمقدری در سال ۸۸، و دو بار هم در زمان مدیریت آقای ایوبی در سالهای ۹۳ و ۹۴.
جالب آنکه به ادعای مانی حقیقی فیلم عینا براساس فیلمنامهای که سه بار توسط وزارت ارشاد تایید شده و در دو نوبت توسط شورای پروانه نمایش وزارت ارشاد بازبینی شده و پس از اعمال ١٧ مورد اصلاحیه موفق به دریافت مجوز اکران شده است.
در این نامه پرکنایه آقای کارگردان آمده است: «بیشک مستحضرید که اکران نوروزی در سینمای ایران، پرمخاطبترین اکران سال سینمای ایران است و از این منظر، فیلمهایی که در این مقطع از سال به نمایش در میآیند به تعبیری مهمترین فیلمهای سال محسوب میشوند. بههمیندلیل از مدیران محترم وزارتخانه شما و از شخص شما، انتظار میرود که از محتوای پرمخاطبترین محصولات فرهنگی کشور، پیش از ارائه آنها به عموم مردم، باخبر باشید.»
علیرغم همه نقدهایی که به مانی حقیقی و فیلمش وارد است او به جز این مورد جملات درستی دارد که باید مورد توجه وزیر قرار گیرد: «ماجرای تولید و اکران فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» حاکی از این است که مدیریت فرهنگی کشور من در این زمینه بیضابطه، مغشوش و غیراصولی بوده است. بههمیندلیل، من دوستانه و برادرانه از شما تقاضا میکنم که کار را به کاردان بسپارید.»
مشکل همینجاست. جایی که مدیران زیر نظر وزیر، هر کاری دلشان میخواهد میکنند و برای آنکه از قافله آدمهای به اصطلاح روشنفکر عقب نمانند، هر کالای فرهنگی گندیده و فاسدی را به خورد مخاطب میدهند. افرادی که به مدیریت فرهنگی «بیضابطه، مغشوش و غیراصولی» کمک میکنند و متاسفانه کار در عرصه فرهنگ را مشق نکردهاند. آدمهایی که فرق دوغ و دوشاب را نمیدانند و علاقهای هم به فهمیدن و دانستنش ندارند.
حالا این را بگذارید در کنار اظهارات برخی از مسئولان که معتقدند ممیزی را باید به خود هنرمندان سپرد. حاصل ممیزی وزارت ارشاد، با آن عِده و عُده عریض و طویل فیلمی میشود که خود جناب وزیر هم از ساخت آن اظهار شرمندگی میکند و البته منصوب آقای جنتی یعنی رئیس سازمان سینمایی کار خودش را میکند. حال اگر قرار بود فیلم را خود هنرمندان ممیزی کنند، چه چیزی بر پرده سینماهای کشور نقش میبست؟ متاسفیم که بگوییم، وزارت ارشاد در اغلب بخشهایش دچار ضعف مدیریتی است. مدیرانی که متاسفانه نه تنها انقلابی نیستند که دغدغه فرهنگ ایرانی هم ندارند.