انگار آقایان اصلاحطلب دلخوشی از قالیباف و عملکرد او در شهرداری تهران ندارند. این دشمنی را میتوان در مناظرات انتخاباتی هم دید آنجا که اسحاق جهانگیری این جملات را بهانه کرد «متاسفانه به دلیل صدور پروانههای بیحساب و کتاب در شهرها و دلالی شدن مسئله مسکن - ربط دادن مسئله ازدواج و اشتغال جوانان به ماجرای حمله به سفارت عربستان - ربط دادن کتک خوردن یک خانم دستفروش در یکی از شهرهای شمالی به شهرداری تهران - یا پولی بودن صدور پروانه ساختمان در جنوب تهران - جمعآوری و تفکیک زبالهها - یا اتهام نداشتن کارخانه تولید برق از زباله و...»
اما آقایان دولتی چه در زمان مناظرات و چه در این چهار سال هیچگاه نگفتند که در این چهار سال آیا بودجهای بابت حملونقل عمومی در اختیار شهرداری قرار دادند.
جریان اصلاحطلب حتی این را نگفت که قالیباف برای کلانشهری مانند تهران چه کارهایی انجام داد. احداث هزاران مترمربع فضای سبز، به سرانجام رساندن و تکمیل و ساخت اتوبانها مختلف تهران، افزایش طول و همچنین مسیرهای مترو، اتوبوسهای تندرو، برج میلاد و پل طبیعت، ساخت نمایشگاه شهر آفتاب برای برونسپاری نمایشگاهها و حل معضل ترافیک، ساخت باغ کتاب و... . به اینها قرار گرفتن تهران در ردیف شهرهای زیبا و تمیز دنیا و انتخاب قالیباف به عنوان یکی از شهرداران نمونه جهان (هشتمین شهردار برتر جهان در سال ۲۰۰۸ میلادی) را هم اضافه کنید.
همین یکی دو هفته پیش بود که محسن هاشمی در برنامه دستخط در مورد عملکرد قالیباف در شهرداری تهارن چنین گفت: «آقای قالیباف نقطه مثبتاش در عملگرایی است. این یک نقطه مثبت در یک مدیر است که خود را در اتاق در بسته حبس نکند و کارها را به دیگران واگذار نکند و تنها به خود توجه نداشته باشد. پای کار بیاید و این از حسنهای آقای قالیباف است که مدیر عملگرا است. در برخی موارد واقعگرایی را میتوان در او به وضوح دید و میتوان گفت...»
هاشمی همچنین در مورد نقاط ضعف قالیباف اینگونه پاسخ داد که: «در مورد موارد منفی اگر بخواهم بگویم، البته ایشان در این ۴ سال اخیر تاحدودی برطرف کرده است، ولی نکته این بود که من همیشه میگفتم در برنامههای حمل و نقل ترافیک تهران این طور بود که ما تا آن تاریخ باید مثلا حدود ۴۰۰ کیلومتر مترو میداشتیم و از آن سو هم باید ۵۰۰ کیلومتر اتوبان هم باید میداشتیم، اتوبانها ساخته شد ولی مترو روی ۱۲۰، ۱۳۰ و نهایتا ۲۰۰ کیلومتر باقی ماند.
در صورتی که در شهر باید اولویت را به حمل و نقل عمومی بدهیم. باید شهر انسانمحور شود و حمل و نقل عمومیمحور شود؛ البته دولتها نقش مهمی دارند چون مترو پدیدهای گران است و دولتها باید به مترو کمک کنند. شاید آقای قالیباف بگویند سعی بر این بود که در بعد زیرساختها این کار را انجام دهم اما دولت آقای احمدی نژاد یا دولت آقای روحانی کمکی که باید به مترو کنند را نمیکردند و در نتیجه ما نتوانستیم پیشرفت کنیم.»
هاشمی در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که از بین آقایان کرباسچی، الویری، ملکمدنی، مقیمی، احمدینژاد و قالیباف. کدام را قویتر دیدید؟ اینگونه پاسخ داد که: «اجازه دهید قضاوتی بین اینها نکنم ولی همانطور که گفتم چون سالهای زیادی با آقای قالیباف کار کردم و همانطور سالهای زیادی هم با آقای کرباسچی به دلیل حضورم در دولت آقای هاشمی کار کردم احساسم این است که این دو بزرگوار در مورد عملگرایی برای مسائل شهر تهران مثبت عمل کردند.»
حالا باید قبل از حمله گازانبری الویری و دوستان با خودمان مرور کنیم که قالیباف با دستانی تقریبا بسته و نداشتن حمایت و بودجه از سوی دولت برای تهران چه کار کرد برای جلوگیری از آلزایمر کافی است چرخی در شهر بزنیم و با ترازوی انصاف عملکرد او را در این ۱۲ سال بررسی کنیم.
نویسنده: محسن رجبی