رئیسجمهوری اخیرا در خلال صحبتهایی که در جریان نواختن زنگ آغاز سال تحصیلی دانشجویان داشتند، نکاتی را درباره علت وفای به عهد برجام در مقابل نقض پیمان غرب بیان کرده و اینطور توضیح دادند «امروز اگر آمریکا تخلف کند، همه دنیا آمریکا را محکوم میکنند و نه ایران را و جالب اینکه عدهای با وجود این شرایط به ما میگویند که چرا اعتماد و مذاکره کردید. این عده اگر شاید در زمان پیامبر(ص) نیز بودند به پیامبر گرامی اسلام(ص) ایراد میگرفتند چرا که در قرآن مجید خطاب به پیامبر(ص) آمده است «تو معاهدات فراوانی با کفار بستی که هر دفعه هم آن را نقض کردند». آیا میشود به پیامبر(ص) ایراد گرفت که چرا با وجود نقض عهدهای متعدد باز هم نسبت به آن اقدام مینمودند؟کسی که نقض عهد میکند حیثیت و اعتبار خود را زیر سوال میبرد و ما راه درست را انتخاب کردیم.» اما سوال اینجاست که از منظر قرآن و ائمه وفای به عهد مومنان تا کجا ثواب و صحیح است؟! سوالی که به نظر میرسد با توجه به اطلاعات حجتالاسلام روحانی در مبانی دینی لازم است به صورت شفاف به آن پاسخ داده شود.
اهميت وفاي به عهد
وفاي به عهد، يكي از بديهيترين ارزشهای اجتماعي است که کمتر انسانی پیدا میشود که آن را رد کند. در واقع، حسن وفاي به عهد و قبح عهدشكني از امور فطري است كه براي هر انساني قابل فهم است. به عبارتي ديگر، انسان براي درك حسن وفاي به عهد و قبح عهدشكني، به راهنمايي شرع و اقامه برهان نياز ندارد. پر واضح است که همانطور که رئیسجمهوری بیان کردند وفای به عهد برای مسلمانان نیز واجب است و احادیث و روایات زیادی در این زمنیه نقل شده است.
حضرت علي(ع) در اين رابطه میفرمايند: هيچ موضوعي همانند وفاي به عهد در ميان مردم با تمام اختلافاتي كه دارند، مورد اتفاق نيست. حتي مشركان هم، پيمانها را در ميان خود محترم میشمردند، زيرا عواقب پيمانشكني را دريافته بودند. (نهجالبلاغه، نامه ۵۳)
قرآن نيز، به اين دليل كه متعرض اصلاح زندگي اجتماعي بشر شده، به طور گسترده به بيان اهميت وفاي به عهد پرداخته است. آيات پيرامون اين بحث را میتوان به دو دسته تقسيم كرد: دسته اول، آياتي هستند كه به طور مستقيم اهميت وفاي به عهد را مطرح میكنند و دسته دوم به طور غيرمستقيم به بيان اين مطلب پرداختهاند.
آيات بسياري در قرآن وجود دارد كه به شكل عام يا خاص، نسبت به وفاي به عهد توصيه اكيد كرده است. مهمترين آيهای كه میتوان در اين رابطه نام برد، آيه ۳۴ سوره اسراء است. خداوند در اين آيه میفرمايد: «به پيمان [خود] وفا كنيد، زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد.» «عهد» در اين آيه، مطلق آمده، در نتيجه عموميت را میرساند و حكم آيه، همه عهدها را در بر ميگيرد. (تفسير آسان، محمدجواد نجفي خميني، ج۱۰، ص۳۹؛ تفسير نور، محسن قرائتي، ج۷، ص۵۷)
با توجه به اين آيه و آياتي نظير آن، به وضوح مشاهده میشود كه قرآن كريم نسبت به وفاي به عهد در همه معاني و مصاديقي كه دارد، توصيه اكيد فرموده است. چه وفاي به عهد به نفع صاحب عهد باشد يا به ضرر او، چه طرف مقابل مشرك باشد يا مسلمان، چه عهد بزرگ و مهم باشد يا كوچك و بیاهميت. خلاصه آن كه قرآن وجوب وفاي به عهد را به طور مطلق دستور داده و تحت هيچ شرايطي و با هيچ عذر و بهانهاي، نقض آن را جايز ندانسته است. مگر جايي كه عدالت، نقض عهد را حكم كند.
مساله عهد و پيمان، بيش از هر سورهاي، در سوره توبه مورد بحث و توجه قرار گرفته است. بيش از ده آيه از اول اين سوره، مربوط به مساله عهد است. آن گونه كه آيات نشان میدهد، اين آيات بعد از فتح مكه نازل شده اند. بعد از آن كه خداي تعالي در آن روز مشركان را خوار كرد و قوت و شوكتشان را از بين برد، در اين آيات بر مسلمانان واجب كرده كه سرزمين تحت تصرف خود را از پليدي شرك پاك كنند. به همين منظور، خون مشركان را بدون هيچ قيد و شرطي هدر كرده، مگر اين كه ايمان آورند. با اين همه تهديد، جمعي از مشركان را كه بين آنها و مسلمانان عهدي برقرار شده و عهد خود را نشكسته اند، استثناء كرده و فرموده كه متعرض آنها نشوند و اجازه هيچگونه آزار و اذيت آنان را به مسلمانان نداده است. حتي به مسلمين دستور میدهد كه عهد آنان را تا پايان موعد مقرر محترم شمارند. با اين كه روزگار، روزگار ضعف مشركين و قوت شوكت مسلمين بود و هيچ عاملي نمي توانست مانع از آزار و اذيت مسلمانان شود. همه اينها به خاطر احترامي است كه قرآن براي عهد و پيمان قائل است. (الميزان في تفسير القرآن، محمدحسين طباطبايي، ج۵، ص۱۶۰)
ذكر وفاي به عهد به عنوان يكي از اصول اخلاق نيكوكاران واقعي و قرارگرفتن اين شاخصه مهم اخلاقي در كنار اساسيترين مسائل اعتقادي و عملي، نشاندهنده جايگاه ويژه وفاي به عهد است.
تقبیح عهدشکنی
در همین زمینه هم در قرآن خداوند در آيات بسياري عهدشكنان را مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد. مثلا در آيه ۲ و ۳ سوره صف میفرمايد: «اي كساني كه ايمان آورديد، چرا چيزي میگوييد كه انجام نمي دهيد؟ نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزي را بگوييد و انجام ندهيد.» با توجه به سخني از حضرت علي(ع) میتوان فهميد كه منظور از سخنان بیعمل در آيه، عهدشكني است. (نهجالبلاغه، نامه ۵۳)
گاهي اوقات، لحن آيات در مقام سرزنش عهدشكنان از اين هم خشنتر میشود مثلا در نخستين آيه از سوره توبه كه به علامت خشم و غضب الهي و سنگيني گناه عهدشكني بدون «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز شده، مسأله نقض عهدگروهي از مشركين به عنوان يك گناه كبيره و كاري بسيار ناپسند كه موجب برائت خدا و رسول است، مطرح شده است. (اخلاق در قرآن، محمدتقي مصباح يزدي، ج ۳، ص ۱۸۹) عهدشكني پيامدهاي شوم گمراهي، قساوت، خيانت و دروغ، شرمساري، بیاعتمادي، جنگ و خونريزي، فرجام بد، لعنت، عذاب و انحطاط را به دنبال دارد. (فروغ بیپايان، عبدالمجيد معاديخواه، ص ۲۰۳)
اما در آيه ۵۶ سوره انفال نيز، خداوند بدترين جنبندگان را كساني معرفي میكند كه كفر ورزيدند و پيدرپي عهد خود را میشكنند.
برخورد با عهدشكنان
اما چه زمانی وفای به عهد از سوی مومن میتواند کنار گذاشته شود؟! پاسخ به این پرسش هم در ببن روایات معصومین و آیات قرآن به وضوح وجود دارد.
در قرآن حكم شده كه اگر يكي از طرفين معاهده بدون هيچ مجوزي معاهده را نقض كرد، آن معاهده ملغي و باطل است. به طرف مقابل نيز اجازه داده شده كه به همان مقدار كه به حق او تجاوز شده، به حق طرف مقابل تجاوز نمايد. (الميزان في تفسيرالقرآن، محمدحسين طباطبايي، ج۵، ص ۱۶۰)
اما باید توجه کرد که ميزان و چگونگي تجاوز به حق ناقض عهد، به وسيله احكام شرعي مشخص میشود كه در معاهدات مختلف، حكم آن متفاوت است. براي نمونه، میتوان به ماجراي معاهده مشركين با مسلمانان اشاره كرد كه در آيات نخستين سوره توبه، مفصل درباره نقض اين معاهده توسط مشركين و چگونگي رفتار مسلمانان با آنها بحث شده است.
ماجرا از اين قرار بود كه گروه هايي از غيرمسلمانان در حديبيه و مانند آن، پيمان ترك مخاصمه با رسول خدا(ص) بسته بودند. اما پس از مدتي، بعضي از گروههای مشركين يكجانبه و بدون هيچ مجوزي پيمانشان را نقض نمودند. زماني كه مشركين بدون اعلام قبلي معاهدهای را كه هنوز وقت آن به سر نرسيده بود نقض كردند، خداوند نيز با لحن بسيار تند، الغاي آن معاهدات را اعلام كرد. سپس چهار ماه براي آنها مهلت قرار داد كه در كار خود فكر كنند و آخرين رأي خود را با آزادي هر چه تمام تر اعلام دارند. اگر در اين مدت ايمان آورند، نجات میيابند و اگر نه بايد خود را آماده پيكار با مسلمانان كنند. اين فرمان در مراسم برائت از مشركين در سال نهم هجرت، به دستور پيامبر و توسط حضرت علي(ع) اعلام شد. (تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي و همكاران، ج ۷، ص ۲۸۲، ۲۷۵)
در آياتي نظير آيه ۵۷ سوره انفال، خداوند در رابطه با كساني كه مدام با مسلمانان عهد میبندند ولي آن را نقض میكنند، دستور برخورد شديدتري میدهد. خداوند در اين آيه به پيامبر دستور میدهد كه اگر آنان را در ميدان جنگ يافتي، آن چنان آنها را درهم بكوب كه جمعيتهايي كه پشت سر آنها قرار دارند عبرت گيرند و پراكنده شوند و عرض اندام نكنند.
یا مثلا در آیهی ۶۰ سورهی انفال، خداوند خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید کافرانی که در پیمانهایشان نقض عهد میکنند، اگر در میدان جنگ آنها را یافتی هلاکشان کن و اگر از نقض پیمان گروهی میترسی به آنان خبر ده که پیمان بین آنها گسسته است. بالاخره بعد از اینکه با پیمانشکنان برخورد کردی و با خائنان قطع رابطه کردی باید مسلمانان از لحاظ تجهیزات نظامی به حداکثر توانایی برسند تا به وسیلهی این آمادگی، دشمنان خدا و دشمنان حکومت اسلامی هراسان شوند. این خلاصهای از فضای نزول این آیهی شریفه بود که ما را برای فهم عمیقتر و تطبیق آن با شرایط دوران فعلی کمک میکند. دستورات قرآن کریم مخصوص یک زمان و یک قوم خاص نیست و در همهی شرایط جاری و ساری است. در ادامه با بررسی کاربرد این آیه در بیانات رهبر انقلاب اسلامی، معنای آیه را برای امروز خود بیشتر متوجه خواهیم شد.
برخورد با عهدشکنان در سخنان رهبری
رهبر معظم انقلاب نیز بارها و بارها در کلام خود درباره برخورد با عهدشکنان با استناد به احادیث نکاتی را بیان کردند. مثلا در ۳۰ دیماه سال ۹۴ در دیدار دستاندرکاران برگزاری انتخابات اینطور بیان کردند:«من به شما عرض بکنم، آمریکای دوران ریگان و آمریکای دوران بوش با آمریکای امروز هیچ فرقی ندارند، هیچ تفاوتی ندارند. همچنانکه آمریکای دوران ریگان یکوقتی لازم دانست و مناطق ما را در خلیجفارس، از روی حقد و غضب بمباران کرد، امروز هم [اگر] بتوانند همین کار را میکنند. آمریکا تفاوتی نکرده؛ سیاستهای آمریکا در مقابل اسلام و در مقابل جمهوری اسلامی، سیاستهای ثابتی بوده. البتّه روشهایشان متفاوت است؛ یکی این روش را دنبال میکند، یکی آن روش را دنبال میکند، امّا هدفشان یک چیز است؛ این را باید همه متوجّه باشند. لذا اهل خدعهاند و خدعه میکنند. مراقب خدعه کردن [آنها] باشند؛ مراقب باشند که آنچه آنها دارند انجام میدهند، منطبق باشد بر آنچه بهمعنای واقعی کلمه تعهّد کردهاند. این خدعهی طرف مقابل را نبایستی نادیده بگیرند. و اگرچنانچه خدعهای از طرف دیدند، آنوقت در مقابل، بایستی مقابلهبهمثل بکنند؛ یعنی اگرچنانچه طرف [مقابل] نقض عهد کرد، اینطرف هم باید نقض عهد بکند، ایستادگی باید بکند.» از این دست توصیهها خصوصا در سالهای اخیر و در توصیه به تیم مذاکره کننده و در قبال برجام موارد متعددی یافت میشود.
طغیان و تجاوز، یا عهدشکنی بر ضد اسلام
امام خمینی در ۱۱ دی ۵۸ اینطور به مسئولان میگویند: «ما انقلاب که کردیم، انقلاب از تقریباً رژیم طاغوت و کفر به رژیم اسلام و عدل است. نباید به اسم انقلاب، ما کار خلاف انقلابی بکنیم. انقلاب اسلامی است. انقلابات دیگر دنیا اسلامی نبوده. دنبالش هزار جور فسادها بوده است. اما انقلاب ما انقلاب اسلامی است. همه شما به جمهوری اسلامی رای دادید. یک عده معدودی نه، رای ندادند. اما ملت رای داد به جمهوری اسلامی. رای داد به جمهوری اسلامی. یعنی پذیرفت که نظام، نظام اسلامی باشد. این را ملت ما پذیرفته است، و رای به آن داده. باید وفادار باشد به این رای. وفادار باشد به این تعهد. شما با اسلام یک تعهدی الآن کردید. همهمان متعهدیم برای اسلام. اما تازه یک تعهد خاصی با اسلام بستیم و ما بیعت کردیم با اسلام. بیعت ما این است که ما جمهوری اسلامی و نظام اسلامی میخواهیم و رای به این دادیم و بیعت کردیم با این. اگر بنا باشد که بگوییم که ما بیعت کردیم با اسلام، با جمهوری اسلامی، رای دادیم به جمهوری اسلامی، لکن به احکام اسلام عمل نمیکنید، این خلاف بیعت است. این خلاف معاهده است. باید همه چیز، همه چیزها اسلامی باشد.»
شاید لازم باشد با یادآوری عهدی که رئیسجمهوری محترم با مردم جمهوری اسلامی ایران بستند و بر همین اساس وعدههایی بهع آحاد جامعه درباره برخورد اوضاع اقتصادی و رفع مشکل معیشت و بیکاری و اتمام پروژه مسکن مهر و... داشتند مطلب را با بازخوانی سخنان گهربار امام خمینی(ره) در ۱۱ دی ماه سال ۵۸ به اتمام برسانیم و بعد از این متن از رئیسجمهوری بپرسیم تا کجا به عهدی که با غرب بستید پایبند میمانید و تا کجا با عهدی که با مردم بستهاید پایبند بودهاید؟
نویسنده: مائده شیرپور