خدمات پزشکی در جهان از چنان پیشرفتی برخوردار است که میتوان به راحتی اشاره داشت که خیلی بین کشورهای توسعه یافته و نیافته در تحقق خدمات عمومی رایگان تفاوتی نیست و وجه اشتراک آنهاییکه توانستند در این زمینه رشد کرده و رتبه توسعه جهانی خود را بهبود بخشند اراده قوی مسئولانشان بوده است. بر همین اساس است که خیلی نمیتوان درباره پیشرفت های پزشکی و ارائه خدمات عمومی از روی توسعه یافتگی یا عدم توسعه کشورها قضاوت کرد.
همین است که باعث شده کشورهایی چون کوبا در ارائه خدمات از حیث کیفیت و قیمت زبانزد قاره خود شوند. در دهه ۱۹۵۰، کوبا یکی از بهترین خدمات پزشکی را در قاره آمریکا دارا بود و فاصلهای با کیفیت خدمات بهداشتی در آمریکا و کانادا نداشت. کوبا یکی از پیشگامان در معیار «امید زندگی» بود و تعداد پزشکان به ازای هر هزار نفر جمعیت در کوبا از بریتانیا، فرانسه و هلند نیز بالاتر بود. همچنین در آمریکای لاتین پس از اروگوئه و آرژانتین رتبه سوم متعلق به کوبا بود. میزان مرگ و میر در این کشور بسیار پایین بود (سومین کشور جهان) و طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، کوبا دارای پایینترین میزان مرگومیر نوزادان در آمریکای لاتین بود.
پس از انقلاب و متعاقب اعمال تحریم کوبا توسط آمریکا، میزان بیماری و مرگومیر نوزادان در دهه ۱۹۶۰ افزایش یافت. دولت جدید کوبا، به حمایت از خدمات بهداشتی همگانی برخاست. در ۱۹۶۰ یک پزشک و انقلابی به نام چهگوارا اهداف خود را برای آینده خدمات بهداشتی در کوبا در یک مقاله تحتعنوان «در باب پزشکی انقلابی» ارایه کرد. در این کتاب چنین آمده است: کاری که امروز به وزارت بهداشت و سازمانهای مشابه، سپرده میشود ارایه خدمات بهداشتی همگانی برای بیشترین تعداد افراد ممکن، طرحریزی برنامههای پزشکی در رابطه با پیشگیری از بیماریها، و راهنمایی مردم برای انجام فعالیتهای بهداشتی است.
این اهداف، تقریبا پس از مدت ناچیزی، به دلیل مهاجرت دستهجمعی نزدیک به نیمی از پزشکان کوبا به آمریکا و ترک کشور مختل شد. پس از این اتفاق، کوبا تنها دارای ۳۰۰۰ پزشک و ۱۶ پروفسور در بخش پزشکی دانشگاه هاوانا بود. در ابتدای دهه ۱۹۶۰، وزارت بهداشت و خدمات درمانی برنامهای را برای ملیسازی و بومیسازی خدمات پزشکی و درمانی آغاز کرد. در ۱۹۷۶، برنامههای خدمات درمانی - پزشکی کوبا در اصل ۵۰ نسخه تجدیدنظر شده قانون اساسی کوبا چنین عنوان شد: این حق همه انسانهاست که به خدمات و مراقبتهای بهداشتی دسترسی داشته باشند. دولت این حق را با ارایه مراقبتهای پزشکی و بیمارستانی رایگان تضمین میکند.
با ادامه این روند نسبت تعداد پزشک به بیمار در کوبا طی نیمهدوم قرن بیستم به شکل چشمگیری افزایش یافت. به عبارت دقیقتر، از ۹.۲ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر در سال ۱۹۵۸، به ۵۸.۲ پزشک به ازای هر ۱۰هزار نفر در سال ۱۹۹۹. در دهه ۱۹۶۰، کوبا، برنامه واکسیناسیونهای همگانی را پیاده کرد. این اقدام باعث ریشهکن شدن بسیاری از بیماریهای واگیردار ازجمله فلج اطفال و سرخجه شد. هر چند که برخی بیماریها طی دوره خاص (فشار اقتصادی) در دهه ۱۹۹۰ افزایش یافت (نظیر آبله مرغان، هپاتیت و سل). برنامههای دیگر شامل اقدام برای کاهش میزان مرگومیر نوزادان در ۱۹۷۰ بود که بهویژه معطوف به مراقبتهای والدین و مربوط به مادر میشد.
اکنون بر مبنای آمارهای سازمان بهداشت جهانی:
امید زندگی در کوبا برای مردان ۷۶.۰ و برای زنان ۸۰.۰ است. (میانگین جهانی ۶۸ سال)
میزان مرگومیر کودکان در کوبا ۸.۷ در هر ۱۰۰۰ نفر است.
میزان مرگومیر بزرگسالان در کوبا ۱۳۱.۸۵ در هر ۱۰۰۰ نفر
مجموع هزینههای بهداشت به ازای هر نفر در کوبا ۳۶۳ دلار است. (۲۰۰۶)
نسبت مجموع هزینههای بهداشت به تولید ناخالص داخلی در کوبا ۷.۱درصد است.(۲۰۰۶)
احتمال مرگ کودک قبل از ۵ سالگی: ۶ در هر ۱۰۰۰ نفر (میانگین جهانی ۶۵ نفر در هر هزار نفر)
میزان شیوع ایدز: یک نفر در هر هزار نفر (میانگین جهانی ۸ نفر در هر هزار نفر)
درصدی از جمعیت که در مناطق شهری زندگی میکنند: ۷۶درصد (میانگین جهانی ۵۰درصد)
میزان شیوع سل: ۲ نفر در هر هزار نفر (میانگین جهانی ۱۷۰ نفر در هر هزار نفر)
میزان افراد چاق در جمعیت مذکر ۸درصد و در مونث ۱۵.۴درصد است.
۹۵.۲درصد جمعیت کوبا به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند.
۹۴ درصد جمعیت کوبا دارای دستگاههای بازیافت آب و استفاده مجدد از آن هستند.
مقایسه وضع خدمات بهداشتی پیش و پس از انقلاب کانادا و خدمات پزشکی برای مهاجران
اما کشورهای مترقی با مصائب عجیب هم روبهرو هستند که توانستند نظام درمانی خود را به روز و با رضایت تقریبا صد درصدی مردمی تطبیق دهند در این بین میتوان کانادا را نام برد. این کشور را همه ساله بیش از ۲۵۰۰۰۰ تازه وارد به عنوان خانه خود انتخاب میکنند؛ جایی که با شهرتش در اقتصاد قوی، سیستم آموزشی عالی و سیستم مراقبتهای بهداشتی رایگان و عمومیاش افراد را جذب خود میکند. هر چند ریشه آنچه به عنوان سیستم فدرال بیمههای درمانی به آن اشاره میشود، به اوایل قرن بیستم بر میگردد، این اعلامیه بهداشت و درمان کانادا در سال ۱۹۸۴ بود که دسترسی تمام افراد کانادا را به بودجه عمومی سیستم بهداشت و درمان تضمین کرد.
این به آن معناست که کاناداییها (و همچنین کسانی که اقامت دائم دارند) میتوانند برای معاینات و یا رفع نگرانیهای مربوط به سلامتی خود به رایگان به دکتر مراجعه کنند (دکترها به دولت صورت حساب ارائه میکنند). افراد میتوانند به متخصصان مراجعه کرده و برای بیماریهایشان تحت درمان و یا جراحی قرار بگیرند. تبلیغات در پایینترین سطح نگه داشته شدهاند و هزینهها از طریق مالیات بر درآمد پرداخته میشود. به استثنای
British Columbia که به صورت ماهیانه یک حق بیمه ثابت مقرر میکند (افراد با درآمد پایین از این قانون مستثنی بوده و یا مقدار کمتری پرداخت میکنند و وجوه به هیچ وجه قابل استرداد نیستند). براساس نسخه سال ۲۰۱۲ "هزینه بیمه عمومی مراقبتهای بهداشتی" که توسط موسسه محافظه کار Fraser منتشر شد، یک خانواده متوسط ۴ نفره کانادایی مبلغ ۱۱۴۰۰ دلار برای بیمه مراقبتهای بهداشتی، مالیات میپردازد.
در نهایت باید گفت که هرچه سیستم بیمه درمانی در یک کشور پیشرفتهتر باشد در نهایت به نفع سلامت عمومی و تضمین سلامت نسل آینده است.در ایران هم با طرحهایی نظیر نظام ارجاع، پزشک خانواده و نظام سلامت و اخیرا شاید تجمیع بیمهها تلاشهایی برای ارایه بیمه عمومی فراگیر و کاهش هزینه در بیمارستانهای دولتی صورت گرفته است اما مشکل عمده این طرحها ادامه نیافتن بعد از پایان دولتها و نیمهکاره رها شدن است شاید در کشور عدهای بیشتر از اینکه به فکر اصلاح ساختار باشند به فکر ثبت کردن نام خودشان به عنوان ناجی سلامت مردم هستند و همین امر باعث شده است که در نهایت علیرغم تلاشها و تغییرات محسوس هنوز به جایگاهی که مردم انتظار دارند با جایگاه کشور و درآمدهای نفتی رسیده باشیم، نرسیده است. اما در این میان نمیتوان از آفت همیشگی سیستمهای کشور غافل بود شاید یکی از مشکلات اساسی که مانع رسیدن به پیشرفت قابل انتظار وجود دارد سیاسی شدن و جناحی شدن بیش از حد طرحهای تخصصی است تا جایی که همکاری تیمی و اجازه آسیبشناسی به مخالفان را محدود میکند و با این روند مشکلاتی را در پس طرحها و تحولات عظیم پدید میآورد.
جالب است بدانید که بررسیهایی که بر روی کیفیت بهداشت و درمان در بین ۳۵ کشور اروپایی انجام شده است نشان داده است که در بین این کشورها هلند، سوئیس، ایسلند، دانمارک و نروژ حائز ۵ رتبه برتر در سال ۲۰۱۳ شدهاند. در این تحقیق از شاخصهها ملاکهای فراوانی استفاده شده است که میانگین نمرات هر کشور در بخشهای مختلف در نتیجه گیری نهایی نقش داشته است.
این شاخصهها عبارتند از حقوق بیماران در برخورداری از مراقبتهای بهداشتی و پزشکی مناسب و آسان، مدت انتظار بیمار برای دریافت سرویسهای درمانی، دریافت خدمات تخصصی پزشکی نظیر جراحی، آزمایشها، سیتیاسکن و همچنین خدمات پزشکی به گروههای سنی نظیر سالمندان و بازنشستگان و کودکان، کیفیت مراقبت از مادران باردار و نوزادان، واکسناسیون، دسترسی بیماران به داروهای خاص و گرانقیمت بیماریهای صعبالعلاج.
سوشیانت آسمانی