قرار است كه علي ربيعي وزير نامآشناي تعاون كار و رفاه اجتماعي استيضاح شود.طي پنج سال گذشته بارها و بارها؛ عدهاي از نمايندگان مجلس كه از بد حادثه در هر دو جناح هم هستند؛ ظاهراً در دفاع از منافع مردم به يكجا ميرسند!! همواره ميداندار طرح سوال و استيضاح از وي بودند.
اينكه فردا ربيعي رأي بياورد يا نياورد مهم نيست بلكه مهم اين است كه منطق و ادله اصلي استيضاحكنندگان چيست و هدفشان از استيضاح چيست؟ طي عمر دولت يازدهم و چند ماهي كه از دولت دوازدهم میگذرد، زيرمجموعه وزارتخانه ربيعي يك برنامه مهم و زيربنايي كه انجام دادند تلاش نمودند تا زيرساختهاي ايجاد فقر و بروز مشكلات اجتماعي كه طي ساليان سال در كشور ريشه دوانده است شناسايي كنند. ربيعي كه خود كارگر زاده بوده و طعم تلخ فقر و محروميت را چشيده است، خوب میدانست كه در سمت و مسئوليت جديد بايد كجا را هدف بگيرد تا بتواند ريشه فقر و بدبختي را از طيف گسترده آحاد جامعه ايراني بزدايد و بخشكاند. به همين خاطر تصميم گرفت براي اين هدف دست به يك «ريلگذاري» در امور زيربنايي بزند تا بتواند بر مبناي آن «قطار» مبارزه با فقر را به حركت در آورد.
ربيعي يا به تعبير ديگر همان «برادر عباد» نيروي امنيتي سابق به دليل اينكه حسب وظايف شغلياش، شاكله رواج فساد سيستمي و كانونهاي فسادخيز و مفسد را در كشور ميشناخت و با چگونگي رفتار و تحركات سرشاخهها و آبشخور آنها بخوبي آشنا بود، حركت قطار مبارزه با فقر و فساد را به گونهاي به حركت درآورد كه گلوگاههاي نفوذ برخي از مفسدين بسته شد.
خيليها از سياسيون و اقتصاديون در دورهاي كه ربيعي وزير نبود؛ شركت شستا و آتيه صبا را حياط خلوت خود و همپالكيهايشان كرده بودند؛ در اين دوره نيز انتظار داشتند كه در، طبق روال سابق برهمان پاشنه بچرخد و آنها همچنان ميدانداري غارت و چپاول اموال بيمهشدگان و بازنشستگان را ادامه دهند.
اما ربيعي هنگام روي كارآمدنش در بيان سیاستهايش سخن از شفافسازي و سازمان شيشهاي گفت و اينكه حاضر نيست فضا را براي رانتخواري عدهاي مهيا نمايد. اینجا بود آن عدهاي كه همچنان در رؤياي چپاول مجدد شستا خيالهای خام داشتند متوجه شدند كه«اين تو بميري از آن تو بميريها نيست!!»
و لذا از طريق عوامل و پادوهايشان در رسانههای قلم به مزد دست به كار شدند تا به زعم خودشان افكار عمومي را عليه ربيعي مهندسي كنند كه يا او را از سياستهايش وادار به عقبنشيني نمايند يا از صدارت و وزارت به زمينش بزنند و ربيعي همچنان حاضر به عقبنشيني از مواضعش نبود. فضاسازي كذب و سياهنمايي از عملكرد زيرمجموعه ربيعي متأسفانه به اشتباه در ذهن برخي از نمايندگان مجلس رسوب كرده است و اينك عملاً میشود گفت كه نمايندگان مخالف ربيعي به دو دسته تقسيم شدهاند.
۱- عدهاي كه واقعاً دغدغه درد مردم را دارند و نميخواهند كه موكلينشان در فقرغوطهور باشند.
۲- عدهاي كه هدفمند و مغرضانه درپي اغراض سياسي چه با دولت و چه با شخص ربيعي ميخواهند او را زمينگير كنند.
در تحليل اين دو دسته بايد گفت؛ حرف و نظر دسته اول بحق و قانوني است و خود ما هم معترف هستيم كه نظام رفاه اجتماعي كشور به دلايل مختلف نتوانسته است به اهداف از پيش تعيين شدهاش برسد ولي تلاشش را ميكند. آسيبهاي اجتماعي كه به تبع همين مشكلات اجتماعي در كشور رشد يافته و به گونهاي عيان شده است كه معاون اول رئيسجمهور و وزير كشور براي ايجاد گشايشي در مبارزه با اين پديده خود را نيازمند راهكارهايي وراي قوانين عادي ديدند و به مقام معظم رهبري متوسل شدند تا چاره اين مهم را از رهبر فرزانه انقلاب بخواهند. كه حضرت آقا نيز در چندين جلسه مهم ضمن شنيدن ديدگاههاي آنان دستورات و رهمنودهاي موكدي دادند.خب حساب نمايندگاني كه دغدغه درد مردم را دارند جدا كرديم.
ميماند نمايندگاني كه صرفاً با نيت و اغراض سياسي، باندي و منفعتطلبانه خود متأسفانه از تريبون و جايگاه مجلس میخواهند براي خود «از اين نمد كلاهي بدوزند.» به عنوان مثال يكي از استيضاحكنندگان محترم كه از قضا در طيف اصلاحطلبان قرار دارد و خودش هم صاحب امتياز يك روزنامه سراسري است به همراه يكي از نمايندگان هم استاني که رئيس يك كميسيون مهم در مجلس است، از مدعيان پرسر و صدا عليه ربيعي هستند. جالب است كه بدانيد فرزند همين «روزنامهنگار نماينده اصلاحطلب از اعضاي هيئت مديره يكي از شركتهای زيرمجموعه سازمان بازنشستگي كشوري بوده كه چند ماه پيش وقتي موضوع رانتخواري فرزندان مقامات و سياسيون در رسانهها مطرح شد، عكس و مشخصات فرزندش نيز افشا و از كار بركنار شد؛ حال ببينيد آيا اين نماينده محترم كه فرزندش با رانت و ويژهخواري از بيتالمال ارتزاق ميكرده آيا و اقعاًٌ صلاحيت اين را دارد كه بخواهد عليه ربيعي حرفي بزند؟ آيا واقعاً در اظهارات ظاهراً عامهپسندش صداقت دارد؟
قضاوت درخصوص اين دو طيف از نمايندگان را برعهده خوانندگان محترم میگذاريم.
اما مشكل بزرگ علي ربيعي كه برايش دردسرساز شده است يك چيز بيشتر نيست.ما خود معتقديم كه ربيعي به دليل وجود مشكلات سهمگيني كه متأسفانه دركشور ما ساختاري شده است، نتواسته به خواستهها و برنامههايش برسد. اما مشكل بزرگتر ربيعي اين است كه خويشتنداري ميكند و نميگويد كه چه كساني و در چه مناصبي از وي باجخواهي كرده و ميكنند؟
ربيعي نميگويد كه چقدر توصيهنامه را در كمدهاي بايگاني دفترش دارد كه از مقامات مختلف و نمايندگان ريز و درشت مجلس براي بكارگماري نزديكان آنها دريافت نموده است؟ وزير تعاون مشكلش اين است كه نميگويد چه كساني براي «بالا کشیدن» شركتها و هلدينگهاي شستا و آتيه صبا به وي پيشنهادهاي جورواجور دادهاند! و خلاصه ربيعي مشكلش اين است كه لب از لب باز نميكند تا بگويد... و البته اين رازداري را از سالهای قبل كه در سيستم امنيتي بود به ارث برده است تا همه چيز را در سينهاش مدفون كند و به زيرخاك ببرد.
استيضاح ربيعي در اين شرايط كشور در روزهاي پاياني سال و نزديك شدن به عيد نوروز به نفع مردم و نظام رفاه اجتماعي كشور نيست. نمايندگان مجلس در هر طيف و گروهي كه هستند بايد ابتدا خدا و سپس وجدانشان را به مدد بگيرند و به منافع مردم و انقلاب اسلامي بينديشند. نمايندگان مؤمن و متعهد مجلس بايد حساب خود را از آن معدود نمايندههايی كه در پس پرده استيضاح به دنبال منافع خود هستند جدا نمايند و به سرنوشت بيش از ۵۲ ميليون بيمه شده تأمين اجتماعي و سازمان بازنشستگي كشوري بينديشند.
نویسنده: فرهاد خادمی