منافقین گروهک تروریستی که دستش به خون پاک بیش از ۱۷ هزار بیگناه ایرانی آغشته است، گروهکی که در قتل و جنایت روی داعش را سفید کرده و به قول امروزیها: «داعشی بود قبل از پیدایش داعش!» به قدری از سوی سران غرب و امریکا تحویل گرفته میشود که نه تنها به آنها مکانی برای زندگی در منطقهای محدود در اروپا اهدا شده است بلکه در سخنرانیهایشان هم سران اروپایی و امریکایی و یا نمایندههایشان شرکت میکنند. وقتی سرکرده این گروهک معلومالحال که خودش به قتل و جنایت بارها و بارها اعتراف کرده و با یک جستوجوی ساده میتوان فایل صوتی اعترافاتش را در اینترنت یافت، به کنگره و کاخ سفید راه مییابد معلوم است که باید باور کرد امریکا بین مراوده با جمهوری اسلامی و رابطه با این گروهک تروریستی دومی را انتخاب کرده و حتی نامش را از لیست تروریستهای بینالمللی حذف میکند.
وقتی اروپا کمپ لیبرتی را برای این تروریستها آماده میکند یا فرانسه تامین محل برگزاری نشست را میپذیرد و یا بلژیک که اجازه تجمع به آنها میدهد دیگر نمیتوان از ادعای آنها برای حمایت از حقوق بشر حمایت کرد. اما این اقدام اروپا وقتی در پازل ادعای جدید ایران دوستی و تلاش برای راهکاری عملی جهت مراوده با جمهوری اسلامی رنگ میبازد و به مسئولان هشدار میدهد که آن را باور نکنند که در مواجه با این گروهک تروریستی و دیپلمات ایرانی آنها گزینه نخست را برای حمایت بر میگزینند.
اروپا بالاخص آلمان و فرانسه که در مقابل ادعای واهی جمعی تروریست! دیپلمات کشورمان را زندانی شده به بلژیک تحویل داده و اخراج کردهاند به طور واضح و علنی پیام خود را آن هم در آستانه انتخابات کنگره به ایران مخابره کرده و با انتخاب منافقین به مردم ایران گفتهاند که نباید به بسته مالی و راهکاری برای مراوده با آنها و یا تا زمان انتخابات بعدی امریکا صبر کنند.
این پیامی است که به ایران میگوید نباید به اجرای تعهدات برجامی دلخوش کنند و منتظر راهکاری برای ادامه مراوده باشد. درک چینین پیامی از سوی اروپا نمیتواند کار سخت و طاقتفرسایی باشد، و نباید نا دیده انگاشته شود. شاید وقتی مقام معظم رهبری بعد از خروج امریکا از برجام درباره امید داشتن برخی به تعهدپذیری اروپا هشدار دادند میدانستند که قرار است پیامی به این روشنی به جمهوری اسلامی مخابره شود که حتی در مقابل گروهک تروریستی منافقین هم انتخاب اروپا ایران نیست چه رسد به امریکایی که مراودات اقتصادی کلانی را با این اتحادیه دارد.
خوشمان بیاید یا نه، باور کنیم یا نه اروپا و امریکا تمایلی به پذیرش جمهوری اسلامی نداشته و در بزنگاهها و دوراهیهای بسیاری حمایت از ایران را حتی در قبال تروریستها رها کردهاند! بخواهیم قبول کنیم یا نه، واقعیت این است که امید داشتن به طرحهای اروپا برای بهبود اوضاع معیشتی راهی بیهوده و نادرست است که جز پشیمانی چیزی عایدمان نمیکند، با این شرایط تنها راهکارمان نگاه به داشتهها و قطع امید از بیرون، در کنار، پذیرفتن مسیر تازه و حرکت در مسیری به دور از جناحبازی سیاسی و با نگاه به منافع عمومی جامعه است و بس.
نویسنده: مائده شیرپور