در بین شعارهای انتخاباتی، شعاری داده میشود با عنوان رئیسجمهور صد در صدی که این موضوع پایه و اساس قانون و تاریخ و شرع است، اما نه فقط شعار آن بلکه عمل به این موضوع باید در دستور کار هر فردی که ریاست دولت را میپذیرد قرار گیرد. اما نظر زمامداران صدر اسلام و کشورهای توسعه یافته کنونی به این شعار چیست؟
احترام به حقوق شهروندی عمل حکومت اسلامی
اوج احترام به حقوق همگانی را در صدر اسلام و در حکومت پیامبر اسلام و حضرت علی(ع) میتوان یافت، این دو بزرگوار هیچ گاه با افراد تنها به جرم منتقد بودن بدرفتاری نکردند و این رفتار حتی با غیر مسلمانان هم صادق بود، اگر زمانی فردی در لیست مخالفان قرار میگرفت که اقدام خصمانهای یا آشوبی برای برهم زدن حکومت اسلامی و تهدید مال و جان مسلمانان و حکومت آغاز کند.در آن زمان رفتار متفاوت بود.
نمونه بارز آن فتح مکه است که در زمان پیامبر بدون تعرض و آشوب شکل گرفته است و پیامبر اسلام در بدو ورود به مردم این شهر که اکثرا مشرک بودند فرمودند: هر کس به خانه رود و در را به روی خود ببندد در امان است. هرکس به خانه ابوسفیان پناهنده شود در امان است. هرکس به مسجدالحرام برود در امان است. لشکر انبوه با آرامی وارد مکه شد.
ابن هشام از ابن اسحاق روایت میکند که سعد بن عباده رئیس تیره خزرج، چون به مکه درآمد گفت: امروز روز کشتار است! امروز روز درهم شکسته شدن حرمت است. سعد به گمان خود میخواست از قریش یا از تیره عدنانی انتقام بگیرد، و داد یثرب و مردم آن را از قریش و مکه بستاند. برای اینکه این توهم در ذهن مسلمانان جای نگیرد و فتح اسلامی را به حساب کینهتوزی قبیله نگذارند، پیامبر(ص)، علی(ع) را فرستاد و بدو گفت: پرچم را از سعد بگیر که امروز روز رحمت است. بین مسلمانان و مردم مکه جز چند درگیری مختصر رخ نداد. با بررسی حکومت صدر اسلام از این نمونهها بسیار وجود دارد که میتوان آن را مشاهده کرد، البته این مماشات تا جایی بود که به اصل حکومت صدمهای وارد نشود. در این مسیر هم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و هم مقام معظم رهبری درباره استفاده از همه ظرفیتهای نظام به روسای جمهور توصیههایی داشتند که خود گواه این امر است که جمهوری اسلامی شعار رئیسجمهور صد درصدی را از ابتدا عملیاتی کرده است.
چرایی دیدن همه عقاید در اداره جامعه
اما شاید عدهای هنوز درباره علت اصلی و چرایی استفاده حداکثری از همه عقاید و نظرات در کشور دچار مشکل میشوند و بر این باورند که هر بار یک طیف باید یکدست امور کشور را پیش برد، حتی به انتخاب یک دست کابینه هم بسنده نکرده و شعار انتخاب نمایندگان مجلس هم فکر با دولت را سر میدهند، این انحصارطلبی علیرغم مخدوش بودن از سوی اکثر کارشناسان تبعات خطرناکی را برای جامعه و خود انحصارطلبان دارد، آنها نباید فراموش کنند که اگر انتقاد و بررسی مسایل و مشکلات و حدود بررسی دستاوردها، از زوایای مختلف صورت نگیرد نمیتوان به نقاط قوت و ضعف اقدام صورت گرفته پیبرد، ضمن اینکه با خودی و ناخودی دانستن افراد ظرفیتها و استعدادهای طیفی که قدرت ریاست نیافته مغفول مانده و از بین میرود که این مهم به جز از بین بردن سرمایههای کشور خطر فاصله گرفتن بین مردم و مسئولان را روز به روز بیشتر میکند.
کشورهای دیگر چه میکنند
اما در کشورهای توسعه یافته استفاده از ظرفیتهای گوناگون با وجود ساختار حزبی سخت و منسجم اتفاق میافتد، در این مسیر میتوان به ژنرال رابرت گیس که فردی جمهوریخواه است اشاره کرد که هم در کابینه بوش و هم در کابینه اوباما مسئولیت در وزارت دفاع را برعهده داشت، در کنار او چاک هیگل یک جمهوریخواه تند است که وزیر دفاع اوباما در دور دوم ریاست جمهوری او را بر عهده داشت. اگر دقیقتر نگاه کنیم در ساختار اروپایی و امریکایی این رویه حاکم بوده که معمولا دولتها از همه استعدادها و احزاب مختلف در پیشبرد اهداف خود بهره بردهاند.
در همین زمینه در کشور ما هم کارهایی صورت گرفته و وزرایی در کابینههای مختلف از طیفهای سیاسی مختلف برگزیده شدهاند با این حساب به نظر میرسد که شعار رئیسجمهوری صد درصدی نکتهای نیست که امروز بیان شده و جمهور اسلامی از آن غافل شده باشد.
شعاری از حرف تا عمل
اما کسی که این شعار را در خلال برنامههای انتخابات بر سر زبانها انداخت، حجتالاسلام روحانی کسی است که به گواه صحبتهایی که در طول چهار سال نخست ریاست جمهوری داشته بیشترین نقد را به منتقدان و آنهایی که نظر مخالفی با او داشتهاند بیان کرده و البته بیشترین و تندترین الفاظ را در مقابل مخالفانش به کار برده است.
اما با نگاهی به کابینه او و عملکرد برخی وزرا در پاسخگویی به خبرنگاران و یا حتی توهین به همکار خود در پاسخ به انتقاد از آنها به این نتیجه میرسیم که شعار رئیسجمهور صد درصدی در زمانی بیان میشود که کمترین تحمل منتقد وجود داشته و بیشترین حمله به منتقد در آن صورت گرفته است. شاید آمار روزنامههای بسته شده و سایتهای فیلتر شده در دولت کم باشد اما استفاده از ادبیات توهینآمیز و پاسخگو نبودن فراتر از حد انتظار بوده و نشان میدهد که این شعار همیشگی در جمهوری اسلامی که باید رئیس دولت رئیسجمهور همه مردم باشد تنها در یک ماه اخیر انتخابات از سوی روحانی بیان شده که البته حتی در این یک ماه به آن عمل نشده است.
نگاهی به اظهارات روحانی و استفاده از کلمات عجیب غریب و نسبتهای ناروایی که به جریان منتقد او و رقیب انتخاباتیاش بیان میشود در واقع نوعی زیرسوال بردن ریاست او بر صد درصد عقاید است. بر این اساس به او توصیه میکنیم اگر میخواهد این شعار را همچنان حفظ کند بهتر است رفتارش را با رقیب و منتقد تغییر دهد.
مائده شیرپور