کارشناسان اقتصادی میگویند؛ دولت سال آینده کسری بودجه بسیار بالایی خواهد داشت چراکه هزینههای جاری ۳۲۰ هزار میلیارد تومان است. به گفته این افراد قرار بود دولت تخصیص بودجه به دستگاههای موازی را حذف و اعتبارات را ساماندهی کند. اما به جای اینکه این اعتبارات کاهش پیدا کرده باشد با افزایش آنها روبهرو هستیم.
این منتقدان با بیان اینکه افراد جامعه مالیات میپردازند که دولت با آن، اقتصاد کشور را توسعه دهد نه اینکه دولت اعتبارات را به دستگاههای زیرمجموعه خود با بهرهوری صفر تخصیص دهد معتقدند که این وضعیت یعنی بودجه غیرشفاف و غیرمنعطف است ضمن اینکه تابآوری و مقاومت ندارد و پاسخگوی نیازها نیست.
چند روزی است که حجم گستردهای از اخبار به دلایل استعفا قاضیزاده هاشمی مربوط میشود و عمده اخبار و اطلاعات منتشر شده حکایت از این دارد که عدم تخصیص بودجه مناسب برای حوزه سلامت دلیل اصلی این جدایی بوده است به این ترتیب که وزیر بهداشت بعد از استعفای خود اعلام کرد؛ "۳۵ هزار میلیارد تومان صرف موسسات مالی و اعتباری فاسد کردند ولی سازمان برنامه و بودجه برای طرح تحول سلامت فقط ۱۶ هزار میلیارد تومان داد؛آن هم با چه منتی."
امروزه داستان ۱۵ سال ظهور موسسات مالی غیرمجاز در اقتصاد و اثرات منفی ناشی از فعالیت غیرقانونی آن بر کسی پوشیده نیست و کمتر کسی هست که از رشد قارچگونه و فریب کاری متولیان این موسسات با ترفند سود بیشتر مطلع نباشد. اگر از پاسخ این سوال که چگونه در شرایطی که حتی کلهپزیها هم بدون مجوز نمیتوانند فعالیت کنند اما این موسسات سالها پول و نقدینگی مردم را به یغما بردند و ماحصل آن بحرانهایی شد که هنوز دست از سر اقتصاد کشور برنداشته است؛ بگذریم سوالی اصلی است که دولت با این ۳۵ هزار میلیارد تومان چه اقداماتی را میتوانست عملیاتی کند که توسعه و رشد کشور و اقتصاد را در برداشته باشد.
اگر متوسط ساخت هر کیلومتر ریل در کشور را با همان دلار ۴ هزار تومان؛ ۷ میلیارد تومان در نظر بگیریم با رقم ۳۵ هزار میلیارد تومان میتوانستیم ۵ هزار کیلومتر معادل ۵ برابر مسافت تهران تا مشهد خطوط ریلی بسازیم و در مقابل از میزان تلفات جادهای به حد قابل توجهی بکاهیم چراکه طبق آمار بانک جهانی که وضعیت مرگ در حوادث رانندگی را با تعداد مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیت میسنجد. به طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار نفر از ساکنان ایران، ۲۸ نفر در سال در حوادث رانندگی جان میدهد و این در حالی است که انگلیس با مرگ سه نفر در هر صد هزار نفر از جمعیت بهترین رتبه را در جهان دارد و نام ایران در ردیف ۲۵ ام از انتهای جدول میان کشورهای اغلب آفریقایی قرار دارد.
اگر هزینه ساخت یک کلاس درس ۱۸۵ میلیون تومان باشد با ۳۵ هزار میلیارد تومان میتوان حدود ۱۹۰ هزار کلاس درس ساخت و از سوی دیگر اگر هزینه ساخت یک مدرسه را یک میلیارد تومان لحاظ کنیم با رقم ۳۵ هزار میلیارد تومان میتوان ۳۵ هزار مدرسه در سراسر کشور ساخت که البته مزیت و ویژگیهای پیشروی ساخت مدرسه برهمگان واضح است.
اگر میانگین هزینه ایجاد هر شغل را به گفته وزیر کار سابق کشور حدود ۶۰ میلیون تومان در نظر بگیریم با ۳۵ هزار میلیارد تومان چیزی در حدود بالغ بر ۵۹۰ هزار شغل میتواند در کشور ایجاد کرد و این درحالی است که به گفته کارشناسان به ازا ایجاد هز ۱۰۰ هزار شغل شاهد یک درصد رشد اقتصادی درکشور خواهیم بود.
اگر هزینه احداث هر تخت بیمارستانی حدود ۸۰۰ میلیون تومان باشد با ۳۵ هزار میلیارد تومان میتوانستیم بیش از ۴۳ هزار تخت بیمارستانی ایجاد کنیم و بخش زیادی از مشکلات حوزه سلامت و درمان را مرتفع کنیم.
طبق برآوردهای انجام شده سالانه حدود ۳۰۰۰ میلیارد تومان در کشور برای درمان سرطان هزینه میشود و این در حالی است و پیشبینی میشود که این میزان در سال ۲۰۳۰ به ۲۵ میلیون نفر برسد. گفته میشود شایعترین سرطانها در زنان ایرانی سرطان پستان است و ٣٢ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر به این نوع سرطان مبتلا میشوند. همچنین سرطان معده بالاترین بروز را در میان مردان ایرانی دارد و حدود ۲۲ نفر از هر ۱۰۰ هزار نفر در مردان کشورمان به این سرطان مبتلا میشوند. با این تفاسیر با این ۳۵ هزار میلیارد تومان میتوان نسبت به تامین داروی مورد نیاز بیش از ۱۱۶ نفر از افراد مبتلا به سرطان را تامین کرد.
هرچند مستندات زیادی ازاین دست وجود دارد اما فارغ از تمام اقدامات سیاسی و آنچه که عدهای به آن لابیبازی برای تامین بودجه جاری دولت به واسطه کسر کردن از بودجه عمرانی و توسعهای انجام میشود اما این انتظار وجود دارد تا نمایندگان خانه ملت این بار با نگاهی جامعتر به بودجه تدوین شده توسط دولت بنگرند و قبل از آنکه برای مصوب شدن رقم بودجه بخشهای مختلف به عنوان موافق دست خودر را بالا ببرند ابتدا کلاه خود را قاضی کرده و به چند سوال اساسی در ذهن خود پاسخ دهند و بعد اقدام کنند.
سوالاتی از این دست که با بودجهای که برای حوزه سلامت در نظر گرفتهاند چند خانوار جز تحمل رنج مریضداری؛ مشکل دیگری نخواهند داشت و یا اینکه آیا با بودجهای که به حوزه ریلی اختصاص یافته میتوان امیدوار بود که آمار تصادفات جادهای به صفر برسد و یا اینکه با این بودجه چه میزان شغل میتوان در کشور ایجاد کرد و الی آخر... .